فریدون
فِرِیدونْ فِرِدُن 𐭯𐭫𐭩𐭲𐭥𐭭 ثْرَئیتَونَه 𐬚𐬭𐬀𐬉𐬙𐬀𐬊𐬥𐬀 | |||||
---|---|---|---|---|---|
پادشاه هفت کشور فرّخ، اژدهاکُش | |||||
ششمین پادشاه ایران | |||||
سلطنت | ۵۰۰ سال (۱۸۰۰–۲۳۰۰ پس از کیومرث) | ||||
پیشین | ضحاک | ||||
جانشین | منوچهر | ||||
ششمین پادشاه پیشدادی | |||||
سلطنت | ۵۰۰ سال (۱۸۰۰–۲۳۰۰ پس از کیومرث) | ||||
پیشین | ضحاک | ||||
جانشین | منوچهر | ||||
زاده | تمیشه، تبرستان، ایران بزرگ | ||||
آرامگاه | |||||
همسر(ان) | |||||
فرزند(ان) | |||||
| |||||
خاندان | پیشدادیان | ||||
پدر | آبتین | ||||
مادر | فرانک |
فِرِیدونْ یا آفریدونْ (به اوستایی: 𐬚𐬭𐬀𐬉𐬙𐬀𐬊𐬥𐬀 ت.ت. 'ثْرَئیتَونَه'؛ به پارسی میانه: 𐭯𐭫𐭩𐭲𐭥𐭭 ت.ت. 'فِرِدُن') از برجستهترین چهرههای اسطورهای ایران است. او پسر آبتین و فرانک[۲] و از تبار جمشید است که با یاری کاوه آهنگر بر ضحاک ستمگر، چیره شد و او را در کوه دماوند، زندانی کرد. سپس خود، پادشاه جهان میشود و در شاهنامه فردوسی از پادشاهان پیشدادی بهشمار میآید. فریدون، جهان را میان سه پسرش سلم، تور و ایرج بخش میکند. ایران را به ایرج میدهد ولی سلم و تور به ایرج، رشک برده و ایرج را میکُشند.[۳] فریدون پس از آگاهی از این رخداد، ایران را به منوچهر، نوهٔ ایرج میبخشد.[۴] زادگاه فریدون، روستای ورکه لاریجان در تبرستان[۵] یا وَرَنا که در متون متأخر بهنام «وَر» شناخته شده، یک روستا در منطقهٔ لاریجان بودهاست.[۶] شهر آمل را به روایتی، فریدون، بنا کرده و گفته شده که آرامگاه او و فرزندانش نیز در همان شهر، بودهاست.[۷]
ریشهشناسی نام
[ویرایش]نگارش اوستایی فریدون، «ثْرَئیتَونَه» (به اوستایی: 𐬚𐬭𐬀𐬉𐬙𐬀𐬊𐬥𐬀 ت.ت. 'ثْرَئیتَونَه') و نگارش پارسیگ آن «فِرِدُن» (به پارسی میانه: 𐭯𐭫𐭩𐭲𐭥𐭭 ت.ت. 'فِرِدُن') است.[۸] در زبان پارسی این نام به گونهٔ آفریدون، فَریدون و اَفریدون نیز آمدهاست.[۴]
معنای نام فریدون
[ویرایش]بخش نخست "ثریته", "ثری" به معنای سومین، سه است[۹] ریشه نام، شاید به معنای دارنده سه قدرت و توانایی است که دربرگیرندهٔ توان رزمی، سررشته داری از پزشکی، و هنر افسونگری و جادوگری است[۱۰]
از فریدون چندین بار در اوستا یاد شده و به او لقب آثویانی داده شدهاست که به معنای از خاندان آثویه است. این واژه در پهلوی تبدیل به آستپیان شدهاست.[۱۱] نبرد بزرگ او در اوستا پیروزی در برابر اژدهایی سه سر و شش چشم به نام دهاک است.[۱۲] در یسنا هات ۹ بند ۷–۸، چون آبتین نفر دومی است که نوشابهٔ هوم ساخته، این موهبت به او میرسد که پسری چون فریدون داشته باشد.[۱۳]
فریدون از خاندان توانا… آن که اژیدهاک را فروکوفت سه پوزهٔ سه کلهٔ شش چشم را آن دارندهٔ هزار چالاکی را[۱۴]
فریدون در اوستا قهرمانی است که شخصیتی نیمهخدایی دارد و لقب او اژدهاکُش است. او پسر آبتین (اثفیان) است. بر پایهٔ اوستا[۱۵] فریدون در وارنه زاده شده که با روستای ورکه در لاریجان طبرستان مطابقت یافتهاست. در منابع قدیم و متقدم، روستای ورکهٔ لاریجان در طبرستان محل تولد فریدون نامیده شدهاست.[۱۶] ناحیهای به نام وَرِن در دهستان هرازپی جنوبی شهرستان آمل قرار دارد.[۱۷]
پیروزی فریدون بر ضحاک او را به جایگاه پیروزمندترین مردمان (بعد از زرتشت) میرساند و مایه به دست آوردن بخشی از فرّ جمشید را که گریخته؛ میشود.[۱۳] در زامیادیشت اینگونه آمدهاست که فرّ شاهی که از جمشید گسسته بود به فریدون رسید.
