عقاب
ظاهر
(عِ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]مصدر متعدی
[ویرایش]- کیفر دادن، شکنجه دادن.
(اِم
واژه عقاب
معادل ابجد 173
تعداد حروف 4
تلفظ 'oqāb
نقش دستوری اسم
ترکیب (اسم) معرب عقاب[پهلوی اُقاب ودر[سانسکریت اوکاب
مختصات ( اُ) [ ق . ] (اِ.)
آواشناسی 'oqAb
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
صفت
[ویرایش]- شکنجه، عذاب.
منابع
[ویرایش]فرهنگ سانسکریت فارسی
فرهنگ کوچک زبان پهلوی
(عُ)
(عُ)
اسم
[ویرایش]- پرندهای است شکاری با جثهای بزرگ دارای منقاری خمیده، چشمهایی تیزبین و چنگالهایی نیر ومند.
- صورت فلکی بزرگی در آسمان استوا و در کهکشان راه شیری به شکل لوزی نسبتاً بزرگی که روشن ترین ستارة آن نَسر طایر نام دارد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ سانسکریت فارسی فرهنگ کوچک زبان پهلوی
برگردانها
[ویرایش]
|
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- eagle