0% found this document useful (0 votes)
15 views24 pages

01

Uploaded by

mahdie hashemi
Copyright
© © All Rights Reserved
We take content rights seriously. If you suspect this is your content, claim it here.
Available Formats
Download as PDF, TXT or read online on Scribd
0% found this document useful (0 votes)
15 views24 pages

01

Uploaded by

mahdie hashemi
Copyright
© © All Rights Reserved
We take content rights seriously. If you suspect this is your content, claim it here.
Available Formats
Download as PDF, TXT or read online on Scribd
You are on page 1/ 24

‫فصل ‪1‬‬

‫‪ .1‬مقدمه و خواص مواد‬

‫‪ 1-1‬مقدمه‬
‫در اين فصل خواص بتن و مصالح به کار رفته در آن به اختصار معرفي ميگردند‪ .‬برای دسترسي به‬
‫توضيحات مفصلتر در اين زمينه‪ ،‬ميتوان به کتابهای تکنولوژی بتن مراجعه کرد (مراجع ‪-1 ،1-1‬‬
‫‪.)1-3 ،2‬‬
‫هنگاميکه سيمان‪ ،‬سنگدانهها (شن و ماسه) و آب به اندازههای مناسب مخلوط شده و سخت‬
‫شوند‪ ،‬يک جسم جامد سنگ مانند توليد ميگردد که بتن ناميده ميشود‪ .‬در اثر واکنش شيميايي‬
‫سيمان با آب‪ ،‬خمير سيمان سخت شده و باعث به هم پيوستن سنگدانهها ميگردد‪ .‬فرآيند سخت‬
‫شدن تا زماني که بتن مرطوب و دما مناسب بوده و سيمان آزاد وجود داشته باشد‪ ،‬ادامه مييابد‪ .‬در‬
‫عمل‪ ،‬برای کمک به هيدراسيون بتن تازه‪ ،‬کنترل رطوبت و دما تا رسيدن به کيفيت مطلوب ادامه‬
‫مييابد‪.‬‬
‫سرعت کسب مقاومت بتن طي روزهای نخستين زياد است اما به تدريج و به طور پيوسته از‬
‫آن کم ميشود (شکل ‪ .)1-1‬بتن به طورکلي برای مقاومت ‪ 28‬روزه که طي آن بيشتر مقاومت خود‬
‫را به دست ميآورد‪ ،‬طراحي ميشود‪ .‬بتن معمولي به عمل آمده تحت شرايط مناسب حدود ‪75‬‬
‫درصد مقاومت طراحي (‪ 28‬روزه) را طي دو هفتهی نخست به دست ميآورد‪ .‬اين مقدار مقاومت‬
‫معموالً برای حمل بار مرده و بارهای ناشي از اجرای ساختمان کافي است و قالبها را در حدود‬
‫چنين زماني ميتوان برداشت‪ .‬خواص بتن را به کمک عواملي نظير نسبتهای اختالط‪ ،‬نوع سيمان‪،‬‬
‫نوع سنگدانه‪ ،‬شيوهی عمل آوردن و نيز استفاده از انواع افزودنيها‪ ،‬ميتوان به طور قابل مالحظهای‬
‫تغيير داد‪.‬‬
‫بتن ساده ميتواند به مقاومت فشاری بااليي برسد اما مقاومت کششي آن بسيار کم است‪.‬‬
‫بنابراين‪ ،‬اگر قسمتهايي از بتن در معرض کشش واقع شود (کششي که مستقيماً از نيروهای‬
‫کششي به وجود آمده يا به طور غيرمستقيم توسط خمش‪ ،‬کشش قطری‪ ،‬تغييرات دما‪ ،‬جمع شدگي‬
‫و تغييرات حجم حاصل آيد)‪ ،‬بايد توسط ميلگردهای فوالدی تقويت گردد‪ .‬ميلگردها قبل از ريختن‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪2‬‬

‫بتن در جای مناسب قرار ميگيرند و سپس بتن ريخته ميشود‪ .‬جسم مرکب حاصل را بتنآرمه يا‬
‫بتن فوالدی مينامند‪.‬‬

‫شکل ‪ :1-1‬تغييرات مقاومت فشاري با عمر بتن (مرجع ‪)3-1‬‬

‫‪ 2-1‬سيمان و نسبت آب به سيمان‬


‫در سازههای بتني‪ ،‬سيمان آبي و مشخصاً سيمان پرتلند‪ ،‬که هم گيرش و هم سخت شدن آن در اثر‬
‫واکنش با آب اتفاق ميافتد‪ ،‬مورداستفاده قرار ميگيرد‪ .‬آييننامهی بتن ايران (آبا)‪ 5 ،‬نوع سيمان‬
‫پرتلند را مشخص مينمايد‪ :‬نوع ‪ ،1‬معمولي؛ نوع ‪ ،2‬معتدل‪1‬؛ نوع ‪ ،3‬زود سخت شونده؛ نوع ‪ ،4‬با‬
‫گرمای هيدراسيون کم؛ و نوع ‪ ،5‬سيمان ضد سولفات‪ .‬برای کارهای ساختماني عمومي که به خواص‬
‫ويژهی ساير انواع سيمانها نياز نباشد‪ ،‬سيمان نوع ‪ 1‬به مصرف ميرسد‪ .‬البته انواع ديگری از سيمان‬
‫نظير سيمان دارای حباب هوا‪ ،‬سيمان سفيد و رنگي نيز در صنعت ساختمان وجود دارند‪.‬‬
‫نسبت آب به سيمان‪ ،‬برحسب جرم‪ ،‬عامل عمدهای در تعيين مقاومت و بسياری ديگر از خواص‬
‫بتن است‪ .‬حداقل اين نسبت برای تضمين هيدراسيون کامل سيمان‪ ،‬در حدود ‪ 0/35‬تا ‪ 0/40‬است‬
‫(گرچه واکنش خالص شيميايي آب کمتری الزم دارد)‪ .‬در عمل‪ ،‬برای بهبود کارايي بتن‪ ،‬به نسبت‬

‫‪1‬‬
‫‪moderate‬‬
‫‪3‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫آب به سيمان باالتری نياز ميباشد تا بتن به شکل خميری درآمده و جای دادن و تراکم آن در قالب‬
‫بدون اشکال انجام پذيرد‪ .‬با کاهش نسبت آب به سيمان خواص بتن شامل مقاومت فشاری‪،‬‬
‫همبستگي بين بتن و فوالد‪ ،‬مقاومت در برابر هوازدگي‪ ،‬پوکي‪ ،‬خزش‪ ،‬جذب و نيز تغييرات حجم در‬
‫بتن سخت شده‪ ،‬همگي بهبود مييابند‪.‬‬

‫‪ 1-3‬سنگدانهها‬
‫سنگدانهها ‪ 60‬تا ‪ 80‬درصد کل حجم بتن را در برميگيرند‪ .‬سنگدانهها را معموالً به سنگدانههای‬
‫ريز‪ ،‬متشکل از ماسه به ابعاد تا ‪ 5‬ميليمتر؛ و سنگدانههای درشت‪ ،‬متشکل از شن‪ ،‬سنگ خردشده‬
‫و مصالح مشابه تقسيم مينمايند‪ .‬سنگدانههای درشت دارای ابعادی بيش از ‪ 5‬ميليمتر ميباشند‪.‬‬
‫سنگدانههای متداول نظير ماسه‪ ،‬شن و سنگ شکسته‪ ،‬توليد بتني با چگالي ويژه بين ‪ 2150‬تا‬
‫‪( 2500‬متوسط ‪ kg/m3 )2320‬مينمايند‪ .‬برای محاسبات طراحي‪ ،‬چگالي بتن معمولي را عموماً‬
‫برابر ‪ 2400 kg/m3‬در نظر ميگيرند‪ .‬اندازه و دانهبندی سنگدانهها عوامل مهمي در طرح اختالط‬
‫هستند‪ .‬سنگدانهها بايد با ضوابط آييننامه (مصالح و روش اجرای بتن) هماهنگ باشند‪.‬‬
‫در برخي موارد‪ ،‬به کمک سنگدانههای سبک‪ ،‬بتن سبک سازهای ساخته ميشود‪ .‬اين گونه‬
‫سنگدانهها متشکل از شيل‪ ،2‬رس‪ ،‬سيلت‪ 3‬و روباره منبسط شده بوده و توليد بتني با چگالي ‪1350‬‬
‫تا ‪ kg/m3 1850‬مينمايند‪ .‬اين بتن دارای مقاومت فشاری قابل مقايسه با بتن دارای چگالي معمولي‬
‫ميباشد‪ .‬ضوابط حاکم بر سنگدانههای سبک در استاندارد ‪( ASTM C330‬سنگدانههای سبک در‬
‫بتن سازهای) ارائه گرديده است‪ .‬بتن سبکي که دارای مقاومت فشاری ‪ 28‬روزه بيش از ‪15‬‬
‫مگاپاسکال و چگالي مخصوص خشک شده در هوا کمتر از ‪ 1850 kg/m3‬باشد‪ ،‬به عنوان «بتن‬
‫سبک سازهای» شناخته ميشود‪ .‬بتن سبکي که دارای مقاومت فشاری ‪ 28‬روزه بيش از ‪15‬‬
‫مگاپاسکال و چگالي مخصوص خشکشده در هوا بين ‪ 1850‬تا ‪ 2150 kg/m3‬باشد به عنوان «بتن‬
‫سازهای نيمهسبک» شناخته ميشود‪ .‬به همين نحو‪ ،‬سنگدانههای دارای چگالي باال نظير ليمونيت‪،4‬‬

