پرش به محتوا

سفاریستن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

سفار + ـیستن

مصدر گذرا

[ویرایش]
  1. ساختن چیزی بنابر نیاز مشتری یا کاربر:
    در داکر، با فایل Dockerfile می‌توان یه ایمیج را سفاریست.
    ایمیج alpine را متناسب با پروژه‌ام سفاریستم.

صرف فعل

[ویرایش]

سفاریستن [سِفاریسْتَنْ]


برگردان

[ویرایش]