پرش به محتوا

آزمون شخصیت مایرز–بریگز

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
چهار سوال در دو طرف نمودار، چهار حرف از نوع مایرز-بریگز را اندازه می گیرند. نمودار وسط ویژگی های 16 شخصیت را نشان می دهد. شخصیت هایی با رنگ پس زمینه یکسان عملکرد غالب (اولیه) یکسانی دارند. به عنوان مثال، عملکرد غالب ISTP و INTP تفکر درونگرا (Ti) است. شخصیت هایی با رنگ متن یکسان عملکرد کمکی (ثانویه) یکسانی دارند. به عنوان مثال، تابع کمکی INFP و INTP Intuition برونگرا (Ne) است.
۱۶ تیپ شخصیتی
در جمعیت ایالات متحده آمریکا
جدول ۱۶ گونه شخصیتی را ایزابل مایرز ایجاد کرد که خود یک INFP بود.
ISTJ
11–14%
ISFJ
9–14%
INFJ
1–3%
INTJ
2–4%
ISTP
4–6%
ISFP
5–9%
INFP
4–5%
INTP
3–5%
ESTP
4–5%
ESFP
4–9%
ENFP
6–8%
ENTP
2–5%
ESTJ
8–12%
ESFJ
9–13%
ENFJ
2–5%
ENTJ
2–5%
تخمین درصد ۱۶ تیپ شخصیتی در جمعیت ایالات متحده[۱]

آزمون شخصیت‌شناسی مایرز-بریگز (به انگلیسی: Myers-Briggs Type Indicator) (کوته‌نوشت به‌صورت «ام‌بی‌تی‌آی» و «MBTI»)، یک پرسش‌نامه روان‌سنجی شخصی است که ترجیحات متنوع روانشناختی فرد، در فهم دنیا و چگونگی تصمیم‌گیری را اندازه‌گیری می‌کند.[۲][۳] اگر چه پدیدآورندگان این پرسشنامه ادعا می‌کنند که ایدهٔ مرکزی خود را از روی تئوری‌های تیپ شخصیتی کارل گوستاو یونگ استنتاج کردنند؛ ولی بسیاری از متخصصان این عرصه و همچنین شاگردان یونگ همچون جوزف هندرسون معتقدند که کاترین بریگز و دخترش از فهم تئوری یونگ بازمانده‌اند.[۴]

گسترش‌دهندگان اول روش شناخت شخصیت، کاترین کوک بریگز و دخترش، ایزابل بریگز مایرز بودند که کارهای یونگ را به‌طور گسترده مطالعه کردند و این آزمون را طراحی کردند. آن‌ها این آزمون را ابتدا در طی جنگ جهانی دوم بدین منظور طراحی کردند تا بتوانند مناسب‌ترین شغل را برای زنانی که در صنعت نظامی کار می‌کردند پیدا کنند. سؤال‌های ابتدایی گسترش یافتند تا اینکه در سال ۱۹۶۲ با عنوان آزمون شخصیت مایرز-بریگز منتشر شدند.

اغلب پژوهش‌های تأیید کننده آزمون شخصیت مایرز–بریگز توسط مرکز مطالعات روان‌شناسی که توسط بنیاد مایرز-بریگز اداره می‌شود، انجام شده و در مجله متعلق به همین مرکز با نام مجله روان‌شناسی (Journal of Psychological) به چاپ رسیده‌اند. موضوعی که به صورت آشکاری بحث تضاد منافع را مطرح می‌کند.[۵] اگرچه آزمون شخصیت مایرز–بریگز مشابه برخی از نظریات روان‌شناسی است اما این آزمون فاقد حمایت گسترده محققین در حوزه روان‌شناسی است[۶] و به‌عنوان شبه‌علم در نظر گرفته شده می‌شود.[۷] این آزمون دارای مشکلات و کمبودهای علمی فراوانی است که از جمله آن‌ها می‌توان به ضعف در اعتبار و اطمینان‌پذیری ضعیف، عدم استقلال در مولفه‌های اندازه‌گیری و جامع نبودن آزمون اشاره کرد.[۸][۹][۱۰][۱۱]

نحوه پیدایش

[ویرایش]