‫‪2‬‬
‫‪shale‬‬
‫‪3‬‬
‫‪silt‬‬
‫‪4‬‬
‫‪limonite‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪4‬‬

‫باريت‪ ،5‬ايلمنيت‪ ،6‬مگنتيت‪ ،7‬هماتيت‪ 8‬و بريده قطعات آهن برای توليد بتن با چگالي باال‬
‫مورداستفاده واقع ميشوند‪ .‬بتن با چگالي باال جهت استفادههای مخصوص از قبيل محافظت در برابر‬
‫تشعشع و نيز وزنهی تعادل کاربرد دارد‪.‬‬

‫‪ 1-4‬طراحي و کنترل مخلوطهاي بتني‬


‫به ازای مصالح مشخص‪ ،‬مهمترين عاملي که بر کيفيت بتن سخت شده اثر ميگذارد نسبت آب به‬
‫سيمان و نسبت اجزای اختالط است‪ .‬شکل ‪ 1-2‬تغييرات مقاومت فشاری بتن را بر اساس آب به‬
‫سيمان نشان ميدهد‪ .‬حداکثر مجاز آب به سيمان برای انواع ساختمانها و شرايط محيطي در‬
‫آييننامه ارائه گرديده است‪.‬‬
‫طراحي مخلوط بتن بر مبنای مقاومت فشاری مطلوب‪ ،‬کارايي (اسالمپ)‪ ،‬دسترسي به مصالح و‬
‫هزينه انجام ميگيرد‪ .‬آييننامه محدودهای را برای تغييرات اسالمپ در انواع ساختمانها توصيه‬
‫مينمايد‪ .‬نسبتهای اختالط معموالً با نسبتهای حجم و يا به طور دقيقتر با نسبتهای جرم‪ ،‬و به‬
‫ترتيب سيمان‪ ،‬ريزدانه و درشتدانه (مثالً ‪ )1:2:4‬به همراه نسبت آب به سيمان بيان ميگردد‪.‬‬
‫بتن معموالً با مقاومت مقرر ‪ 28‬روزه‪ ، f c ،‬مشخص ميگردد‪ .‬آزمايش استاندارد فشاری بتن بر‬
‫روی استوانههايي به قطر ‪ 150‬ميليمتر و طول ‪ 300‬ميليمتر انجام ميگيرد‪ .‬بتني قابل قبول است‬
‫(بر اساس آييننامه) که ميانگين سه تست متوالي مساوی يا بزرگتر از مقدار مقرر باشد و نيز هيچ‬
‫کدام از آزمايشها بيش از ‪ 3/5 MPa‬از مقاومت مقرر کمتر نباشند‪ .‬بنابراين مقاومت فشاری مقرر‬
‫بتن‪ ، f c ،‬مقاومتي است که متوسط تمام تستهای متشکل از ‪ 3‬نمونه از آن بيشتر باشد و هيچ يک‬
‫از تستها توليد مقاومتي با ‪ 3/5‬مگاپاسکال کمتر از آن ننمايد‪ .‬نتايج آزمايشهای مقاومت فشاری به‬
‫طور اجتنابناپذيری دارای پراکندگي است و مقدار پراکندگي به درجهی کنترل بستگي دارد‪ .‬برای‬
‫آنکه اين پراکندگي در طراحي به حساب آيد‪ ،‬بتن برای مقاومت متوسط فراتر از ‪ f c‬طراحي‬
‫مي شود‪ .‬حداقل مقاومت اضافي الزم از روی بررسي آماری نتايج آزمايشهای فشاری قابل تعيين‬

‫‪5‬‬
‫‪barite‬‬
‫‪6‬‬
‫‪ilmenite‬‬
‫‪7‬‬
‫‪magnetite‬‬
‫‪8‬‬
‫‪hematite‬‬
‫‪5‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫است‪ .‬روش طرح اختالط در اين مبحث ارائه نميگردد‪ ،‬ولي چندين روش آن در مراجع ‪ 1-1‬تا ‪6-1‬‬
‫بيان گرديده است‪.‬‬
‫افزون بر سيمان‪ ،‬سنگدانه و آب‪ ،‬مواد ديگری که به نام «افزودنيها» خوانده ميشوند گاهي به بتن‬
‫افزوده ميشوند تا خواص ويژهای توليد نمايند‪ .‬مثالً‪ ،‬از افزودنيها اغلب برای توليد حباب هوا‪ ،‬بهبود‬

‫شکل ‪ 1-2‬تغييرات مقاومت فشاري ‪ 28‬روزه با نسبت آب به سيمان‬

‫کارايي‪ ،‬تسريع يا تأخير در گيرش و تغيير نرخ افزاش مقاومت استفاده ميشود‪ .‬افزودنيهای مولد‬
‫حباب هوا‪ ،‬که توليد حبابهای ريز مينمايند‪ ،‬به طور وسيع به خصوص در مناطق سرد مورداستفاده‬
‫واقع ميشوند تا مقاومت بتن را در برابر فرايند يخ زدن‪ -‬آب شدن و نيز پوسته شدن سطحي ناشي‬
‫از عوامل يخزدا‪ ،‬افزايش دهند اصول راهنمای کاربرد افزودنيها در مرجع ‪ 7-1‬ارائه شدهاند‪.‬‬
‫مخلوط کردن‪ ،‬جا دادن‪ ،‬متراکم کردن و به عمل آوردن بتن بايد به گونهای مناسب صورت‬
‫گيرد تا بتني با کيفيت خوب تهيه گردد‪ .‬عوامل عمدهی مربوط به توليد بتن با کيفيت خوب‪ ،‬شامل‬
‫مثالهايي از طرح اختالط‪ ،‬در مرجع ‪ 3-1‬به طور مناسب و به اختصار تشريح گرديده است‪.‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪6‬‬

‫‪ 1-5‬مقاومت فشاري و منحني تنش – کرنش‬


‫مقاومت فشاری بتن يکي از مهمترين و مفيدترين خواص آن است‪ .‬استفاده از بتن سازهای بيشتر به‬
‫خاطر مقاومت فشاری آن است‪ .‬بسياری از خواص بتن از قبيل مقاومت کششي‪ ،‬مقاومت برشي و‬
‫مدول االستيسيته را به طور تقريبي ميتوان به مقاومت فشاری مربوط ساخت و بر اساس آن‬
‫محاسبه نمود؛ اما بايد توجه داشت که اين گونه روابط تقريبي و غيردقيق بوده و تنها در مورد بتن‬
‫معمولي با مقاومت فشاری ‪ 25‬تا ‪ 45‬مگاپاسکال قابل اعمال هستند‪.‬‬
‫تعيين مقاومت فشاری بتن به سادگي قابل انجام است‪ .‬آزمايش فشاری استاندارد طبق‬
‫آييننامه بر روی استوانهای به قطر ‪ 150‬ميليمتر و طول ‪ 300‬ميليمتر در سن ‪ 28‬روزگي انجام‬
‫ميپذيرد‪ .‬نمونه استوانهی استاندارد دارای نسبت طول به قطر برابر با دو ميباشد‪ .‬برای نمونههايي‬
‫که اين نسبت به طور قابل توجهای از دو کمتر باشد‪ ،‬استاندارد ‪ ASTM C42‬ضرايب تصحيح‬
‫ارائهشده در جدول ‪ 1-1‬را توصيه مينمايد‪ .‬در محدوده کاربردهای معمولي‪ ،‬مقاومت فشاری بتن را‬
‫برای بتن معمولي بين ‪ 20‬تا ‪ 35‬مگاپاسکال و برای بتن پيشتنيده بين ‪ 35‬تا ‪ 45‬مگاپاسکال در‬
‫نــظر ميگيرند‪.‬‬
‫جدول ‪1-1‬‬

