کاربر:محمدامین جعفری
——————————————— خوشآمدید ———————————————
این کاربر دارای یک حساب جایگزین با نام 7ista Underwater است. |
« | بازیکن نفر اول تنیس کل جهان، یک ایرانی بود. به اون بندهی خدا، توی جراحی، اشتباهی خون آلوده به ایدز تزریق میکنن. طرفداراش میان بهش میگن که خدا چرا تو رو برای این بیماری انتخاب کرد؟ و جوابی که میده! میگه توی کل دنیا، ۵۰ میلیون نفر تنیس بازی میکنن. از اون ۵۰ میلیون نفر، ۵۰۰ هزار نفرشون ادامه میدن؛ ۵۰ هزار نفرشون حرفهای میشن؛ ۵ هزار نفرشون توی مسابقات شرکت میکنن؛ هزار نفرشون سرشناس میشن. از اون هزار نفر، ۵۰۰ نفرشون میرن توی مسابقات جهانی؛ ۵۰ نفرشون میرن به مراحل بالاتر؛ ۴ نفرشون میرن به نیمهنهایی و فقط ۲ نفرشون میرن به فینال مسابقات. من وقتی جام قهرمانی رو بالای سرم میگرفتم، نمیگفتم خدایا چرا من؛ الانم نمیگم خدایا چرا من. | » |
—بندهی حقیر |
— ویکیپدیایی ♂ — |
سلام و درود خدمت هر عزیزی که این رو میبینه!
من محمدامین جعفری، زاده ی ۹ اسفند در تهران هستم، و همانند دیگران اگر وقت کنم ویکی رو اصلاح میکنم یا ویکیپدیا رو گشت زنی میکنم یا هر کار دیگه ای که به ویکیپدیا ربط نداشته باشد.
تقریباً از سه سال پیش در کمال گیجی ویکیپدیا رو شروع کردم و ول کن هم نمیشم.
به موسیقی و آوا عشق میورزم، علاقه ی خاصی به زمینه ی فناوری اطلاعات (همون آیتی خودمون) دارم، و در جغرافیا (تاریخ، کشور شناسی، ایدئولوژی ها و پرچم ها) و ریاضی مهارت خاصی دارم.
مسلمان و شیعه هستم، و در این زمینه دنبال کسب دانش هستم.
تقریباً مثل هر کس دیگری، به بازی های ویدیویی علاقه دارم و بازی هایی مثل ماینکرفت، جی تی ای، کال اف دیوتی (خصوصا وارزون)، سی اس گو و امانگ آس جزو بازی هایی که به آنها علاقه دارم هستند.
درباره ی غذا هایی که به آنها علاقه دارم هم از من نپرسید لطفا!
بنده در ویکیپدیای انگلیسی هم، با همین نام، فعالیت دارم.
هر که هستید، از اینکه اینجا هستید خوشحالم، و روز خوبی رو برای شما آرزومندم.
صفحه کاربری |
بحث |
درباره من |
صفحه تمرین |
مقالات |
تصاویر من |
ویکیپروژه |
اعلانات مدیران |
قهوهخانه |
زبان و زبانشناسی |
این صفحه کاربری متعلق به محمدامین جعفری است.
این یک صفحهٔ کاربری ویکیپدیا است. این یک مقالهٔ دانشنامهای نیست. اگر این صفحه را در وبگاهی به جز ویکیپدیا میبینید، شما در حال مشاهده یک وبگاه آینه هستید. آگاه باشید که این صفحه ممکن است به روز نباشد و کاربری که این صفحه متعلق به او است هیچ وابستگی شخصی به هیچ وبگاهی به جز ویکیپدیا نداشته باشد. صفحه اصلی در اینجا قرار دارد. |
سر خط؛
[ویرایش متنی]تعداد کاربران | تعداد مقالهها | تعداد پروندهها | تعداد مدیران |
---|---|---|---|
۱٬۳۴۸٬۳۸۱ | ۱٬۰۱۸٬۰۸۴ | ۹۳٬۶۵۰ | ۳۲ |
عشق من ای سرزمین مادری، جان ریشه کرد در میان خاک تو
این کاربر در ویکیپدیای فارسی، مشارکت میکند. This user contributes the Persian language Wikipedia.
|
این کاربر به ویکیسازی علاقه دارد. |
خرابکاران از دست این کاربر آسایش ندارند! |
این کاربر به شغل شریف نگهبانی اشتغال دارد. |
این کاربر ۳ سال، ۱۰ ماه و ۱۸ روز است که در ویکیپدیا ثبت نام کرده است. |
۲۱ | این کاربر ۲۱ سال و ۸ ماه و ۸ روز سن دارد.
|
---|
۲٬۵۴۰+ |
---|
این گلها برای شما!