همزمان و با ترجمهٔ کتاب «تیپ‌های روانشناختیِ» یونگ در سال ۱۹۲۳ در آمریکا، مایرز و بریگز ایده‌ای که یونگ در آن کتاب مطرح کرده بود را با مشاهدات و نظریات خودشان بسیار منطبق و هم‌سو دیدند از این رو مصمم‌تر شدند تا تحقیقات خود را روی افراد بیشتری مورد آزمون قرار دهند. انگیزه اصلی آنان از این کار کمک به افراد برای درک بهتر از خود و آشنا شدن با جنبه‌های مختلف و احتمالاً نادیدنی وجودشان بود. مایرز و بریگز برای توسعهٔ پرسشنامه‌شان از کمک‌های تخصصی سنجشگران و روانشناسان کارکشته و حرفه‌ای کمک گرفتند و در نهایت در سال ۱۹۴۳ اولین پرسشنامه MBTI را منتشر کردند.[۱۲] امروزه تست MBTI از شهرت بالایی برخوردار است و در آمریکا تقریباً دو میلیون نفر سالانه از آن برای خودشناسی استفاده می‌کنند[۱۳]

ماده‌های آزمون

[ویرایش]

با انجام این آزمون شما متوجه می‌شوید که درون‌گرا هستید یا برون‌گرا، در جمع‌آوری اطلاعات شهودی هستید یا حسی، شخصیتی احساسی دارید یا منطقی و در سبک هدایت با جهان خارج ادراکی برخورد می‌کنید یا قضاوتی.[۱۴]

این آزمون شخصیت تفاوت‌های روان‌شناسی را بر اساس چهار بخش متقابل یا دیکوتومی دسته‌بندی می‌کند که در نتیجه باعث ایجاد ۱۶ نوع تیپ شخصیتی می‌گردد. معمولاً این ۱۶ نوع با اشاره به حروف اول هر کلمه شناخته می‌شود.

افراد در برقراری ارتباط با دنیای اطراف به دو نوع درونگرا و برونگرا تقسیم‌بندی می‌شوند. بنا به تعریف مؤسسه مایرز-بریگز، تفاوت درونگرایی و برونگرایی در نحوه مدیریت انرژی و تأمین و هدایت انرژی خلاصه می‌شود.[۱۵]

  • افراد درونگرا (Introvert): افراد درونگرا انرژی را از درون کسب می‌کنند و دایره ارتباطی محدودی دارند. به فعالیت‌های ذهنی مانند مطالعه علاقمند هستند.
  • افراد برونگرا (Extrovert): افراد برونگرا انرژی را از دنیای بیرون کسب می‌کنند و در تصمیم‌گیری‌ها واکنش سریعتری دارند.
  • افراد حسی (Sensor): افراد حسی بیشتر اطلاعات خود از محیط را با استفاده از حواس پنجگانه دریافت می‌کنند. جزئی نگر هستند.
  • افراد شهودی (Intuitive): افراد شهودی بیشتر از حس ششم خود بهره می‌گیرند و علاقه‌مند به چیزهایی که باید باشند، هستند. این افراد بیشتر وقت خود را رویاپردازی می‌کنند.
  • افراد احساسی(Feeler): افراد احساسی بیشتر تصمیمات خود را بر اساس احساساتشان می‌گیرند. فرد احساسی بیشتر تحت تأثیر فیلم‌ها یا… قرار می‌گیرد.
  • افراد منطقی (Thinker): افراد منطقی تصمیمات و قضاوات خود را بر اساس منطق قرار می‌دهند.
  • افراد قضاوتی یا ساختارگرا (Judger)
  • افراد ادراکی یا منعطف (Perceiver)

این تست از چهار مشرب زیر تشکیل شده‌است:

  • مشرب سنتی
  • مشرب تجربه‌گرا
  • مشرب بینشی
  • مشرب ایده‌آل‌گرا[۱۶]

انتقادات

[ویرایش]

اعتبار آزمون شخصیت‌شناسی مایرز-بریگز (اعتبار آماری و عملی) موضوع بحث بسیاری از انتقادات بوده‌است. مطابق گزارش‌های ارایه شده توسط رسانه‌ها، این آزمون «بسیار بی‌معنی»،[۱۷] «یکی از بدترین آزمون‌های تست شخصیت موجود»،[۱۸] و «مد زودگذری که فعلاً قصد مردن ندارد»[۱۹] توصیف شده‌است.

آدام گرانت یکی از مخالفان شناخته شده این آزمون است. او در مقاله‌ای در مجله روان‌شناسی امروز این آزمون را مد زودگذری نامیده‌است که نمی‌میرد. با این‌حال، به صورت مشخصی اعلام نکرده‌است که توابع شناختی مربوط به خطاهای این آزمون چیست.[۲۰]

آلبرت هوگان در این باره نوشته‌است: اغلب روان‌شناسان به آزمون مایرز-بریگز نهایتاً همانند یک فال کلوچه چینی کمی پیچیده نگاه می‌کنند.[۲۱]