‫نسبت طول به قطر استوانه‬ ‫ضريب تصحيح مقاومت‬

‫‪2/00‬‬ ‫‪1/00‬‬
‫‪1/75‬‬ ‫‪0/98‬‬
‫‪1/50‬‬ ‫‪0/69‬‬
‫‪1/25‬‬ ‫‪0/93‬‬
‫‪1/00‬‬ ‫‪0/87‬‬

‫نمای رابطه تنش – کرنش برای بتن معمولي واقع در بازه مذکور‪ ،‬که بر اساس آزمايش نمونه‬
‫سيلندری استاندارد به دست آمده‪ ،‬در شکل ‪ 1-3‬نشان داده شده است‪ .‬بخش نخست منحني‪ ،‬تا‬
‫تنشي در حدود نصف مقدار بيشينه‪ ،‬تقريباً خطي است‪ .‬هنگاميکه تنش به حدود ‪ 70‬تا ‪ 90‬درصد‬
‫مقدار بيشينه ميرسد‪ ،‬ترکهای ريزی به موازات جهت اعمال نيرو در خمير سيمان ظاهر ميشود‬
‫که تمام نمونه را در برميگيرد (مرجع ‪.)10-1‬‬
‫‪7‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫کرنش جانبي (در اثر ضريب پواسون) در اين مرحله از بارگذاری از کرنش کششي گسيختگي‬
‫فراتر ميرود و اين فرآيند ميتواند عامل وقوع ترکها باشد‪ .‬درنتيجهی انبساط جانبي حاصل از‬
‫ترکها‪ ،‬مقدار ظاهری ضريب پواسون سريعاً افزايش مييابد (مرجع ‪.)11-1‬‬
‫حداکثر تنش‪ ، f c ،‬در کرنش معادل ‪ 0/002‬رخ ميدهد و پس از اين مرحله افزايش کرنش با‬
‫کاهش تنش همراه خواهد بود‪ .‬عقيده بر اين است که اين کاهش درنتيجهی ظهور ترکهای فراوان‬
‫در خمير سيمان اتفاق ميافتد‪ .‬در بيشتر دستگاههای آزمايش‪ ،‬نمونه پس از رسيدن به بار حداکثر‪،‬‬
‫به طور ناگهاني تخريب ميشود‪.‬‬

‫شکل ‪ :1-3‬رابطه تنش – کرنش براي بتن تحت فشار‬

‫اما شاخهی نزولي منحني را ميتوان به وسيله دستگاههای آزمايش مناسب يا تجهيزات خاص‬
‫به دست آورد (مرجع ‪ .)12-1‬در محدودهی بتنهای معمولي‪ ،‬کرنش گسيختگي بين ‪ 0/003‬تا‬
‫‪ 0/0045‬است‪ .‬هرچه مقاومت بتن بيشتر باشد‪ ،‬کرنش گسيختگي کمتر خواهد بود‪.‬‬
‫در محاسبات برای طراحي‪ ،‬استاندارد آبا مقدار کرنش قابل حصول را به ‪ 0/003‬محدود ميکند‬
‫که اين کرنش در تار انتهايي فشاری بتن رخ ميدهد‪ .‬آزمايشهای دقيق نشان داده است (مرجع ‪-1‬‬
‫‪ )12‬که رابطهی تنش – کرنش در منطقهی فشاری بتن خمشي تقريباً بر رابطهی تنش – کرنش‬
‫حاصل از آزمايش بر روی استوانهی استاندارد منطبق است‪.‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪8‬‬

‫در تمامي محاسبات مربوط به تغييرشکلها و همچنين در طراحي به روش تنش مجاز‪،‬‬
‫دانستن «مدول االستيسيته»‪ 9‬ضروری ميباشد‪ .‬عبارت مدول االستيسيته تنها به محدودهی خطي‬
‫رابطهی تنش – کرنش مربوط است‪ .‬برای مصالحي نظير بتن که رابطهی تنش – کرنش آن در‬
‫تمامي مراحل غيرخطي است‪ ،‬مدول االستيسيته را به هر چهار نوع نشان داده شده در شکل ‪1-5‬‬
‫ميتوان تعريف کرد‪ .‬در ميان اين موارد‪ ،‬مدول سکانت‪ ،‬به ازای تنشي در حدود ‪ 0/5‬برابر مقدار‬
‫بيشينه ميتواند به طور تقريبي متوسطي از مدول االستيسيته را در تمامي محدوده فشاری‬
‫االستيک و تنش بهرهبرداری ارائه نمايد‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫استاندارد ‪ ASTM CA69‬شيوهی آزمايش برای تعيين مدول وتر استاتيک بين نقطه زيرين‬
‫‪( A‬شکل ‪ ،)1-4‬که بر کرنشي معادل ‪ 50 × 10-6‬منطبق است‪ ،‬و نقطهی بااليي ‪ ،D‬که تنشي معادل‬
‫‪ 40‬درصد تنش بيشينه را نشان ميدهد‪ ،‬را تشريح کرده است‪ .‬نقطهی زيرين به حد کافي از مبدأ‬
‫دور نگه داشته شده است تا از تأثير خطاهای دستگاهها و تجهيزات برکنار بماند‪ .‬آييننامه بتن يک‬
‫رابطه تقريبي را برای مدول االستيسيته بتن‪ ،‬برحسب مقاومت و چگالي به شرح زير ارائه ميکند‪:‬‬
‫‪Ec =  1‬‬‫‪.5‬‬
‫‪c  0.043 f c‬‬ ‫(‪)1-1‬‬
‫که مدول االستيسيته برحسب ‪ ،MPa‬چگالي جرم بتن برحسب ‪ kg/m3‬و مقاومت مقرر فشاری‬
‫به ‪ MPa‬ميباشند‪ .‬اين رابطهی تجربي از آزمايش بر روی بتنهايي با چگالي بين ‪ 1500‬تا ‪kg/m3‬‬
‫‪ 2500‬به دست آمده است و معرف مدول سکانت مربوط به مقاومت تقريبي ميباشد‪ .‬برای بتن با‬
‫چگالي معمولي (‪ ،)2500 kg/m3‬مقدار ‪ E‬را ميتوان برابر با ‪ 4700 f 'c‬در نظر گرفت‪.‬‬
‫نسبت پواسون که برابر نسبت کرنش جانبي به کرنش محوری تحت اثر تنش محوری‬
‫يکنواخت ميباشد‪ ،‬معموالً در محدوده ‪ 0/15‬تا ‪ 0/20‬برای بتن و ‪ 0/20‬برای طراحي ميباشد‪.‬‬
‫تغييرات مشاهده شده در کرنشها ی محوری‪ ،‬جانبي و حجمي يک منشور بتني در آزمايش يک‬
‫محوری فشاری‪ ،‬که تا مرحله گسيختگي ادامه يافته‪ ،‬در شکل ‪( 1-4‬مرجع ‪ )11-1‬نشان داده شده‬
‫است‪ .‬به ازای تنشي در حدود ‪ 80‬درصد مقاومت فشاری‪ ،‬يک نقطه عطف در منحني کرنش حجمي‬
‫ظاهر ميشود و نرخ کاهش حجم کم ميشود و بالفاصله‪ ،‬افزايش حجم شروع ميشود‪ .‬عقيده بر آن‬
‫است که اين نقطه عطف منطبق است بر ظهور ترکهای بزرگ در بتن که توليد انبساطهای بزرگ‬

‫‪9‬‬
‫‪Young’s Modulus‬‬
‫‪10‬‬
‫‪static chord modulus‬‬
‫‪9‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫جانبي مي نمايند‪ .‬ضريب پواسون تا قبل از نقطه عطف اساساً ثابت به نظر ميرسد‪ .‬در تنشهای باال‪،‬‬
‫ضريب پواسون ظاهری شروع به افزايش سريع مينمايد‪.‬‬

‫شکل ‪ :1-5‬تعريفهاي متفاوت از مدول االستيسيته‬

‫شکل ‪ :1-4‬کرنشها در منشور بتني تحت اثر فشار يک محوري (مرجع ‪)11-1‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪10‬‬

