رامین خزایی
نام اصلی
رامین خزائی
زاده۷ اوت ۱۹۷۳ ‏(۵۰ سال)
استان مازندران - نوشهر
محل زندگیایران
نام(های) دیگررضا
تخلصکهنه‌سرباز ایرانی
پیشهبازنشسته
زمینه کاریپژوهشگر
نویسنده
زبان(ها)فارسی
ملیت ایران
تحصیلاتکارشناس ارشد مهندسی نرم‌افزار
دکترای افتخاری فلسفه و تاریخ اسلام
دانشگاهدانشگاه مازندران
دورهپهلوی
جمهوری اسلامی
سبک نوشتاریرئال
سال‌های فعالیتمعاصر
کتاب‌ها
  • رهبانیت و تجرد کشیشان
  • خاخامها، ضلع چهارم مثلث تلمود، زوهر، و میشنا
  • بهائیت، دیانت الهی یا شاخهای از یک سازمان جاسوسی؟
  • نقد خرافه
  • آشنائی کامل با شبکه‌های بی‌سیم ادهاک (فنی)
  • کتابچه معرفی فنی اپلیکیشن مشاهیر ادبیات ایران (فنی)
  • مغالطات پرکاربرد منطقی در مباحث غیرمنطقی
  • اتفاقات شش ساعت از یک روز من (داستان کوتاه)
  • مدرسه ای بنام دژ خاکریز (داستان کوتاه)
  • سر به هوا (داستان کوتاه)
  • اردوی مدرسه (داستان کوتاه)
  • عدالت گمشده (داستان کوتاه)
  • یادداشتهای کهنه‌سرباز ایرانی
  • مجموعه اشعار
  • نُه قلم در یک قلمرو (مجموعه داستانهای کوتاه)
پدر و مادرخاندان خزائی
وبگاه
این کاربر یک ویرایشگر کارکشته ۱ است. این درجۀ ویکیایی برای استفاده توسط ویرایشگر کارکشته ۱ می‌باشد.


من یک ایرانی آزاداندیش و رها از خرافات هستم و تمام اطلاعاتم در این صفحه، واقعیست.
امیدوارم تلاشم در اینجا تلاشی مفید و سودمند باشد

✓ رامین خزایی وبسایت | توئیتر | فیسبوک | اینستاگرام | تلگرام | سروش | ایتا | لینکدین | پینترست | فلیکر | پروفایل | بلاگفا | یوتیوب | آپارات | گفتگو | ایمیل | مهرِ دوستان

رامین خزایی، نویسنده، اصلاحگر متون ادبی، علمی، نظامی، اجتماعی، حقوقی و برخی زمینه‌های مورد علاقه و تحقیق در ویکی‌پدیا است.