دومین بار فرّ بگسست، آن فرّ جم پسر ویونگهان به پیکر مرغ وارغن به بیرون شتافت. این فر را فریدون پسر خاندان آتبین برگرفت که جز زرتشت پیروزترین مردمان بود
در آبانیشت بند ۳۴، فریدون از آناهید میخواهد که بر اژیدهاک پیروزی یابد و همسرانش سنگهوک و ارنوک را برباید.
فریدون پسر آتبین از خاندان توانا در سرزمین چهار گوشه ورن صد اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند او را پیشکش آورد و از وی خواستار شد ای اردویسور آناهیتا ای نیک ای تواناترین مرا این کامیابی ارزانی دار که من بر اژیدهاک سه پوزه سه کله شش چشم آن دارنده هزار چالاکی آن دیو بسیار زورمند دروج آن دروند آسیب رسان جهان و آن زورمندترین دروجی که اهریمن برای جهان اشه، به پتیارگی در جهان استومند بیافرید پیروز شوم و هر دو همسرش سنگهوک و ارنوک را که برازندهٔ نگاهداری خاندان و شایستهٔ زایش و افزایش دودمان اند از وی بربایم.
اردویسور آناهیتا که همیشه خواستار زور نیازکننده و به آیین پیشکش آورنده را کامروا کند، او را کامیابی بخشید
فریدون در ادبیات پهلوی
[ویرایش]گرچه از اوستا و همچنین گزارش طبری اینگونه بر میآید که وی دهاک را کشتهاست. در ادبیات پهلوی[۲۰] اینگونه نوشته شدهاست که پس از فرمان اورمزد، از کشتن اژدها منصرف میشود مبادا اینکه موجودات آزاردهندهای از جسد او بیرون بیایند. او دهاک را به زنجیر میکشد و در کوه دماوند به بند میکشد تا در روز پایان جهان بهدست گرشاسب کشته شود.[۲۱]
تبار و زایش
[ویرایش]در شاهنامه، فریدون پسر فَرانَک و آبتین از نژاد جمشید با فر شاهی معرفی شدهاست.
خجسته فریدون ز مادر بزاد | جهان را یکی دیگر آمد نهاد | |
ببالید بر سان سرو سهی | همی تافت زو فر شاهنشهی | |
جهانجوی با فرّ جمشید بود | به کردار تابنده خورشید بود |
آبتین پدر فریدون از قربانیان ضحاک است. مادرش فَرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاوی به نام برمایه (پُرمایه) در بیشهای پرورش میدهد. از ترس ضحاک، مادرش در سه سالگی او را در مرز ایران و هندوستان به البرز کوه (کوهی بلند) میبرد و به دینداری میسپارد. ضحاک پس از آگاه شدن از جای پنهان شدن فریدون گاو برمایه را میکشد و دشت را به آتش میکشد.
جویا شدن از نژاد و سرگذشت
[ویرایش]فریدون در ۱۶ سالگی از کوه البرز به دشت میآید و از مادر نژاد خود را جویا میشود.