‫‪ 1-6‬رفتار کششي بتن‬


‫معموالً طراحي بتن برای مقاومت در برابر تنشهای مستقيم کششي انجام نميشود‪ .‬اما تنشهای‬
‫کششي درنتيجه خمش‪ ،‬جمعشدگي و تغييرات دما در اعضای بتني به وجود ميآيد‪ .‬همچنين‬
‫ممکن است تنشهای چند محوری توليد تنش کشش در جهت محورهای اصلي بنمايند‪ .‬بنابراين‬
‫دانستن مقاومت کششي بتن برای کنترل ترکخوردگي الزم است‪.‬‬
‫همانگونه که بيان شد‪ ،‬مقاومت کششي بتن خيلي کم است و مقاومت بتن در برابر کشش‬
‫مستقيم در حدود ‪ 7‬تا ‪ 15‬درصد مقاومت فشاری آن است (مرجع ‪ .)8-1‬انجام آزمايش کشش‬
‫مستقيم بر روی يک منشور بتني با حفظ امتداد محورها در چنگک دستگاه و بدون ايجاد تنشهای‬
‫ثانويه مشکل است‪ .‬به اين دليل مقاومت کششي بتن را معموالً به طور غيرمستقيم تعيين مينمايند‪.‬‬
‫آزمايشهای غيرمستقيم کششي بيشتر به صورت «آزمايش خمشي» و «آزمايش کششي دونيم‬
‫کردن» انجام ميگيرد‪.‬‬
‫آزمايش خمشي که بيشتر متداول است که بر روی يک تير ساخته شده از بتن ساده انجام‬
‫مي گيرد‪ .‬تير ساده و دارای مقطع مربع يا مستطيل شکل است و بارگذاری به صورت نقطهای در‬
‫وسط دهانه ميباشد و تا حد گسيختگي ادامه مييابد‪ .‬با فرض توزيع خطي تنش در طول مقطع‪،‬‬
‫مقدار حداکثر تنش تئوريک را در تار انتهائي که به نام مدول گسيختگي‪ ،‬شناخته ميشود‪ ،‬طبق‬
‫رابطهی زير ميتوان محاسبه کرد‪:‬‬
‫‪M‬‬
‫= ‪fr‬‬ ‫(‪)1-2‬‬
‫‪Z‬‬
‫که ‪ M‬بيشينه لنگر خمشي و ‪ Z‬مدول مقطع ميباشند‪ .‬توزيع تنش واقعي خطي نيست و‬
‫مدول گسيختگي که به اين روش محاسبه ميشود از مقدار آزمايش کشش مستقيم‪ ،‬به نسبت حدود‬
‫‪ 60‬تا ‪ 100‬درصد بيشتر است (مرجع ‪ .)8-1‬درعينحال‪ ،‬مدول گسيختگي به دستآمده از روش‬
‫باال‪ ،‬برای محاسبه لنگر ترک خوردن‪ ، M cr ،‬يک تير که از رابطهی ‪ M = fZ‬به دست ميآيد مناسب‬
‫است‪ ،‬زيرا فرضهای به کار رفته برای محاسبه ‪ M cr‬و ‪ f r‬يکسان ميباشند‪.‬‬
‫در آزمايش دونيم کردن‪ ،‬يک استوانه استاندارد را از جانب يال بارگذاری فشاری مينمايند تا‬
‫آنکه استوانه در صفحه طولي قطری دونيم شود‪ .‬در يک استوانهی االستيک و همگن‪ ،‬بارگذاری‬
‫‪11‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫يادشده توليد تنش کششي با توزيع تقريباً يکنواخت در صفحهی بارگذاری مينمايد‪ .‬مقاومت‬
‫کششي به دست آمده از آزمايش دونيم کردن‪ ، f ct ،‬طبق رابطهی (‪ )1-3‬محاسبه ميشود‪:‬‬
‫‪2P‬‬
‫= ‪f ct‬‬ ‫(‪)1-3‬‬
‫‪dL‬‬
‫که ‪ P‬حداکثر نيرو‪ d ،‬قطر و ‪ L‬طول استوانه است‪ .‬آزمايش دونيم کردن آسانترين نوع آزمايش‬
‫کششي است که نتايج آن از پراکندگي کمتری برخوردار است‪ .‬رايت (مرجع ‪ )13-1‬نشان داده است‬
‫که مقاومت دونيم کردن در حدود ‪ 1/5‬برابر مقاومت کششي مستقيم و در حدود دوسوم مدول‬
‫در‬ ‫گسيختگي است‪ .‬مقاومت گسيختگي‪ ، f ct ،‬برای بتن با چگالي معمولي ‪ 0/5‬تا ‪ 0/58‬برابر ‪f ct‬‬
‫تغيير است و مقدار متوسطي برابر با رابطهی (‪ )1-4‬دارد‪:‬‬
‫) ‪f ct = 0.56 f ct (MPa‬‬ ‫(‪)1-4‬‬

‫کرنش گسيختگي بتن در آزمايش کششي تکمحوره در محدوده ‪ 0/0001‬تا ‪0/0002‬‬


‫(متوسط ‪ )0/00015‬در تغيير است و منحني تنش – کرنش کششي را تا نقطهی گسيختگي‬
‫ميتوان خطي فرض نمود‪.‬‬
‫مدول االستيسيتهی بتن در کشش و فشار يکسان است‪ .‬ازآنجاکه مقاومت کششي بتن مقدار‬
‫کمي دارد و اغلب ناديده انگاشته ميشود‪ ،‬رابطهی تنش – کرنش کششي از اهميت اندکي برخوردار‬
‫است‪ .‬اعتقاد بر اين است که مقاومت کششي بتن به طور تقريبي با ‪ f c‬متناسب است‪ .‬بر اين‬
‫در طراحيها منظور ميدارند‪.‬‬ ‫اساس‪ ،‬مقاومت کششي بتن را به صورت ضريب ثابتي از ‪f c‬‬
‫آييننامه مقدار مدول گسيختگي‪ ،fr ،‬را برای بتن برابر با معادلهی زير در نظر ميگيرد‪:‬‬
‫) ‪f r = 0.6 f c (MPa‬‬ ‫(‪)1-5‬‬
‫که ‪ f c‬برحسب ‪ MPa‬و ‪ ‬ضريبي است که چگالي بتن را به حساب ميآورد‪ .‬مقادير توصيه‬
‫شده برای ‪ ‬از اين قرار است‪  = 1/00 :‬برای بتن با چگالي معمولي؛ ‪  = 0/85‬برای بتن‬
‫سازهای نيمه سبک؛ و ‪  = 0/75‬برای بتن سبک سازهای‪.‬‬

‫‪ 1-7‬مقاومت برشي‬
‫مقاومت برشي خالص بتن کاربرد کمي در طراحيها دارد‪ .‬برش خالص به ندرت در ساختمانهای‬
‫معمولي اتفاق ميافتد‪ .‬همچنين در حالت برش خالص‪ ،‬تنشهای اصلي کششي و فشاری با مقادير‬
‫مساوی در جهتهای قطری توليد ميشوند؛ و ازآنجاکه مقاومت کششي بتن بسيار کم است‪،‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪12‬‬

‫گسيختگي همواره کششي خواهد بود‪ .‬اين واقعيت باعث شده است که اندازهگيری مقاومت برشي‬
‫خالص بتن از طريق آزمايش بسيار دشوار باشد‪ .‬تعيين مقاومت برشي بتن تنها از طريق آزمايشهای‬
‫چند محوره به طور رضايتبخشي قابل انجام است‪ .‬بر اساس چنين مطالعاتي‪ ،‬مقاومت بتن تحت اثر‬
‫برش خالص‪ ،‬برابر ‪ 20‬درصد مقاومت فشاری آن تخمين زده شده است (مرجع ‪ .)9-1‬در محدوده‬
‫کارهای بتني متداول‪ ،‬مقدار تنش برشي مجاز بتن را بايد در حد قابل توجهي کمتر از مقاومت‬
‫برشي در نظر گرفت تا از ايجاد تنشهای اصلي کششي و ترکهای حاصل از آن جلوگيری کرد‪.‬‬

