پرش به محتوا

استیو جابز

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

استیو جابز
استیو جابز در کنفرانس جهانی توسعه‌دهندگان اپل سال ۲۰۱۰ هنگام معرفی آیفون ۴
زادهٔ۲۴ فوریهٔ ۱۹۵۵
درگذشت۵ اکتبر ۲۰۱۱ (۵۶ سال)
علت مرگسرطان پانکراس
ملیتآمریکایی
سال‌های فعالیت‎ ۱۹۷۴–۲۰۱۱ • مدیرعامل و رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت اپل
• مدیرعامل شرکت پیکسار
• مؤسس و مدیرعامل شرکت نکست
همسرلورن پاول جابز (ا. ۱۹۹۱)
شریک زندگیکریسَن برنان
فرزندانلیزا (تولد: ۱۹۷۸)
• ریدپاول (تولد: ۱۹۹۱)
• ارین سینا (تولد: ۱۹۹۵)
• اوه (تولد: ۱۹۹۸)
والدین
  • پل رینهولد جابز (پدرخوانده)
  • کلارا هاگوپیان (مادرخوانده)
  • عبدالفتاح جان جندلی (پدر)
  • جوئَن شیبل سیمپسون (مادر)
خویشاوندان
[۱]
امضاء

استیون پال جابز (به انگلیسی: Steven Paul Jobs) (زادهٔ ۲۴ فوریهٔ ۱۹۵۵ – درگذشتهٔ ۵ اکتبر ۲۰۱۱)[۲] کارآفرین، مخترع، بنیان‌گذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانه‌ای اپل و یکی از چهره‌های پیشرو در صنعت رایانه بود. در سال ۱۹۷۶، جابز ۲۱ ساله به همراه دوستش استیو وازنیک ۲۶ ساله، شرکت اپل را تأسیس کردند. اولین رایانه شخصی‌ای که شرکت اپل به بازار معرفی کرد، اپل I نام داشت. یک سال پس از آن در سال ۱۹۷۷ اپل II نیز راهی بازار شد. در سال ۱۹۸۵ طی یک اختلاف مدیریتی، جابز اپل را ترک و در همان سال شرکت نکست را تأسیس کرد. از مهم‌ترین محصولات شرکت نکست می‌توان به نکست کامپیوتر اشاره کرد که بعدها میزبان اولین مرورگر وب شد. در سال ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجدداً به اپل بازگشت. از اتفاقات مهم پس از این مسئله در اپل می‌توان به معرفی آی‌پاد در سال ۲۰۰۱، پرده‌برداری از آی‌تیونزاستور در سال ۲۰۰۳ و معرفی آی‌فون و آی‌پد در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰ اشاره کرد.

جابز در سال ۱۹۸۶ یک گروه گرافیکی را از بخش گرافیک کامپیوتر لوکاس فیلم خرید. پس از خرید این بخش، شرکت پیکسار متولد شد که نام آن از ترکیب پیکسِر و رادار الهام گرفته شده بود. پیکسار توانست فیلم‌های پویانمایی موفقی بسازد. در سال ۲۰۰۶ شرکت والت دیزنی، پیکسار را خرید. پس از این معامله جابز به سهام‌دار اصلی والت دیزنی تبدیل شد و به عضویت هیئت مدیرهٔ آن درآمد. در اکتبر ۲۰۰۳ سرطان لوزالمعده جابز تشخیص داده شد و در اوت ۲۰۱۱، او از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به‌عنوان رئیس هیئت مدیره به فعالیت‌هایش ادامه داد.

استیو جابز در نهایت بر اثر عوارض ناشی از سرطان لوزالمعده، در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت.

سال‌های آغازین زندگی

استیو جابز در ۲۴ فوریهٔ سال ۱۹۵۵، در سان‌فرانسیسکو از مادری به نام جوئَن کارول شیبل[واژه‌نامه ۱] که از تبار آلمانی-سوییسی بود[۳][۴] و پدری سوری[۵] و مسلمان[۵] به نام عبدالفتاح جان جندلی[واژه‌نامه ۲] که هردو دانشجو بودند، زاده شد.[۶] گاهی از جابز به‌واسطهٔ سوری بودن پدرش به‌عنوان یک آمریکایی عرب یاد می‌شود.[۵] کارول و عبدالفتاح در آن زمان هنوز با هم ازدواج نکرده‌بودند.[۶] هنگامی که استیو به دنیا آمد جندلی و دوستش جوئن شیبل که هر دو ۲۳ ساله بودند نمی‌توانستند فرزندشان را بزرگ کنند. جوئن که از یک خانواده مسیحی محافظه‌کار بود، نمی‌توانست خانواده‌اش را متقاعد کند که با یک عرب مسلمان ازدواج کند.[۵]