فرانک بدو گفت کای نامجوی | بگویم ترا هر چه گفتی بگوی | |
تو بشناس کز مرز ایران زمین | یکی مرد بُد، نام او آبتین | |
ز تخم کیان بود و بیدار بود | خردمند و گرد و بیآزار بود | |
ز تهمورث گرد بودش نژاد | پدر بر پدر برهمی داشت یاد |
فرانک به او میگوید که پدر تو آبتین بود که از نژاد کیان و تهمورث بودهاست و مردی خردمند و پهلوان و بیآزار بود. برای نگهداری تو و پنهان کردنت از ضحاک روزهای بدی بر ما گذشت و پدرت جانش را فدای تو کرد و مغز پدرت را خوراک دو ماری که بر کتف ضحاک بود کردند.
همراهی با کاوه و به بند کشیدن ضحاک
[ویرایش]کاوه با شورشگران به نزد فریدون ۱۶ ساله میروند و وی را به رزم با ضحاک برای انتقام از خون پدر میکشانند.[۲۳] فریدون چرمپارهٔ کاوه را با پرنیان و زر و گوهر میآراید و آن را درفش کاویانی مینامد و به کینخواهی برمیخیزد. برادران فریدون به فرمان او پیشهوران را وامیدارند که گرزی برای او بسازند که بالای سر آن گاوی شکل باشد. چون گرز گاوسر ساخته میشود، فریدون با سپاهش بهسوی کشور ضحاک حمله میبرد. از رود اروند میگذرند و به اورشلیم میروند که کاخ ضحاک در آنجاست.
سروش راز باطل شدن جادوی ضحاک را به فریدون میآموزد. فریدون به کاخ وارد میشود و از شبستان ضحاک شهرناز و ارنواز، دختران جمشید و خوبرویان گرفتار در آنجا را رها میسازد.[۲۳] هنگام مواجهه با ضحاک، گرز گاوسر را بر سر او میکوبد ولی پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک بازمیدارد و به او فرمان میدهد با بندی که از چرم شیر درست شده باشد دست و پای ضحاک را ببندد و در غاری در کوه دماوند زندانی کند.
بر تخت نشستن فریدون
[ویرایش]فریدون یگانه شهریار جهان میشود و در مهرماه تاج کیانی بر سر میگذارد. او پانصد سال پادشاهی میکند.
نبرد با دیوان مازند
[ویرایش]فریدون پس از غلبه بر ضحاک برای واپسین بار با دیوان روبهرو میشود. (دیو به سادهترین بیان فردی پیرو آیینی دیگر بودهاست). دیوان مازندران انسانهایی ساکن یکی از سرزمینهای همسایهٔ ایران بودند (منظور طبرستان یا مازندران کنونی نیست) و خوی تاختن به دیگر سرزمینها بهویژه ایران را داشتند. ایشان انسانهایی بزرگپیکر و نیرومند بودهاند که به سرزمین ایران میتازند و از فریدون شکست خورده و بیرون رانده میشوند[۲۴] و پس از این مبارزه، همه چیز به روال عادی سوق داده میشود.[۲۳]
همسران و پسران فریدون
[ویرایش]فریدون شهرناز و ارنواز دختران جمشید را که در اسارت ضحاک بودند را به همسری برمیگزیند و سه پسر حاصل این ازدواجها است. سلم و تور از شهرناز و ایرج از ارنواز. سلم پسر بزرگتر، تور پسر میانی و ایرج پسر کوچکتر است.
در نوشتههای پس از اسلام
[ویرایش]تاریخ طبری
[ویرایش]فریدون از نسل جم و نهمین فرزند جم است. او که در دنباوند زاده شده. افریدون در یکی از ولایات از ضحاک پنهان شده بود و به یاران کابی پیوست و مردم از آمدن وی خرسند شدند. جایگاه ضحاک را هنگامیکه وی در هند بود تصرف کرد و افریدون بر ضحاک چیره شد. او را به بند کرد و به کوه دنباوند بود که عجم برین باور است که تاکنون در بند آهنین شکنجه میکشد.