  • افسر بازنشسته ارتش
  • پژوهشگر و نویسنده آزاد
  • کارشناس ارشد نرم‌افزار
  • کارشناس تجربی حقوق جزا
  • بنده به کلیه لهجه‌های متداول و محاوره ای شمال کشور، گیلکی و طبری "البته به غیر از ترکمنی" بعلاوه زبان کوردی "با اصالت هه‌ورامانی" و لهجه‌های لری و لکی، تسلط کامل دارم.
  • کاربر ویکی‌پدیا، اصلاحگر و نگارنده متون علمی، نظامی، اجتماعی، حقوقی و برخی زمینه‌های مورد علاقه و تحقیق
  • امیدوارم بتوانم در حد توان فنی و ادبی که دارم، قدمی هرچند کوچک، اما تأثیرگذار در رشد دانشنامه بردارم.
  • من در اینجا بعضاً شاهد برخوردهای تند و خشن هم بوده‌ام. اما با تمام وجود معتقدم که فقط و فقط در آرامش، و با بهره‌گیری و اشتراک علم و دانش است که می‌توانیم همه با هم به گسترش دانشنامه کمک کنیم.
  • همه چیز را همگان دانند.
  • یکی از دوستان می‌گفت: اینجا جایی است که بیش از آنکه مدیر داشته باشد، قاضی دارد. قاضیانی که به سرعت، و ناعادلانه حکم صادر می‌کنند.
  • اما عرض بنده اینست که ما باید بتوانیم کار درست را با استفاده از ابزار بی عیب و روش صحیح به انجام برسانیم. در غیر این صورت ایراد از ماست که نتوانسته‌ایم خودمان را با شرایط موجود وفق بدهیم.
  • من معتقدم که اگر همه با یکدیگر با رعایت ادب و احترام رفتار کنیم، تا جائی که جنس رفتار ما، دوستانمان را به دقت بیشتر در انجام کاری که می‌کنند تشویق کند، همه با هم مثل یک تیم موفق، خواهیم بود.
  • معتقدم که ما اجازه نداریم با اولین انتقاد خسته شویم و دست از کار بکشیم.
  • تجربه به من آموخته که ورود به بعضی از موضوعات، حساسیت بیش از حد متعارف بعضیها را بر می‌انگیزاند و ممکن است خیلی راحت برخوردهائی را انجام دهند که نه در شان خودشان است و نه در شان من.
  • نتیجه اینکه خودم بسیاری از نظرات و متون خودم را با میل خودم سانسور می‌کنم. و حتی به بعضی از موضوعات، با علم به اینکه نیاز به اصلاح دارند، ورود پیدا نمی‌کنم. چون معتقدم که اگر قرار است مهره شطرنجی را از دست بدهم، اگر آنرا با طرح و نقشه خودم و با میل خودم از دست بدهم، بسیار شرافتمندانه تر از این است که در محاصره رقیب گرفتار شوم.
  • در این محیط دوست داشتنی، ممکن است بعضی از دوستان که خیلی هم بچه‌های زحمتکش و دوست داشتنی ای هستند، خیلی راحت اصلاحیه‌های صحیح شما را به دلخواه خودشان تغییر بدهند و درمقابل اصلاحات مقاومت کنند. در چنین مواقعی بنده سعی می‌کنم که فقط یک بار اشتباهشان را به این دوستان عزیزتر از جانم گوشزد کنم و…
  • تجربه نشان داده که برای هر تغییری که داده‌اید، باخودی یا بیخودی باید به یکی از همین عزیزان دوست داشتنی حساب پس بدهید.
  • در اینجا بعضی از دوستان که متأسفانه دسترسی بالائی هم دارند، چشمهایشان را می‌بندند و اول می‌زنند کلاً مقاله شما را که با کلی زحمت نوشته‌اید و ویراستاری کرده‌اید و به منابع معتبر، رفرنس و لینک داده‌اید، حذف می‌کنند، اگر هم اعتراض کنید که چرا اینکار را کرده‌اید، اولاً که هزار و یک جور بهانه و سفسطه که آقا… مقاله تان ناقص بود و از این جور حرفها… جالب اینکه بعد از کلی مباحثه، تازه مشخص می‌شود که طرف اصلاً مطلب را نخوانده. به قول هموطنان عزیز تورک: بودی کی وار! دوماً ممکن است بزنند آی پی خودتان را هم کلاً مسدود کنند. پس اگر اکانتان را می‌خواهید، خیلی مراقب خودتان باشید و هرچی گفتن، همون دفعه اول، مثل یه بچه خوب و سر به راه، با زبون خوش بگید: چشم قربان.
  • اینجا اشتباه مشتباه نداریم، کوچکترین خطائی بکنید، یکهو دیدید یکی اومد اول زد دسترسی تونو قطع کرد، که هیچی، حرف اضافه هم بزنی، یوقت دیدید شما رو کلاغ پر هم برد. نگی نگفتی!
  • یه چیزی هم یواشکی بگم خدمتتون: "در مقالات فارسی، دست به صفحات مذهبی و اماما و امامزاده‌ها و مواردی از ین دست نزنین که حتی ممکنه کارتون به تهدید و اینجور چیزا هم بکشه. اونجا دیگه کارتون با کرام الکاتبینه" میخواید گوش کنین، میخواید نکنین. از ما گفتن بود!
  • البته خیلی هم نگران نباشید. اگر مثل من کم حوصله نباشید، می‌توانید برای هر تغییر کوچکی که داده‌اید، مدتها بحث کنید و از وقت و کار و زندگیتان بزنید تا شاید؛ تأکید می‌کنم؛ شاید موفق شوید اشتباهی هرچند کوچک را اصلاح کرده، در اختیار هموطنانمان قرار دهید.
  • من معتقدم که اعتقادات شخصی هر کسی، فقط برای خودش محترم است. و نباید آنرا به دیگران تحمیل کند.
  • نه تنها همه عقیده‌ها محترم نیستند، بلکه ممکن است عقیده ای مستحق نکوهش نیز باشد.
  • اما… لازم نیست به اشخاص دارای عقاید خاص، و بالاخص مخالف، اهانت کنیم.
  • می‌توان با نقد صحیح یک اشتباه، و اثبات صحت نکوهش خطا، و نه خطاکار، او را از انجام خطای بزرگتر بازداشت.
  • لطفاً اگر یادداشت‌های مرا مطالعه کردید و مورد پسندتان هم واقع شد، و بالاخص اینکه اگر از کار و رفتار من راضی هستید، با امضاء خود در دفتر مهمان من، خوشحالم کنید.
  • به جون خودم، این صفحه، فقط یک صفحه کاربری معمولیه. جان من! بالاغیرتاً با این صفحه کاری نداشته باشید.
  • اگر پیامی در صفحه بحث ارسال کردید، انتهای پیامتان را با ~~~~ امضاء کنید.
  • سپاسگزارم.