در نهایت استیو توسط پل رینهولد جابز[واژه‌نامه ۳] (تولد: ۱۹۲۲، مرگ: ۱۹۹۳) و همسرش که یک ارمنی آمریکایی[۷][۸] به نام کلارا هاگوپیان[واژه‌نامه ۴] (تولد: ۱۹۲۴، مرگ: ۱۹۸۶) بود، به فرزندی پذیرفته شد.[۹] هنگامی که از «پدر و مادر خواندهٔ» او سؤال شد، جابز با پافشاری پاسخ داد که «پل و کلارا جابز پدر و مادر من بودند». او بعدها در زندگی‌نامهٔ خود اظهار داشته که «۱٬۰۰۰ درصد آن‌ها پدر و مادر من بودند.»[۱۰] هنگامی که استیو ۵ ساله بود، خانوادهٔ جابز از سان‌فرانسیسکو به مانتین ویو در کالیفرنیا نقل مکان کردند.[۱۱] مانتین ویو در درهٔ سیلیکون قرار داشت. استیو فرزند دره بود و روح و انرژی درهٔ سیلیکون بر اعماق وجود استیو تأثیر گذاشت.[۱۲] بعدها، پل و کلارا دختری به نام پتی را به فرزندخواندگی پذیرفتند.[۱۳] پل جابز که یک مکانیک ماهر کارخانهٔ ساخت لیزر بود،[۱۴] مقدمات ابتدایی الکترونیک و طریقهٔ کار با دست‌ها را به پسرش آموزش داد.[۱۱] کلارا جابز یک حسابدار بود[۱۴] و به استیو خواندن را پیش از رفتن به مدرسه آموخت.[۱۱]

جابز در سال ۱۹۹۵ در پاسخ به این سؤال که می‌خواهد چه چیزهایی را به فرزندانش منتقل کند، چنین گفت: «تنها می‌خواهم برای آن‌ها به همان خوبی باشم که پدرم برای من بود و در تمام مدت زندگی‌ام نیز به این مسئله فکر می‌کنم.»[۱۵]

پدر و مادر بیولوژیکی جابز، در ژوئن ۱۹۵۷ صاحب فرزند دیگری به نام مونا (مونا سیمپسون) شدند.[۱۶] جابز برای اولین بار مونا را در ۲۷ سالگی ملاقات کرد.[۱۷]

یادگیری

دوران ابتدایی برای استیو خسته‌کننده بود. معلم کلاس چهارم در موفقیت‌های بعدی او نقش زیادی داشت. وی بود که او را با توانایی‌هایش آشنا کرد، جابز بعدها از او به‌عنوان یک قدیس یاد می‌کرد. وی باعث شد که استیو کلاس پنجم را به‌صورت جهشی طی کند و دورهٔ ابتدایی را یک سال زودتر به اتمام برساند.[۱۸] استیو همیشه در سخنرانی‌های اچ‌پی در پالو آلتو شرکت می‌کرد و بعدها به استخدام همان‌جا درآمد و به‌عنوان کارمندان تابستانی همراه استیو وازنیک کار می‌کردند.[۱۳] استیو در سال ۱۹۷۲، از «دبیرستان هومستد»[واژه‌نامه ۵] در شهر کوپرتینو در کالیفرنیا فارغ‌التحصیل شد و در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن ثبت نام کرد، اما بعد از یک نیم‌سال تحصیلی انصراف داد.[۱۹] کالج رید، یک کالج هنرهای لیبرال است و پیدایش فردی چون استیو جابز حاکی از پراهمیت بودن این علوم است.[۲۰]

استیو پس از انصرافش، در بعضی از کلاس‌های کالج از جمله خوشنویسی شرکت می‌کرد. این هنر در شغل آیندهٔ استیو تأثیر به‌سزایی داشت. این هنر به استیو ایدهٔ سبک حروف چندگانه[واژه‌نامه ۶] را بخشید، که در کامپیوتر مکینتاش دیده می‌شود.[۱۹] جابز می‌گوید: «اگر در کالج وارد آن کلاس (خوشنویسی) نمی‌شدم، مکینتاش هرگز چندین طرح حروف یا فونت‌های فاصله‌دار مناسب را نداشت؛ و از آنجاکه ویندوز دقیقاً مکینتاش را کپی کرده‌است، کامپیوتر هیچ‌کسی این فونت‌ها و طرح‌ها را نداشت.»[۲۱] در زمستان ۱۹۷۴، او به کالیفرنیا بازگشت و به همراه استیو وازنیک، حضور در جلسات باشگاه کامپیوتر هوم‌برو را آغاز کرد. در همین زمان جابز شغلی به‌عنوان یک تکنسین در شرکت آتاری یافت که سازندهٔ رایانه و دستگاه بازی رایانه‌ای که آن روزها محبوب بود.[۱۹]