برخی دیگر گفتهاند ضحاک در مقرّ خود بوده و افریدون بن اثفیان در روز مهر از ماه مهر به جایگاه او در قلعهٔ زرنگ رفته و اروناز و سنواز، دو زن او را گرفته، فریدون با گرز به سر او زده و او را به دنباوند برده و دستور به جشن گرفتن این روز در مهرگان میدهد و فریدون به تخت نشست. او گروهی از جنیان را بر ضحاک برگماشت. برخی هم گفتهاند که ضحاک را بکشت.[۲۵]
فریدون نخستین کسی است که لقب کی گرفت که به معنای پاک است. فریدون مردی تنومند و نکوروی و شکوهمند و مجرب بود و بیشتر جنگ وی با گرزی بود چون سر گاو.
چون بر ضحاک دست یافت ضحاک بدو گفت: مرا به انتقام جدت جم نکش؛ و افریدون گفت: سخت بالا گرفتهای و خویشتن را بزرگ پنداشتهای که چنین طمع میداری و بدو یادآوری کرد که جدش بزرگتر از آن بود که همسنگ ضحاک باشد و گفت که او را در مقابل گاوی که در خانهٔ جدش بودهاست میکشد.»[۲۶]
به پندار پارسیان پدران افریدون تا ده پشت همه اثفیان لقب داشتند، از آنرو که از ضحاک بر فرزندان خویش بیمناک بودند و روایت بود که یکیشان بر ضحاک چیره شود و انتقام جم را بگیرد و اینسان به لقبها ممتاز و شناخته بودند، یکی را اثفیان صاحب گاو قرمز گفتند و اثفیان صاحب گاو ابلق و صاحب گاو چنان و چنان و فریدون پسر اثفیان پرگاو بود به معنی صاحب گاو بسیار.[۲۷]
تاریخ ثعالبی
[ویرایش]ضحاک که در میان دو دختر جمشید خوابیده خواب میبیند که سه نفر بر کاخ او میآیند و یکی از آنها با گرزی گاوسر بر سر او میکوبد و او را بسته و به دماوند برده و در چاه زندان میکند. خوابگزاران با ترس به او میگویند که فرزندی از خاندان شاهان که هنوز زاده نشده شاهی را از او میگیرد. ضحاک دستور به سربریدن هر نوزادی میدهد که از خاندان شاهی است. همسر آبتین از خاندان تهمورث، زاییدنش را پنهان میدارد. فرزند را نام افریدون کرده و ماده گاوی به نام برمایون برای شیردهیاش فرا میخواند و پیرزنی از فرزند و گاو نگهداری میکند. پس از پایان شیرخوارگی پدر او را به کوهی بلند میبرد. ضحاک افریدون را از پدر میخواهد و چون او سر میتابد گردن او و گاو ماده را میزند. پس از قیام کاوه به محل اختفای فریدون میرود گرز گاوسر میسازند و فریدون با کاوه و پسرش قارن به کاخ ضحاک میروند و با گرز گاوسر بر سر او میکوبد و او را در زهی از پوستش به بند کشیده و به کوه دماوند میبرد که تا روز رستاخیز محبوس باشد. در روز مهر از ماه مهر که جشن مهرگان برگزار میشود به تخت شاهی مینشیند. فریدون چهرهای درخشان، گفتاری زیبا و روان، و پرتویی نیکبخت خدایی دارد.[۲۸]
زینالاخبار