‫‪ 1-8‬تنشهاي مرکب‬
‫اعضای ساختماني معموالً در معرض آميختهای از نيروهای محوری‪ ،‬لنگرهای خمشي‪ ،‬نيروهای‬
‫برشي جانبي و لنگرهای پيچشي واقع ميشوند‪ .‬در نتيجه‪ ،‬بتن در معرض ترکيبي از تنشهای‬
‫عمودی (کششي يا فشاری) و تنشهای برشي قرار ميگيرد‪ .‬تنشهای مرکب سهبعدی را که بر يک‬
‫نقطه اثر ميکنند ميتوان به سه تنش اصلي معادل منطبق بر سه محور متعامد تبديل کرد‪.‬‬
‫هنگاميکه يکي از اين تنشها صفر است‪ ،‬حالت تنش «دومحوره» وجود دارد‪ .‬مقاومت گسيختگي‬
‫مواد را تحت اثر تنشهای مرکب به صورت معيارهای گسيختگي مناسب بيان مينمايند‪ .‬تاکنون‪،‬‬
‫معيار گسيختگي برای بتن ارائه نگرديده است که مقبوليت عام يافته باشد‪.‬‬
‫رفتار بتن تحت اثر تنش دومحوری به طور وسيع موردمطالعه قرارگرفته است‪ .‬تمرکز مطالعات‬
‫بر روی تنش دومحوری به دليل سهولت نسبي آن در مقايسه با تنش سه محوری و نيز به دليل‬
‫وقوع تنش دومحوری در اعضای خمشي‪ ،‬صفحهها و پوستههای نازک بوده است‪.‬‬
‫شکل ‪ ،1-6‬رابطه کلي مقاومت دومحوری بتن را که از طريق آزمايش به دست آمده تصوير‬
‫مينمايد (مراجع ‪ 11-1‬و ‪ .)14-1‬در اين شکل منحنيهای تقريبي نيز ارائه گرديده است‪ .‬به‬
‫طورکلي‪ ،‬مقاومت بتن تحت اثر فشار دومحوری از مقاومت يک محوری فشاری تا ‪ 27‬درصد باالتر‬
‫است‪.‬‬
‫مقاومت کششي دومحوری تقريباً برابر مقاومت کششي يک محوری بتن است؛ اما در منطقه‬
‫تنشهای ترکيبي کششي – فشاری‪ ،‬مقاومت فشاری بتن تقريباً به طور خطي با افزايش تنش‬
‫کششي کاهش مييابد‪ .‬کرنش گسيختگي به نحوه تنشهای دومحوری – چه کششي و چه فشاری‬
‫– بستگي دارد‪ .‬گسيختگي عمومي به شکل ترک خوردن طولي‪ 11‬در امتداد صفحهای عمود بر‬
‫کرنشهای کششي بيشينه اتفاق ميافتد‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫‪splitting‬‬
‫‪13‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫شکل ‪ :1-6‬پوش تنش گسيختگي دومحوري‬

‫در حالت فشار دومحوری‪ ،‬همانند حالت فشار تکمحوری‪ ،‬هنگاميکه به تنشهای حداکثر‬
‫نزديک ميشويم‪ ،‬کرنش حجمي شروع به افزايش مينمايد‪ .‬همانند قبل‪ ،‬دليل افزايش حجم نمونه‪،‬‬
‫گسترش ترکهای ريز در خمير سيمان است‪ .‬مشاهدات نشان ميدهد که کرنشهای کششي نقش‬
‫اساسي در سازوکار شکست بتن را در هر دو حالت يک و دومحوری دارند (مرجع ‪.)14-1‬‬

‫‪ 1-9‬خزش‬
‫بتن تحت اثر بار ثابت دچار افزايش کرنش ميشود (شکل ‪ .)1-7‬بخشي از کرنش که با گذر زمان‬
‫حاصل ميگردد «خزش» ناميده ميشود‪ .‬در شکل ‪  inst ،1-7‬مبين کرنش االستيک ميباشد که‬
‫در اثر اعمال تنش حاصل گرديده است‪ .‬اگر مقدار تنش در اين سطح ثابت بماند‪ ،‬با گذشت زمان بر‬
‫مقدار کرنش در طول خط ضخيم در شکل افزوده ميشود‪ ،‬گرچه نرخ افزايش کرنش به تدريج‬
‫کاهش مييابد؛ در هر مقطع زماني‪ ،‬مقدار کرنش اضافه بر کرنش االستيک را کرنش خزشي مينامند‬
‫و با ‪  cp‬نشان ميدهند است‪ .‬خزش نهايي ميتواند حدود ‪ 1/5‬تا ‪ 3‬برابر کرنش لحظهای االستيک‪،‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪14‬‬

‫‪  inst‬باشد‪ .‬اگر بار ثابت را برداريم‪ ،‬مقدار کرنش مطابق منحني خطچين در شکل ‪ 1-7‬تغيير‬
‫خواهد کرد‪.‬‬
‫اندازهگيریها نشان داده که افزايش کرنش حتي پس از گذشت ‪ 30‬سال هم ادامه مييابد‬
‫(مرجع ‪ ،20-1‬شکل ‪ .)1-8‬مقدار خزش ‪ 30‬ساله به طور متوسط در حدود ‪ 1/36‬برابر مقدار خزش‬
‫يک ساله مقداری از کرنش به طور لحظهای بازميگردد که اين مقدار برابر کرنش االستيک بتن در‬
‫آن سن و تحت اثر بار يادشده ميباشد‪ .‬به دنبال آن کاهش تدريجي خزش آغاز ميشود که به عنوان‬
‫بازيابي خزشي شناخته ميشود‪.‬‬

‫شکل ‪ :1-7‬شکل کلي منحني کرنش – زمان براي بتن تحت اثر فشار يک محوري‬

‫ف يزيک دقيق خزش در بتن هنوز کامالً درک نشده است‪ ،‬اما عموماً خزش را در بتن به درجات‬
‫متفاوت به حرکات داخلي آب جذب شده سطحي‪ ،‬لغزش بين ذرات ژل سيمان‪ ،‬کاهش رطوبت و‬
‫گسترش ترکهای ريز نسبت ميدهند‪.‬‬
‫مقدار کرنشهای خزشي از عوامل متعددی که از هم مستقل هستند ولي بر يکديگر اثر‬
‫ميگذراند‪ ،‬متأثر ميباشد‪ .‬اين عوامل به خواص مواد و ترکيب آنها‪ ،‬عملآوری و شرايط محيطي و‬
‫بارگذاری بستگي دارند‪ .‬مهمترين عواملي که به مخلوط مربوط است نوع و مقدار سيمان‪ ،‬نسبت‬
‫‪ ، w c‬نوع و مقدار سنگدانهها و مواد افزودني ميباشند‪ .‬خزش با افزايش نسبت آب به سيمان‪ ،‬مقدار‬
‫سيمان و مقدار هوای محبوس زياد مي شود‪ .‬ازآنجاکه خزش بيش از همه به خمير سيمان مربوط‬
‫است‪ ،‬با افزودن مقدار سنگدانهها‪ ،‬مقدار خزش کاهش مييابد‪ .‬خواص فيزيکي سنگدانهها‪ ،‬نظير‬
‫مدول االستيسيته و تخلخل نيز بر خزش مؤثر هستند‪.‬‬
‫‪15‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫شکل ‪ :1-8‬تغييرات خزش بازمان (مرجع ‪)20-1‬‬

‫رطوبت محيط و دما دو عامل مهم محيطي هستند که بر خزش اثر ميگذارند‪ .‬با کاهش‬
‫رطوبت نسبي و همچنين با افزايش دما‪ ،‬مقدار کرنش خزشي زياد ميشود‪ .‬هردوی اين عوامل باعث‬
‫کاهش يافتن رطوبت بتن ميشوند‪ .‬در مورد نمونههايي که در معرض هوای محيطي خشک قرار‬
‫ميگيرند اندازه نمونه نيز عاملي مؤثر است‪ .‬اثر اندازه نمونه را به صورت نسبت حجم به مساحت‬
‫سطح و يا ضخامت متوسط نمونه ميتوان بيان کرد‪ .‬افزودن مقدار اين پارامتر منجر به کاهش خزش‬
‫ميگردد‪.‬‬
‫در محدوده تنشهای بهرهبرداری‪ ،‬مقدار خزش با تنش متناسب است‪ .‬همچنين‪ ،‬مقدار کرنش‬
‫خزشي عموماً با عکس مقاومت در زمان اعمال تنش تناسب دارد‪ .‬بنابراين خزش را ميتوان به‬
‫صورت تابع خطي از نسبت تنش به مقاومت بيان کرد‪.‬‬
‫خزش به سن بتن در زمان بارگذاری نيز مربوط است‪ .‬در محدوده تنشهای باال‪ ،‬مقدار خزش‬
‫به صورت فزايندهای با اضـافه نمودن تنش زياد ميشـود‪ .‬هنگاميکه تنش به حدود ‪ 0/8‬تا ‪0/9 f c‬‬
‫برسد‪ ،‬به تدريج خزش به گسيخته شدن بتن ميانجامد‪ .‬با اندازه مساوی و طول زمان يکسان‪،‬‬
‫بارگذاری تکراری خزش بيشتری نسبت به بارگذاری استاتيک به وجود ميآورد‪.‬‬
‫اندازهگيری خزش معموالً بر روی نمونههای استوانهای که تحت اثر بار تکمحوری واقع‬
‫شدهاند‪ ،‬انجام ميشود (استاندارد ‪ .)ASTM C512-76‬خزش ناشي از بارگذاری چند محوری از‬
‫خزش حاصل از بارگذاری تکمحوری کمتر ميباشد و در صورت وجود فشار هيدرواستاتيک مقدار‬
‫خزش به حدود ‪ 50‬درصد مقدار آن در بارگذاری تکمحوری کاهش مييابد (مرجع ‪.)21-1‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪16‬‬