[ویرایش متنی]نشان های دوستان
[ویرایش متنی]نشان مبارزه با خرابکاری | |
بابت تمامی ویرایشهایتان در راستای مبارزه با خرابکاری. آرتا SATO ۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۰ (UTC) |
نشان مبارزه با خرابکاری | |
تشکر بابت فعالیت های زیاد در تغییرات اخیر و مبارزه با خرابکاری. ali (بحث) ۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC) |
نشان اخلاق | |
سلام این نشان برای شما بامهر محمد هادی ۷۷ (بحث) ۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۵۸ (UTC) |
شاعرانه
[ویرایش متنی]عارف که ز سر معرفت آگاه است
بی خود زخودست و با خدا همراه است
نفی خود و اثبات وجود حق کن
این معنی لا اله الا الله است
به نام کردگار هفت افلاک
که پیدا کرد آدم از کفی خاک
خداوندی که ذاتش بیزوالست
خرد در وصف ذاتش گنگ و لالست
زمین و آسمان از اوست پیدا
نمود جسم و جان از اوست پیدا
مه و خورشید نور هستی اوست
فلک بالا زمین در پستی اوست
ز وصفش جانها حیران بمانده
خرد انگشت در دندان بمانده
صفات لایزالش کس ندانست
هر آن وصفی که گوئی بیش ازانست
دو عالم قدرة بیچون اویست
درون جانها در گفت و گویست
ز کُنه ذات او کس را خبر نیست
بجز دیدار او چیزی دگر نیست
طلب گارش حقیقت جمله اشیا
ز ناپیدائی او جمله پیدا
جهان از نور ذات او مزّین
صفات از ذات او پیوسته روشن
ز خاکی این همه اظهار کرد او
ز دودی زینت پرگار کرد او
ز صنعش آدم از گِل رخ نموده
زوَی هر لحظه صد پاسخ شنوده
ز علمش گشته آنجا صاحب اسرار
خود اندر دید آدم کرده دیدار
نه کس زو زاده نه او زاده از کس
یکی ذاتست در هر دوجهان بس
ز یکتائی خود بیچون حقیقت
درون بگرفته و بیرون حقیقت
حقیقت علم کلّ او راست تحقیق
دهد آن را که خواهد دوست توفیق
بداند حاجت موری در اسرار
همان دم حاجتش آرد پدیدار
ای همه هستی زتو پیدا شده
خاک ضعیف از تو توانا شده
زیرنشین علمت کاینات
ما به تو قائم چو تو قائم بذات
هستی تو صورت پیوند نی
تو بکس و کس بتو مانند نی
آنچه تغیر نپذیرد توئی
وانکه نمردست و نمیرد توئی
ما همه فانی و بقا بس تراست
ملک تعالی و تقدس تراست
رفتی اگر نامدی آرام تو
طاقت عشق از کشش نام تو
تا کرمت راه جهان برگرفت
پشت زمین بار گران برگرفت
هر که نه گویای تو خاموش به
هر چه نه یاد تو فراموش به
پرده برانداز و برون آی فرد
گر منم آن پرده بهم در نورد
غنچه کمر بسته که ما بندهایم
گل همه تن جان که به تو زندهایم
بنده نظامی که یکی گوی تست
در دو جهان خاک سر کوی تست
خاطرش از معرفت آباد کن
گردنش از دام غم آزاد کن
لحظه ها میگذرد
[ویرایش متنی]آنچه بگذشت، نمی آید باز
[ویرایش متنی]قصه ای است، که هرگز دیگر
[ویرایش متنی]نتواند شد آغاز...
[ویرایش متنی]ویکیپروژه ها
[ویرایش متنی]این کاربر عضو ویکیپروژهٔ اسلام است. |
این کاربر، عضو ویکیپروژه دیدهبانی است. |
این کاربر عضو ویکیپروژه بهبود و اصلاح مقالات است. |