[ویرایش]به نوشتهٔ زینالاخبار ایزد بر افریدون بن اثفیان فرشتهای به نام نریوسنگ میفرستد تا با کاوه همکاری کند و ضحاک را گرفته و به کوه دباوند برده و در آن به بند کشد. لشکری با کاوه فراهم میآورد اما برادران فریدون به او رشک میبرند و برای کشتن او سنگی از بالای کوه میغلتانند که فریدون با بانگی آن را می ایستاند. ضحاک در گنگ دژ کوشکی افسون شده دارد از حیوانات وحشی چون شیر و ببر و پلنگ و اژدها که فریدون آن افسونها را باطل میکند و به قصر وارد میشود. درین هنگام ضحاک در هندوستان است که با شنیدن خبر رسیدن فریدون به کاخ اش خود را به جادو بر بام کوشک میرساند و میبیند که زنانش یعنی خواهران جمشید ارنواز و شهرناز با جمشید نشستهاند. با فریدون روبرو میشود، فریدون گرز گاوسر را برداشته و از خداوند درخواست یاری میکند اما ضحاک از دیوان استعانت کرد. فرشتگان به کمک فریدون شتافتند. او از پوست ضحاک زهی برگرفت و او را در آن زه بست و به سوی دماوند برد و به زنجیر آهنین بست و در چاه انداخت.[۲۹]
مجمل التواریخ
[ویرایش]افریدون پسر اتفیان پسر همایون پسر جمشید شاه، مادرش فری رنک بود، دختر طهور پادشاه جزیره بسلا ماجین.[۳۰]
فریدون و جشن مهرگان
[ویرایش]برخی جشن مهرگان را یادبودی از به تخت نشستن فریدون میدانند.[۲۳] تاریخ طبری، ثعالبی، آثارالباقیه[۳۱] کشته شدن ضحاک و پادشاهی فریدون را در روز مهر از ماه مهر یاد میکنند. سبب آن هم شاید این باشد که فریدون به مانند میترا اژدهاکش است.[۳۲]
شخصیت
[ویرایش]فریدون در ادبیات ایرانی با گونهای جادوگری و پزشکی نیز پیوستگی دارد و مورد پذیرش مردم بودهاست.[۳۷]
فریدون و جادوگری
[ویرایش]فریدون قدرت شکستن طلسم کاخ ضحاک را دارد. برای آزمایش فرزندانش خود را به شکل اژدها درمیآورد. بر پایهٔ آبانیشت یک کشتیران به نام پااورو Paurva را به شکل کرکس به پرواز درمیآورد و مانع از فرود آمدن او تا سه روز و سه شب میشود که کشتیبان برای آناهید نذر قربانی میکند و دوباره به شکل انسان برمی گردد.[۳۸] وی همچنین دیوان مازندر را به گاو نری میبندد و آنها را تبدیل به سنگ میکند.
فریدون و پزشکی
[ویرایش]در نوشتههای اوستایی نشانههای بسیاری پیداست که گویای احترام و حرمت ایرانیان برای طبابت فریدون است و او یک پزشک شناخته میشود.[۱۰]
در بند ۱۳۱ از فروردینیشت، آمدهاست که برای ازمیان بردن گری، تب، آبگونههای چرکین گوناگون و آسیبهایی که از مار پدید آمد، فریدون ستود میشود.[۳۹] در دینکرد هفتم از فریدون به عنوان پزشکی که دردها را راند نام برده میشود. طبری وی را نخستین کسی میداند که به طب و نجوم پرداختهاست. برخی تعاویذ و افسونهای نوشته شده به زبان پهلوی، پازند و پارسی در گذشته توسط زردشتیان هند و ایران که به فریدون برای شفای امراض توسل میجستند نشانگر سابقهٔ فریدون به عنوان یک طبیب در اذهان است.