‫خزش تنها در محدوده تنشهای باال ( ‪ 0/9 f c‬تا ‪ )0/75‬بر مقاومت بتن اثر ميگذارد‪.‬‬
‫همچنين خزش اغلب باعث توزيع مجدد تنش و افزايش کرنشها و تغيير شکلها ميگردد‪ .‬بنابراين‬
‫در ستونها‪ ،‬خزش سبب ميشود که بار به تدريج از بتن به فوالد منتقل شده و توزيع تنش با آنچه‬
‫از تئوری االستيک به دست ميآيد متفاوت گردد‪ .‬در صورتي که تنش حاصل تغيير شکلهای‬
‫تحميلي بر عضو باشد‪ ،‬خزش باعث کاهش تنشها خواهد شد‪ .‬به همين نحو‪ ،‬خزش عامل از دست‬
‫دادن تنشهای پيشتنيدگي در بتن پيشتنيده است؛ اما در بتن معمولي‪ ،‬نگراني عمده مربوط به‬
‫افزاش تغيير شکلها در اثر خزش ميباشد‪.‬‬
‫در مرجع ‪ ،22-1‬معادالت گوناگوني که برای خزش ارائه شدهاند‪ ،‬به همراه مقايسه با نتايج‬
‫آزمايشگاهي‪ ،‬موردبررسي قرارگرفتهاند‪ .‬دريکي از روشهای تجربي که کاربرد عمومي يافته است‬
‫(مراجع ‪ )23-1 ،22-1‬ضريب خزش‪( Ct ،‬که مساوی نسبت کرنش خزشي ‪  cp‬به کرنش اوليه‬
‫االستيک ‪  inst‬ميباشد)‪ ،‬برای «شرايط استاندارد» مطابق رابطهی (‪ )1-6‬ارائه گرديده است‪.‬‬
‫برای شرايط غيراستاندارد‪ ،‬ضرايب تصحيح در ضرايب کرنش خزشي نهائي‪ Cu ،‬در رابطهی‬
‫(‪ ،)1-6‬ضرب ميشوند‪ .‬شرايط استاندارد يعني رطوبت نسبي کمتر از ‪ 40‬درصد‪ ،‬سن بارگذاری هفت‬
‫روزه برای بتن عملآمده در رطوبت‪ ،‬و سن يک تا سه روز برای بتن عملآمده در بخار‪ ،‬و ضخامت‬
‫متوسطي برابر ‪ ،)6 in.( 150 mm‬و مقدار اسالمپ برابر ‪ )4 in.( 102 mm‬يا کمتر‪ ،‬و هوای محبوس‬
‫‪ 7‬درصد يا کمتر‪ .‬برای شرايط استاندارد‪:‬‬
‫) ‪Ct = Cu t 0.6 /(10 + t 0.6‬‬ ‫(‪)1-6‬‬
‫که ‪ Ct =  cp /  inst‬و ‪ t‬زمان پس از بارگذاری‪ ،‬به روز ميباشد‪ .‬ضريب خزش نهايي‪، Cu ،‬‬
‫بين ‪ 1/30‬تا ‪ 4/15‬تغيير مينمايد و مقدار متوسطي برابر ‪ 2/35‬دارد‪ .‬ازآنجاکه مقدار ‪ Ct‬را از‬
‫آزمايش به دست آورد و مقدار متوسط ‪ 2/35‬را تنها در صورت عدم وجود چنين اطالعاتي به کار‬
‫برد‪ .‬ضرايب تصحيح برای موارد متفاوت با شرايط استاندارد‪ ،‬در مرجع ‪ 22-1‬توصيه شدهاند‪ .‬دو‬
‫ضريب تصحيح اصلي به قرار زيرند‪:‬‬
‫‪ -1‬برای سن بارگذاری بزرگتر از هفت روز و بتن به عملآمده در رطوبت و نيز برای سن يک‬
‫تا سه روز و بتن به عملآمده در بخار‪:‬‬
‫‪(CF ) AL = 1.25 ta −0.118‬‬ ‫بتن به عمل آمده در رطوبت‬

‫‪(CF ) AL = 1.13 ta −0.095‬‬ ‫بتن به عمل آمده در بخار‬


‫‪17‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫که ‪ t a‬سن بتن در زمان بارگذاری است (به روز)‪.‬‬


‫‪(CF ) H = 1.27 − 0.0067H‬‬ ‫‪ -2‬برای رطوبت نسبي باالی ‪ 40‬درصد‪:‬‬
‫که ‪ H‬رطوبت نسبي محيطي به درصد ميباشد‪.‬‬

‫‪ 1-10‬جمعشدگي و اثرات دما‬


‫بتن در حين سخت شدن و پس از آن اندکي تغيير حجم ميدهد (مرجع ‪ .)2-1‬کاهش حجم بتن‬
‫که در اثر عواملي به جز بارهای اعمال شده و تغييرات دما رخ ميدهد و عمدتاً در اثر از دست دادن‬
‫رطوبت در دورهی خشک شدن است را عموماً به عنوان «جمعشدگي» ميخوانند‪ .‬برخالف خزش‪،‬‬
‫جمعشدگي به تنشهای اعمال شده بستگي ندارد و تا حدود زيادی قابل بازگشت است‪ .‬خزش و‬
‫جمعشدگي دو پديده مستقل نيستند‪ ،‬اما به منظور آسان کردن محاسبات‪ ،‬اثرات اين دو پديده به‬
‫طور جدا محاسبه و به هم اضافه ميگردند‪ .‬تمامي عواملي که بر خزش اثر ميگذارند؛ شامل خواص‬
‫مواد متشکله‪ ،‬ترکيب مخلوط‪ ،‬عمل آوردن و شرايط محيطي‪ ،‬اندازه عضو و سن؛ بر جمعشدگي نيز‬
‫مؤثراند‪ .‬روند کلي تغييرات جمعشدگي در اثر زمان در شکل ‪ 1-9‬نمايش داده شده است‪.‬‬
‫نگراني عمده مربوط به جمع شدگي بتن خطر ترک خوردن و تغيير شکلها ميباشد‪ .‬اگر عضو‬
‫در برابر جمع شدگي گيردار باشد‪ ،‬که اغلب چنين است‪ ،‬تنشهای کششي در بتن به وجود ميآيد‬
‫که‪ ،‬در صورت بزرگ بودن‪ ،‬توليد ترکهای کششي مينمايند‪.‬‬
‫به همين نحو‪ ،‬جمعشدگي غيريکنواخت که در اثر گراديان رطوبت يا دما و يا در اثر‬
‫غيريکنواخت بودن گيرداری در برابر جمعشدگي (مثالً‪ ،‬اگر فوالدها به يک وجه تير نزديکتر باشند)‬
‫به وجود ميآيد‪ ،‬توليد تنشهای دروني مينمايد‪ .‬جمعشدگي‪ ،‬همانند خزش‪ ،‬منجر به کاهش‬
‫تنشهای پيشتنيدگي در بتن پيشتنيده ميگردد‪.‬‬
‫چون عامل عمده جمعشدگي از دست دادن رطوبت از خمير سيمان است‪ ،‬مقدار آن را ميتوان‬
‫با کاهش دادن مقدار آب در واحد مخلوط و افزايش نسبت سنگدانه به حداقل رساند‪ .‬جمعشدگي‬
‫معموالً به صورت کرنش خطي )‪ (mm/mm‬بيان ميشود‪ .‬آييننامه آزمايشي را تشريح مينمايد که‬
‫در آن تغيير طول نمونه سيماني و بتني را ميتوان اندازه گرفت‪ .‬اندازهگيریها مقاديری بين ‪× 10-6‬‬
‫‪ 200‬تا ‪ 1200 × 10-6 mm‬را نشان داده است (مرجع ‪ .)2-1‬اين اندازهگيریها بر روی نمونههای‬
‫کوچک بتني خالص که به مدت ‪ 6‬ماه در رطوبت نسبي ‪ 50‬درصد و دمای ‪ 21 Co‬نگهداری شدهاند‪،‬‬
‫انجام شده است‪ .‬مقدار جمع شدگي در بتن فوالدی کمتر است و در محدوده ‪ 200 × 10-6‬تا‬
‫‪ 300 × 10-6 mm/mm‬ميباشد‪.‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪18‬‬