سفر معنوی

استیو دوست نزدیکی به نام دانیل کوتکی[واژه‌نامه ۷] در کالج رید داشت. جابز و دانیل هر دو به ذِن، دیلن و ال‌اس‌دی علاقه داشتند. دانیل از طبقهٔ مرفه نیویورک بود و به مکتب بودا علاقه داشت. استیو بیشتر وقتش را با دانیل و الیزابت هولمز[واژه‌نامه ۸] (دیگر دوست استیو در کالج) می‌گذراند. جابز هرگز به عرفان‌های شرقی، به ویژه مذهب بودایی ذن به دید یک تفریح خیالی و زودگذر متعلق به دوران جوانی نگاه نکرد. او عمق این علاقه‌مندی را لمس کرده‌بود. ذن بر شخصیتش تأثیر گذاشته بود. کاتکی در مورد جابز می‌گفت: «استیو خود ذن بود. واقعاً رویش تأثیر گذاشته بود، می‌شد آن را در رویکرد مشتاقانه‌اش به زیبایی‌شناسی غیرتجملی و تمرکز فوق‌العاده‌اش دید.» به خصوص این که او تحت تأثیر شهودگراییِ مذاهب بودایی قرار گرفته بود، طوری‌که بعدها گفت: «کم‌کم پی بردم که درک و آگاهیِ بصری، مهم‌تر از تفکر انتزاعی و تحلیل منطقی است.» با این حال، جنون و دیوانگی او، مانع از رسیدن به آرامش درون و محبت در روابطش بود.[۲۲]

استیو در سال ۱۹۷۴ به هند سفر کرد تا با نیم کارولی بابا[واژه‌نامه ۹] (یک گوروی هندی، درگذشت: ۱۹۷۳[۲۳]) از نزدیک دیدار کند.[۲۴] او همراه دوستش دانیل در جستجوی روشنفکری معنوی بود.[۲۵] اما هنگامی که که به هند رسیدند متوجه شدند که او درگذشته‌است.[۲۵] وی پس از یک سفر معنوی هفت‌ماهه، با سری تراشیده و جامهٔ سنتی هندی بر تن، به آمریکا بازگشت.[۲۶] استیو در طول این مدت از ال‌اس‌دی استفاده می‌کرد[۲۶] که به گفتهٔ خودش از بهترین کارهای عمرش و دلیل اصلی موفقیت‌هایش بوده‌است.[۲۷]

شغل ابتدایی

جابز پس از بازگشت از هند، به آتاری بازگشت. وظیفهٔ او ساختن یک برد الکترونیکی برای یک بازی شرکت آتاری (به نام Breakout) بود. بر طبق گفتهٔ نولان باشنل جایزه‌ای ۱۰۰ دلاری به ازای هر تراشهای که در فرایند طراحی از دستگاه اصلی حذف می‌شد، داده می‌شد. استیو که دانش اندکی در طراحی مدارهای الکترونیکی داشت، با استیو وازنیک قول و قراری گذاشت که اگر وازنیک بتواند مداری با حداقل تعداد تراشه‌ها طراحی کند، جایزه‌ای را که از آتاری دریافت می‌کنند، بین خودشان تقسیم کنند. این پروژه انجام شد و با وجود حیرت فراوان مسوولین آتاری، وازنیک توانست که تعداد تراشه‌های استفاده شده در دستگاه نهایی را ۵۰ عدد کاهش دهد. متأسفانه، وازنیک طراحی را به حدی فشرده انجام داده بود که تولید دستگاه نهایی بر روی خط مونتاژهای آن دوران ممکن نبود. با وجود این، جابز به وازنیک گفت که آتاری تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را پرداخت کرده‌است (در صورتی که تمامی ۵٬۰۰۰ دلار جایزه پرداخت شده‌بود) و پیشنهاد کرد که وازنیک نیمی از آن یعنی ۳۵۰ دلار را برای کاری که انجام داده‌بود بردارد.[۲۸] پس از اطلاع‌یافتن از واقعیت، وازنیک در یک مصاحبه دراین‌باره گفت که این یک مسئلهٔ کوچک است. جابز به این پول نیاز داشت و حقیقت را به من نگفت.[۲۹]