پزشک بزرگی که در دانش پزشکی زردشتی به نام «ثریت» است در اساطیر ایرانی رزمنده و پزشک است و کسی است که مخترع دانش پزشکی و کشندهٔ روح خبیث است که انگره مینو باشد، علاوه بر آن دهندهٔ هوم و سازنده تریاق نیز هست.[۴۰]
در کتاب مقدس زردشتیان آمدهاست که اهورامزدا کاردی گوهرنشان به ثریته عنایت کرد تا با آن عمل جراحی انجام دهد.[۴۱]
در فروردینیشت فقرهٔ ۱۳۱ آمدهاست: «فروهر پاکدین، فریدون، از خاندان آبتین را میستاییم از برای ایستادگی بر پاد (ضد) گرمی و تب سرد.[۴۲]
حمزه اصفهانی نیز گوید که فریدون افسونها و تریاق را از تنهٔ افعیها پدیدآورد، دانش پزشکی را بنیاد کرد؛ و رهنمون به گیاهان (داروها) شد که آفت و گزن را از جانداران دور کند.[۴۳][۴۴]
ابوعلی بلعمی نیز آرد نخستین ملکی که به دانش ستارهشناسی اندر نگریست، افریدون بود و به دانش پزشکی نیز رنج برد و تریاک بزرگ او بهدستآورد.[۴۵][۴۶]
فریدون و ناسپاسی از ایزد
[ویرایش]هرچند که در متنهای پهلوی جزء گناهکاران بهشمار رفته و حتی آمدهاست که او نخست بیمرگ آفریده شده بود، ولی به دلیل دست یازیدن به گناه میرا شد.[۴۷] گناه وی نافرمانی از ایزد برشمرده شده و شاید به دلیل ترجیح او به فرزند کوچکترش یعنی ایرج بوده باشد.[۱۲]
دربارهٔ او در شاهنامه آمدهاست:
فریدون فرخ فرشته نبود | ز مشک و ز عنبر سرشته نبود | |
به داد و دهش یافت آن نیکوئی | تو داد و دهش کن فریدون توئی |
پایتخت فریدون در شاهنامه
[ویرایش]فریدون جنیدی بنابر ابیات شاهنامه، پایتخت فریدون پیشدادی را در شهر باستانی کوس در طبرستان دانستهاست.[۴۸]
ز آمل گذر سوی تمیشه کرد | نشست اندر آن نامور بیشه کرد | |
کجا کز جهان کوس خوانی ورا | جز این نیز نامی ندانی ورا |
بنابر پژوهشهای فریدون جنیدی، کوس یکی از شهرهای باستانی ایران در طبرستان بوده که موقعیت جغرافیایی آن در شهرستان نور استان مازندران امروزی قرار داشتهاست. شهر تمیشه نیز از شهرهای تبرستان بود که بهدست سپاهیان عرب نابود شد و از شهر کوس نیز پس از ویرانی دو روستای کوچک در شهرستان نور مازندران امروزی به نامهای کوسه زر و کوسه مله بر جای ماندهاست.[۴۸] ییش از او نیز، صادق کیا ضمن پژوهشی بر شاهنامه، پایتخت فریدون و منوچهر را طبرستان (آمل و تمیشه) دانسته بود.[۴۹][۵۰] از اوضاع تمیشه پیش از اسلام اطلاع چندانی در دست نیست. در شاهنامه آمده که شهر تمیشه پایتخت دوم فریدون، پس از آمل، بودهاست. در دورهٔ ساسانیان، انوشیروان در مشرق تمیشه دیواری آجری از کوه تا دریا ساخت تا از حملهٔم ترکان به طبرستان جلوگیری کند.
همانندی با اساطیر آریایی
[ویرایش]همانندیها با اساطیرهای هندی
[ویرایش]در ریگودا از کسی به نام تریتا به معنای «سومین» یاد میشود که ماجراهایش با فریدون نزدیکی دارد. همچنین لقبش تریتا آبتیه است که با اثویه پدر فریدون در اوستا همخوانی میکند.[۵۱] هر دو پهلوان کشندهٔ اژدها هستند. تریتا با اژدهایی به نام ویشوَ روپه viśvarupa میجنگد، این نبرد در آسمان است و بر سر گاوهایی که اژدها در غار زندانی کردهاست. اژدها با گرز رعدآفرین تریته آپتیه کشته میشود و گاوها آزاد میشوند.
این امکان وجود دارد که در گذشتهای بسیار دور دو برادر از خاندان آتپیاس بودهاند یکی جنگجو و دیگری پزشک. در افسانههای ایرانی ثریتونه برجسته شده و نمودار هر دوی آنها گشتهاست.[۱۲][۵۲]
همانندیهای بسیار فریدون با خدایان هندی: ایندرا و تریته آپتیه، نشانگر این است که اسطورهٔ فریدون برای هماهنگی با دینهایی چون زرتشتی و اسلام دچار دگرگونیهایی شدهاست.[۵۳]
همانندیها با اساطیر هیتیها
[ویرایش]چندین نمایه از افسانهٔ «سوم» در داستانی از قوم هیتی برجاست که دربارهٔ نبرد خدای توفان و ماری به نام ایلویانکا Illuyanka است.[۵۴]
همانندیها با اساطیر اروپایی
[ویرایش]در افسانههای روسی، ایوان سوم Иван Третий ماری سهسر را شکست میدهد.[۵۵]
سلاله حاکمیت
[ویرایش]پادشاه پیشین: ضحاک |
فریدون فهرست شاهان پیشدادی |
جانشین: ایرج |
جستارهای وابسته
[ویرایش]پانویس
[ویرایش]- ↑ https://www.bonhams.com/auction/26591/lot/87/king-faridun-qajar-persia-mid-19th-century/
- ↑ سیف، مجید. داستانهایی از شاهنامه.