‫شکل ‪ :1-9‬تغييرات جمع شدگي با زمان‬

‫به دليل وجود عوامل متعدد و متأثر از يکديگر‪ ،‬پيشبيني مقدار جمعشدگي همانند خزش‪،‬‬
‫تنها به طور تقريبي امکانپذير است‪ .‬يک روش تجربي که توسط ‪ ACI‬کميته ‪ 209‬توصيه ميگردد‬
‫(مراجع ‪ )23-1 ،22-1‬روشي شبيه به روش مربوط به خزش‪ ،‬بخش قبلي‪ ،‬را به کار ميگيرد‪ .‬کرنش‬
‫جمعشدگي در زمان ‪ ، ( sh ) ،t‬برای «شرايط استاندارد» (رطوبت نسبي ‪ 40‬درصد يا کمتر ضخامت‬
‫قطعه موردنظر ‪ 152mm‬يا کمتر‪ ،‬و اسالمپ ‪ 100mm‬يا کمتر) به صورت زير داده شده است‪:‬‬

‫‪ -1‬برای جمعشدگي بعد از هفت روز عملآوری مرطوب‪:‬‬


‫) ‪( sh)t = ( sh)u t /(35 + t‬‬ ‫(‪)1-7‬‬

‫‪ -2‬برای جمعشدگي پس از يک تا سه روز عملآوری در بخار‪:‬‬


‫) ‪( sh)t = ( sh)u t /(55 + t‬‬ ‫(‪)1-8‬‬
‫که ‪ t‬زمان گذشته به روز‪ ،‬بعد از سن هفتروزگي برای بتن عملآمده در شرايط مرطوب و بعد از‬
‫سن يک تا سه روزگي برای بتن به عملآمده در بخار‪ ،‬ميباشد‪ .‬همچنين ‪ ( sh )u‬کرنش نهايي‬
‫جمع شدگي است‪ .‬مرجع ‪ 22-1‬مقدار متوسطي برابر ‪ 780 × 6-10 mm/mm‬را برای ‪ ( sh )u‬در‬
‫هر دو مورد‪ ،‬عملآمده مرطوب و در بخار‪ ،‬و در صورت عدم وجود اطالعات دقيق‪ ،‬توصيه مينمايد‪.‬‬
‫ضرايب تصحيح قابل اعمال به کرنش جمعشدگي نهايي که ناشي از تغييرات رطوبت‪ ،‬ضخامت عضو‪،‬‬
‫اسالمپ‪ ،‬مقدار سيمان‪ ،‬درصد ريزدانه‪ ،‬و هوای محبوس ميباشند در مرجع ‪ 22-1‬ارائه شدهاند‪ .‬به‬
‫جز مورد يک‪ ،‬که در ادامه ارائه ميگردد‪ ،‬تأثير ساير عوامل حاشيهای است و در شرايط معمولي قابل‬
‫صرف نظر کردن هستند‪ .‬برای رطوبت نسبي‪ ،H ،‬بيش از ‪ 40‬درصد‪:‬‬
‫‪19‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫‪ = 1.40 − 0.01H‬ضريب تصحيح جمعشدگي‬ ‫برای ‪: %40 <H< 80%‬‬


‫‪ = 3.0 − 0.03H‬ضريب تصحيح جمعشدگي‬ ‫برای ‪:%80 <H> 100%‬‬

‫بتن در اثر افزايش دما منبسط و در اثر کاهش دما منقبض ميشود‪ .‬يک مقدار متوسط برای‬
‫ضريب انبساط حرارتي ‪ 10×6-10mm/mm/Co‬است‪ .‬اين مقدار به ضريب مربوط به فوالد نزديک‬
‫است (که در حدود ‪ 12×6-10mm/mm/Co‬ميباشد) بنابراين احتمال لغزش فوالد نسبت به بتن در‬
‫اثر تغييرات دما کمتر است‪ .‬آثار انقباض حرارتي نظير آثار جمعشدگي است‪.‬‬

‫‪1-11‬فوالد‬

‫‪ 1-11-1‬کليات‬
‫همانگونه که بيان گرديد‪ ،‬بتن در فشار قوی و در کشش ضعيف است‪ .‬بدين لحاظ‪ ،‬برای مقاومت در‬
‫برابر نيروهای کششي بتن را بايد تقويت نمود‪ .‬اين امر معموالً با قرار دادن ميلگردهای فوالدی‪ ،‬سيم‬
‫و شبکه جوش شده‪ ،‬در محلهای موردنياز محقق ميگردد‪ .‬از سوی ديگر‪ ،‬مقاومت فشاری فوالد نيز‬
‫بسيار بيش از مقاومت فشاری بتن است‪ ،‬بنابراين از فوالد فشاری برای افزايش مقاومت بتن فشاری و‬
‫کاهش ابعاد مقطع آن ميتوان استفاده کرد‪.‬‬
‫شرط مؤثر بودن فوالد‪ ،‬عملکرد يکپارچه با بتن است به گونهای که مقطع مرکب به صورت‬
‫يکپارچه عمل نمايد و هيچگونه حرکت نسبي و لغزش بين فوالد و بتن به وجود نيايد‪ .‬برای آنکه‬
‫پيوستگي بين بتن و ميلگرد تأمين گردد و به صورت مکانيکي از لغزش فوالد نسبت به بتن‬
‫جلوگيری شود‪ ،‬ميلگردها را آجدار ميسازند‪ .‬ميلگرد ساده معموالً فقط به صورت مارپيچ در ستونها‪،‬‬
‫و به صورت خاموت و تنگ‪ ،‬و اندازهی کمتر از ‪ 10 mm‬به کار ميرود‪.‬‬
‫ضوابط فوالد بتن در آييننامه ارائه شده است‪ .‬معيارهای اصلي شامل حداقل مقاومت مشخصه‬
‫تسليم‪( f y ،‬رده مقرر)‪ ،‬حداقل مقاومت مقرر نهايي کششي‪ ، f u ،‬حداقل درصد افزايش طول و‬
‫قابليت خم شدن سرد ميباشد‪ .‬جرم مخصوص فوالد بتن معموالً برابر ‪ 7850 kg/m3‬و ضريب‬
‫انبساط حرارتي آن برابر ‪ 12 × 6-10mm/mm/Co‬در نظر گرفته ميشود‪.‬‬
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪20‬‬

‫‪ 2-11-1‬انواع‪ ،‬اندازهها و ردهها‬


‫دو نوع فوالد بتن‪ ،‬که از عموميت بيشتری برخوردارند‪ ،‬عبارت هستند از ميلگردهای گرد گرم‬
‫نوردشده و سيمهای سردکشيدهشده‪ .‬نوع اول به صورت وسيع و گسترده در بتن مسلح مورداستفاده‬
‫ميباشد‪ .‬ميلگردهای فوالدی‪ ،‬بر اساس حداقل مقاومت مقرر تسليم آنها‪ ،‬به سه رده ‪ 350 ،300‬و‬
‫‪ (MPa) 400‬تقسيم ميشوند‪ .‬ميلگردهای رده ‪ ) f y = 400 MPa( 400‬دارای بيشترين مصرف‬
‫ميباشند‪ .‬گاهي الزم ميشود که مقاومت اضافي فوالد خيلي از مقاومت طراحي تجاوز ننمايد‪ ،‬بدين‬
‫معني که مقاومت تسليم بسيار بيش از مقدار طراحي نباشد‪ .‬مثالً در طراحي برای زلزله‪ ،‬مطلوب آن‬
‫است که تخريب به صورت تدريجي و همراه با شکلپذيری زياد باشد‪ .‬در چنين مواردی ممکن است‬
‫حد باال برای مقاومت تسليم توصيه شود‪.‬‬

‫‪1-11-3‬منحنيهاي تنش – کرنش‬


‫مقاومت کششي دومحوری تقريباً برابر مقاومت کششي يک محوری بتن است؛ اما در منطقه‬
‫تنشهای ترکيبي کششي – فشاری‪ ،‬مقاومت فشاری بتن تقريباً به طور خطي با افزايش تنش‬
‫کششي کاهش مييابد‪ .‬کرنش گسيختگي به نحوه تنشهای دومحوری – چه کششي و چه فشاری‬
‫– بستگي دارد‪ .‬گسيختگي عمومي به شکل ترک خوردن طولي‪ 12‬در امتداد صفحهای عمود بر‬
‫کرنشهای کششي بيشينه اتفاق ميافتد‪.‬‬