سپاس فراوان و درود بیکران


رامین خزائی




RAMINKHAZAI135 (بحث)

خزائی رامین (گفتگو)




شعر


آن هور که گویند مرا جان ندهداَنهار عسل نیز به غلمان ندهد
من حور و سه غلمان به عبایم بزنماین نسیه مرا نقد که آسان ندهد

رامین خزائی


مقاله‌های من
صفحات مورد نیاز من
یادبودها

امروز: پنجشنبه، ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۴ میلادی برابر ۴ مرداد ۱۴۰۳ هجری خورشیدی و ۱۸ محرّم ۱۴۴۶ هجری قمری (UTC)

رویدادها
زادروزها
درگذشت‌ها
آیا می‌دانستید که …؟
مقالهٔ برگزیده

گیلگَمِش یکی از قهرمان‌های اسطوره‌های بین‌النهرین باستان و شخصیت اصلی حماسه گیلگمش است، حماسه‌ای که به زبان اکدی در اواخر هزارهٔ دوم پیشا دوران مشترک مکتوب گشت. احتمالاً وی پادشاه تاریخی دولت‌شهر سومریِ اوروک بود که پس از مرگ به مقام خدایی رسید. داستان دلاوری‌های افسانه‌ایِ گیلگمش در پنج شعر سومریِ بازمانده روایت شده‌است. قدیمی‌ترین آن‌ها احتمالاً «گیلگمش، اِنکیدو و جهان زیرین» است. سایر شعرها «گیلگمش و آگا»، «گیلگمش و هوواوا»، «گیلگمش و نرگاو آسمان» و «مرگ گیلگمش» هستند. در دوران بابِلی بعدی، این داستان‌ها در یک روایت به‌هم‌تنیده شدند. در نسخه مرجع حماسه، گیلگمش با مردی وحشی به نام انکیدو دوست می‌شود. آن دو با هم به سفرهای زیادی می‌روند که مشهورترینش شکست هومبابا (سومری: هوواوا) و نرگاو آسمان است. پس از مرگ انکیدو، در اثر بیماری‌ای که خدایان برای مجازات دچارش کرده بودند، ترس از مرگ در دل گیلگمش می‌افتد و برای جاودانه شدن به جستجوی اوتَنَپیشتی، دانای بازمانده از طوفان بزرگ، می‌رود. گیلگمش بارها در آزمون‌هایی که پیش روی او گذاشته می‌شود، شکست می‌خورد و به خانه‌اش در اوروک برمی‌گردد، درمی‌یابد که جاودانگی از دسترس او خارج است. پیام شاعر چنین است: افراد به جستجوی فردی خود دست می‌زنند اما در نهایت باید با مرگ کنار بیایند. در تمدن مدرن، بر جایگاه فرد و حقوق فرد تأکید می‌شود اما در تمدن بابل بر ارزش‌های اجتماعی و زندگی کردن بر مبنای آن تأکید می‌شد. شاعر می‌گوید فرد، موجودی یک‌روزه است که بدون بر جا گذاشتن اثری از بین می‌رود اما زندگانی بشری که نمادش شهر است، برای همیشه بر جا خواهد ماند.

ادامه… مقاله‌های برگزیدهمقالهٔ پیشنهادی هفته

نگارهٔ برگزیدهٔ امروز
نبرد ابوقیر، ۲۵ ژوئیه ۱۷۹۹ م.، نام اثری است در ژانر تاریخی که در سال ۱۸۰۷ میلادی توسط آنتوان-ژان گروس، نقاش برجستهٔ فرانسوی خلق شد.
نبرد ابوقیر (en) یکی از نبردهای مهم مرتبط با لشکرکشی فرانسه به مصر و سوریه بود که طی آن ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه توانست در ۲۵ ژوئیه ۱۷۹۹ میلادی، ارتش عثمانی و ارتش مملوک‌ها به فرماندهی مصطفی پاشا را شکست سنگینی دهد و راه برای تصرف قاهره را هم‌وار کند.
این اثر در مجموعهٔ سلطنتی کاخ ورسای قرار دارد.
آمار کلی ویکی‌پدیا
آمار ویکی‌پدیای فارسی
تعداد کاربران تعداد مقاله‌ها تعداد پرونده‌ها تعداد مدیران
۱٬۳۲۷٬۳۳۶ ۱٬۰۰۸٬۳۱۱ ۹۱٬۳۵۴ ۳۴




خاندان خزائی