- ↑ سیف، مجید. داستانهایی از شاهنامه.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ «فریدون». میبوسرچ، لغت نامه دهخدا. دریافتشده در ۷ آوریل ۲۰۰۸.[پیوند مرده]
- ↑ نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۴۶.
- ↑ Ferēdūn was born in Varəna, identified in later sources with Var, a village in the area of Larījān, (Aḥmad Tafażżolī). , “FERĒDŪN,” Encyclopædia Iranica, online edition
- ↑ دولتشاه، ۲۹۷، ۲۹۸
- ↑ بهار ۱۹۱
- ↑ http://www.ensani.ir/storage/Files/20130115082806-9707-67.pdf
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ http://www.sid.ir/FileServer/JF/40001138816707
- ↑ پورداد، ۱۳۷۴ :۱۹۱
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۶ ژانویه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ آوریل ۲۰۱۸.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ آموزگار، ژاله (۱۳۹۱). تاریخ اساطیری ایران. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). ص. ۵۷.
- ↑ اوستا جلیل دوستخواه ص ۱۳۸
- ↑ (وندیداد، بند هفده فرگرد اول)
- ↑ نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۴۶.
- ↑ سجادی، محمد تقی (۱۳۷۸). تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر. انتشارات معین. ص. ۴۹.
- ↑ (اوستا جلیل دوستخواه ص ۴۹۱)
- ↑ (اوستا جلیل دوستخواه ص ۳۰۳)
- ↑ (دینکرد صفحهٔ ۵۴۸ و ۸۱۱)
- ↑ روایتهای پهلوی صفحهٔ ۱۴۶
- ↑ برگهای از شاهنامه طهماسبی، رکورد فروش آثار هنری اسلامی را شکست، بیبیسی فارسی
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ آموزگار، ژاله (۱۳۹۱). تاریخ اساطیری ایران. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). ص. ۵۸.
- ↑ بنیادهای اساطیری و حماسی داستان دیوان مازندران در شاهنامه، آرش اکبری مفاخر
- ↑ تاریخ طبری ترجمه ابوالقاسم پاینده نشر الکترونیک آذر ۸۹ ص ۹۱و ۹۰
- ↑ تاریخ طبری ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، نشر الکترونیک، آذر ۸۹ ۱۰۰
- ↑ تاریخ طبری ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، نشر الکترونیک، آذر ۸۹ ۱۰۰
- ↑ تاریخ ثعالبی جلد ۱، ترجمهٔ محمد فضایلی، ۱۳۶۸، ص ۲۶
- ↑ زین الاخبار، ص ۳۶ تاریخ گردیزی چاپ اول ۱۳۶۲ ارمغان
- ↑ مجمل التواریخ و القصص تصحیح ملک الشعرا بهار ۱۳۱۸ چاپخانه خاور تهران
- ↑ آثارالباقیه بیرونی ترجمه ا. داناسرشت چاپ امیرکبیر ۱۳۸۶ ص ۳۳۷
- ↑ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۸ آوریل ۲۰۱۸.