‫شکل ‪ :1-10‬شکل کلي رابطه تنش – کرنش براي ميلگردهاي فوالدي‪.‬‬

‫‪12‬‬
‫‪splitting‬‬
‫‪21‬‬ ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫منحنيهای تنش–کرنش مربوط به ميلگردها در شکل ‪ 1-11‬نشان داده شدهاند‪ .‬تمامي انواع‬
‫فوالدها دارای يک بخش خطي اوليه است که شيب آن مدول االستيسيته‪ ، Es ،‬را ارائه مينمايد‪ .‬در‬
‫ميلگردهای گرم نورد شده‪ ،‬از رده ‪ 300‬و ‪ ،350 MPa‬پس از قسمت خطي اوليه يک خط افقي در‬
‫منحني ظاهر مي شود که مبين افزايش کرنش تحت اثر تنش ثابت است (تنش تسليم)‪ .‬آنگاه بخش‬
‫کرنش سخت شونده آغاز ميگردد و تنش بار ديگر شروع به افزايش مينمايد‪.‬‬
‫قسمت سخت شونده تا رسيدن به قلهی تنش (مقاومت کششي‪ ) f u ،‬ادامه مييابد‪ .‬در آخرين‬
‫مرحله‪ ،‬شاخه نزولي منحني آغاز ميگردد که مبين کاهش تنش اسمي است‪ .‬شاخه نزولي تا‬
‫گسيخته شدن ميلگرد ادامه مييابد‪ .‬به طورکلي‪ ،‬هرچه مقاومت باالتر باشد‪ ،‬طول بخش افقي‬
‫کوتاهتر است‪ .‬در فوالدهای مقاومت باال و کربن باال و نيز در سيمهای سرد کشيده شده ممکن است‬
‫قسمت افقي منحني حذف شود و به دنبال بخش االستيک خطي‪ ،‬بالفاصله بخش کرنش سخت‬
‫مقاومت کششي نهايي نبايد کمتر از ‪ 1/25‬برابر تنش تسليم کششي واقعي باشد‪.‬‬‫شونده آغاز گردد‪.‬‬
‫خواص سازهای مهم ميلگردهای فوالدی شامل مقاومت تسليم و مدول االستيسيته ميباشد‪.‬‬
‫مقاومت تسليم ميلگردهای فوالدی برابر تنشي است که به ازای کرنش نشان دادهشده در شکل‬
‫‪ 1-11‬حاصل ميشود‪ .‬مدول االستيسيته بسيار کم تغيير ميکند و عموماً برابر ‪ 200GPa‬برای‬
‫همهی انواع فوالد در نظر گرفته ميشود‪.‬‬

‫شکل ‪ :1-11‬بخش اوليه منحنيهاي تنش – کرنش براي ميلگردهاي فوالدي‪.‬‬


‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ ‫‪22‬‬

‫برای محاسبات طراحي‪ ،‬آييننامه اجازه نميدهد که مقدار مقاومت تسليم ‪ fy‬بزرگتر از ‪550 MPa‬‬
‫به کار رود مگر برای فوالد پيشتنيدگي‪ .‬افزون بر اين‪ ،‬در مورد فوالدهای فشاری دارای مقدار مقرر‬
‫‪ fy‬بزرگتر از ‪ ،400 MPa‬مقدار ‪ fy‬که بايد در محاسبات طراحي به کار رود برابر ‪ 400MPa‬ميباشد و‬
‫يا بايد برای تنش منطبق بر کرنش ‪ 0/35‬درصد انتخاب گردد‪ .‬اگر فوالدهای ردهی ‪ 300‬و ‪400‬‬
‫منطبق بر آييننامه‪ ،‬برای مقاومت در برابر نيروهای خمشي و محوری حاصل از زلزله به کار روند‪،‬‬
‫مقدار واقعي تنش تسليم مبتني بر آزمايشهای کنترل کيفيت کارخانهای نبايد از تنش تسليم مقرر‬
‫بيش از ‪ 125MPa‬بيشتر باشد‪.‬‬
23 ‫مقدمه و خواص مواد‬

‫ مراجع‬1-12

1.1 Mindess, S., Young, J.F., and Darwin, D., Concrete, Prentice-Hall, Englewoods
Cliffs, N.J., 2003, 644pp.
1.2 Nevill, A.M., Properties of Concrete, 4th ed., John Wiley and Sons, Inc., New
York, 1996, 844 pp.
1.3 Design and Control of Concrete Mixtures, Seventh Canadian Edition, Cement
Association of Canada, Ottawa, Ontario, 2002.
1.4 ACI Standard 211.1-91, (Reapproved 2002) Standard Practice for Selecting
Proportions for Normal, Heavyweigh, and Mass Concrete, Detroit, 38 pp.
1.5 ACI Standard 211.2-98, (Reapproved 2004) Standard Practice for Selecting
Proportions for Structural Ligtweight Concrete, Detroit, 20 pp.
1.6 ACI Standard 211.3R-02, Standard Practice for Selecting Proportions for No-
Slump Concrete, Detroit, 26 pp.
1.7 ACI Standard 211.3R-04, Chemical Admixtures for Concrete, Detroit, 30 pp.
1.8 Raphael, J.M., Tensile Strength of Concrete, ACI Journal, Proceedings, Vol. 81,
No 2, 1984, pp. 144-159.
1.9 Kesler, C.E., Hardened Concrete – Strength, Tests and Properties of Concrete,
ASTM Special Technical Publication No. 169-A. Am. Soc. for Testing and
Materials, 1966, pp. 144-159.
1.10 Hsu, T.T.C., et al., Microcracking of Plain Concrete and the Shape of the
Stress-Strain Curve, J. ACI, Vol 60, Feb. 1963, pp. 209-223.
1.11 Kupfer, H., Hilsdorf, H.K. and Rusch, H., Behaviour of Concrete Under Biaxial
Stresses, J. ACI, Vol. 66, Aug. 1969, pp. 656-666.
1.12 Hognested, E., Hanson, N.W., and McHenry D., Concrete Stress Distribution in
Ultimate Strength Design, J. ACI, Vol. 52, Dec. 1955, pp. 455-479.
1.13 Wright, P.J.F., Comments on an Indirect Tensile Test on Concrets Cylinders,
Magazine of Concrete Research, Vol. 7, No. 20, 1955, p. 87-96.
1.14 Tasuji, M.E., Slate, F.O., and Nilson, A.H., Strain Response and Fracture of
Concrete in Biaxial Loading, J. ACI, Vol. 75, Jul. 1978, pp. 306-312.
1.15 Wang C-Z., Guo Z-H., Zhang X-Q., Experimental Investigation of Biaxial and
Triaxial Compressive Concrete, ACI Material Journal, Vol 48, No 2, 1987,
pp.92-96.
1.16 Kostsovos, M.D., A Mathematical Description of the Streangh Properties of
Concrete under Generalized Stress, Magazine of Concrete Research, Vol. 31,
No. 108, Sept. 1979, pp. 151-158.
1.17 Kotsovos, M.D., and Newman, J.B., A Mathematical Description of the
Deformational Behaviour of Concrete Under Complex Loading, Magazine of
Concrete Research, Vol. 31, No. 107, June 1979, pp. 77-90
1.18 Gerstle, K.H., Simple Formulation of Biaxial Concrete Behaviour, J. ACI, Vol.
78, Jan-Feb. 1981, pp. 62-68.
‫طراحي سازههای بتنآرمه‬ 24

1.19 Chen, W.F., and Ting, E.C., Constitutive Models for Concrete Structures, Proc.
ASCE, Vol, 106, No. EM1, Feb. 1980, pp. 1-19.
1.20 Troxell, G.E., Raphael, J.M., and Davis, R.E., Long Time Creep and Shrinkage
Tests of Plain and Reinforced Concrete, Proc. ASTM, Vol. 58, 1958, pp. 1101-
1120.
1.21 McDonald, J.E., Creep of Concrete under Various Temperature, Moisture, and
Loading Conditions, Douglas McHenry International Symposium on Concrete
Structures, ACI Publication SP-55, American Concrete Institute, Detroit, 1978,
pp. 31-53.
1.22 Mranson, D.E., Deformation of Concrete Strures, McGraw – Hill, Inc., New
York, 1977, 546 pp.
1.23 ACI Committee 209R-92 (Reapproved 1997), Predictions of Creep, Sbrinkage
and Temperature Effects in Concrete Strures, Designing for the Effects of
Creep, Shrinkage and Temperature in Concrete Structures, ACI Manual of
Concrete Practice, Part 1:Materials and General Properties of Concrete,
Detroit, 2004, 47 pp.
1.24 CSA Standard CAN3-A23.3-04-Design of Concrete Structures, Canadian
Standards Association, Missssagua, Ontario, 2004.
1.25 ACI Standard 318-14, Building Code Requirements for Structural Concrete,
and Commentary, American Concrete Institute, Dertoit, Michigan, 2015.

You might also like