تخمین زده می‌شود که بین یک سوم تا نیمی از تحقیقات چاپ شده در مورد آزمون مایرز-بریگز توسط مرکز مطالعات روان‌شناسی (اداره توسط بنیاد مایرز-بریگز) و مجله روان‌شناسی (حمایت و ویراستاری توسط مایرز-بریگز) می‌شود چاپ شده‌است.[۲۲] [۲۲] [۲۳]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. "CAPT—Center for Applications of Psychological Type". Retrieved 2010-06-19.
  2. Myers, Isabel Briggs with Peter B. Myers (1995) [1980]. Gifts Differing: Understanding Personality Type. Mountain View, CA: Davies-Black Publishing. ISBN 978-0-89106-074-1
  3. "Myers-Briggs Type Indicator (MBTI), Multicultural Applications". SpringerReference. Berlin/Heidelberg: Springer-Verlag.
  4. هندرسون، جوزف. مقاله مطالعات عصبشناختی پیرامون نظریه سلف.
  5. Lilienfeld, Scott O.; Lynn, Steven Jay; Lohr, Jeffrey M. (2014). "Science and Pseudoscience in Clinical Psychology" (به انگلیسی). Guilford Publications. ISBN 978-1-4625-1751-0.
  6. Bailey, Richard P.; Madigan, Daniel J.; Cope, Ed; Nicholls, Adam R. (2018). "The Prevalence of Pseudoscientific Ideas and Neuromyths Among Sports Coaches". Frontiers in Psychology. 9: 641. doi:10.3389/fpsyg.2018.00641. ISSN 1664-1078. PMC 5941987. PMID 29770115.
  7. Thyer, Bruce A.; Pignotti, Monica (2015). Science and Pseudoscience in Social Work Practice (به انگلیسی). Springer Publishing Company. ISBN 978-0-8261-7768-1.
  8. Grant, Adam (2013). "Goodbye to MBTI, the Fad That Won't Die". Psychology Today (به انگلیسی). Retrieved 2018-03-19.{{cite web}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  9. Pittenger, David J. (1993). "Measuring the MBTI... And Coming Up Short" (PDF). Journal of Career Planning and Employment. 54 (1): 48–52. Archived (PDF) from the original on 2006-12-06.
  10. Gardner, William L; Martinko, Mark J (2016). "Using the Myers-Briggs Type Indicator to Study Managers: A Literature Review and Research Agenda". Journal of Management. 22 (1): 45–83. doi:10.1177/014920639602200103. S2CID 145703464.
  11. Boyle, Gregory J.; Stankov, Lazar; Cattell, Raymond B. (1995). Saklofske, Donald H.; Zeidner, Moshe (eds.). Measurement and Statistical Models in the Study of Personality and Intelligence. International Handbook of Personality and Intelligence (به انگلیسی). Boston, MA: Springer US. pp. 417–446. doi:10.1007/978-1-4757-5571-8_20. ISBN 978-1-4419-3239-6. Retrieved 2021-10-28.
  12. «CAPT—Center for Applications of Psychological Type».
  13. «myers briggs type indicator».
  14. «✔️ تست شخصیت‌شناسی | تست شخصیت مایرز-بریگز (MBTI)». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۷.
  15. سجاد زمانی. «تست شخصیت‌شناسی».
  16. سجاد زمانی (۱۳۹۵). کتاب زمانی برای تغییر. تهران: موسسه خانه ان ال پی ایران. صص. ۸۴.
  17. Rose Eveleth (2013-03-26). "The Myers-Briggs Personality Test Is Pretty Much Meaningless".
  18. Chen, Angus. "How Accurate Are Personality Tests?". Scientific American. Scientific American. Retrieved 30 October 2020.
  19. Grant, Adam (2013). "Goodbye to MBTI, the Fad That Won't Die". Psychology Today (به انگلیسی). Retrieved 2018-03-19.{{cite web}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  20. Grant, Adam (2013). "Goodbye to MBTI, the Fad That Won't Die". Psychology Today (به انگلیسی). Retrieved 2018-03-19.{{cite web}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  21. Hogan, Robert (2007). Personality and the fate of organizations. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum Associates. p. 28. ISBN 978-0-8058-4142-8. OCLC 65400436.
  22. ۲۲٫۰ ۲۲٫۱ Coffield F, Moseley D, Hall E, Ecclestone K (2004). "Learning styles and pedagogy in post-16 learning: A systematic and critical review" (PDF). Learning and Skills Research Centre. Archived from the original (PDF) on 2008-12-05.
  23. Gardner, William L; Martinko, Mark J (2016). "Using the Myers-Briggs Type Indicator to Study Managers: A Literature Review and Research Agenda". Journal of Management. 22 (1): 45–83. doi:10.1177/014920639602200103. S2CID 145703464.