- ↑ https://www.cgie.org.ir/fa/news/154322/پارسی-سره-از-جلال-تا-جلال---دکتر-محمدعلی-سلطانی---بخش-دوم
- ↑ https://www.digitale-sammlungen.de/en/view/bsb11180462?page=390,391
- ↑ https://opacplus.bsb-muenchen.de/discovery/fulldisplay?docid=alma991034077359707356&context=L&vid=49BVB_BSB:VU1&lang=de&search_scope=MyInstitution&adaptor=Local%20Search%20Engine&tab=LibraryCatalog&query=any,contains,BV037248174
- ↑ https://www.bsb-muenchen.de/en/collections/orient/languages/persian/
- ↑ تاریخ اساطیری ایران، ص ۵۸
- ↑ فریدون و جادو، (گفتاری پیرامون اعمال جادوگری فریدون) وحید رویانی دانشگاه فردوسی مشهد
- ↑ http://www.ensani.ir/storage/Files/20150606130404-9911-153.pdf
- ↑ بویس، ۱۳۷۴، برگ ۱۴۰ و نجمآبادی، ۱۳۴۱، برگ ۱۷۶.
- ↑ نجمآبادی، ۱۳۴۱، برگ ۱۷۷.
- ↑ دولتخواه، ۱۳۷۰ برگ ۴۱۵–۴۲۶.
- ↑ سنی ملوک الارض والانبیا، بیروت، برگ ۳۴.
- ↑ هرمزدنامه پورداوود، برگ ۱۱.
- ↑ تاریخ بلعمی، طبع بهار-گنابادی، برگ ۱۴۸.
- ↑ هرمزدنامه پورداوود، برگ ۱۱۲.
- ↑ آموزگار، ژاله (۱۳۹۱). تاریخ اساطیری ایران. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت). ص. ۵۹.
- ↑ ۴۸٫۰ ۴۸٫۱ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب
<ref>
غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نامbonyad-neyshaboor.ir
وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.). - ↑ کیا، صادق (۱۳۵۳). شاهنامه و مازندران. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و هنر. صص. ۱۴،۱۹،۲۰،۲۱.
- ↑ سجستانی، ملک شاه حسین (۱۳۴۴). احیاء الملوک. به کوشش احسان یارشاطر و منوچهر ستوده. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ص. ۲۷.
- ↑ http://www.ensani.ir/storage/Files/20130623091254-9552-119.pdf
- ↑ A History of Zoroastrianism: The Early Period, Mary Boyce
- ↑ http://jmmlq.azad.ac.ir/article_524555_ce256331b7a31ca9626e04a69a8119e7.pdf
- ↑ Heaven, Heroes, and Happiness: The Indo-European Roots of Western Ideology By Shan M. M. Winn
- ↑ ویکیپدیای روسی زیرواژه Траэтаона https://ru.wikipedia.org/wiki/Траэтаона
منابع
[ویرایش]- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
- بهار، مهرداد (۱۳۸۵)، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران: آگه، شابک ۹۶۴-۳۲۹-۰۰۹-۳
- آموزگار، ژاله؛ تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت
- مسکوب، شاهرخ؛ «فریدون فرخ»؛ مجله ایراننامه، پاییز ۱۳۶۵، شماره ۱۷
- گلسرخی، ایرج؛ روایت شاهنامه به نثر؛ جلد ۱؛ انتشارات علم؛ تهران ۱۳۸۱
- اوستا، جلیل دوستخواه
- تاریخ طبری، ترجمهٔ ابوالقاسم پاینده، نشر الکترونیک، آذر ۱۳۸۹
- تاریخ ثعالبی، جلد ۱، ترجمهٔ محمد فضائلی، ۱۳۶۸
- زینالاخبار (تاریخ گردیزی) چاپ اول، ۱۳۶۲ ارمغان
- مجمل التواریخ و القصص، تصحیح محمدتقی بهار، ۱۳۱۸، چاپخانهٔ خاور تهران
- آثارالباقیه، ابوریحان بیرونی، ترجمهٔ ا. داناسرشت، چاپ امیرکبیر، ۱۳۸۶
- A History of Zoroastrianism: The Early Period, Mary Boyce
- Heaven, Heroes, and Happiness: The Indo-European Roots of Western Ideology By Shan M. M. Winn
- فصلنامهٔ ادبیات عرفانی و اسطورهشناختی
س ۸ ـ ش ۲۶ بهار ـ ۹۱ تحلیل عرفانی داستان ضحاک علی حیدری
- منصوره غالمی حنایی، شخصیت فریدون، آموزش زبان و ادب فارسی، شمارهٔ ۲/زمستان ۱