در سال ۱۹۷۱ استیو وازنیک، تحت تأثیر مقاله‌ای جعبهٔ آبی[واژه‌نامه ۱۰] را ساخت. جعبهٔ آبی سیستمی بود که می‌توانست با تکرار تنهایی، سیگنال‌ها را در شبکه ای‌تی‌اندتی مسیردهی کند و این امکان را فراهم می‌کرد که به شکل رایگان تماس راه دور برقرار شود. وازنیک در مورد آن می‌گوید: «تا به حال مداری نساخته‌بودم که اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر می‌کنم که کارم معرکه بود.» استیو جابز هم ایده فروش آن را مطرح کرد. قیمت تمام شده ساخت هر جعبهٔ آبی ۴۰ دلار بود و جابز تصمیم داشت که آن را ۱۵۰ دلار به فروش برساند. جابز می‌گوید حدود ۱۰۰ جعبه آبی ساختیم و تقریباً همه را فروختیم. بعدها جابز گفت: «من ۱۰۰ درصد از این مسئله مطمئنم که اگر آن جعبه‌های آبی نبود، اپلی هم وجود نداشت. من و وازنیک یادگرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که می‌توانیم مسایل فنی را حل کرده و واقعاً چیزی تولید کنیم.»[۲۱]

زندگی شخصی

استیو جابز در کنفرانس جهانی توسعه‌دهندگان اپل سال ۲۰۰۷

فرزند اول جابز «لیزا برنان جابز»[واژه‌نامه ۱۱] بود،[۳۰] مادر لیزا، «کریس ان برنان»،[واژه‌نامه ۱۲] نخستین دوست جدی استیو بود. لیزا در حالی در سال ۱۹۷۸ به دنیا آمد که آن‌ها هنوز ازدواج نکرده بودند. جابز تا مدت‌ها پدری لیزا را انکار می‌کرد،[۳۱] اگرچه بعدها آن را پذیرفت.[۳۰]

در ۱۸ مارس ۱۹۹۱، جابز ۳۶ ساله با «لورن پاول»[واژه‌نامه ۱۳] که ۲۷ سال سن داشت و در آن زمان دانشجوی رشتهٔ اِم بی‌اِی در دانشگاه استنفورد بود، ازدواج کرد. این زوج صاحب سه فرزند به نام‌های ریدپاول، ارین سینا و اوه[واژه‌نامه ۱۴] به ترتیب در سال‌های ۱۹۹۵٬۱۹۹۱ و ۱۹۹۸ شدند.[۳۲]

در زندگی‌نامهٔ غیرمجاز «بازگشت مجدد استیو جابز»، نویسندهٔ این کتاب «آلن دویچمن»[واژه‌نامه ۱۵] دربارهٔ دیدارهای عاشقانهٔ جابز با جون بائز می‌نویسد. دویچمن با نقل قول آوردن از الیزابت هولمز می‌نویسد: «من اعتقاد داشتم که جابز بیشتر به این دلیل عاشق جون بائز شده که این زن زمانی معشوقهٔ باب دیلن بوده‌است.»[۱۳] در کتاب «اسطوره: استیو جابز» نوشتهٔ «جِفری اس. یانگ»[واژه‌نامه ۱۶] و «ویلیام اِل. سیمون»،[واژه‌نامه ۱۷] نویسندگان به این مسئله اشاره می‌کنند که جابز ممکن بود با جون بائز ازدواج کرده باشد اما سن او در آن زمان (۴۱) نشان می‌دهد که احتمالاً آن زوج نمی‌توانستند بچه دار شوند.[۱۳]

در سال ۱۹۸۲ میلادی، جابز آپارتمانی در سن رموی نیویورک خرید. او با کمک آی. ام. پی، سال‌ها هزینه کرد که این آپارتمان را که در دو طبقهٔ بالایی برج شمالی این مجتمع قرار گرفته، بازسازی کند. اما با تمام این احوال، او و خانواده‌اش هرگز به این آپارتمان نقل‌مکان نکردند و در نهایت آن را به بونو خوانندهٔ گروه یوتو فروخت.[۱۳]

در سال ۱۹۸۴، جابز یک عمارت با معماری مستعمراتی اسپانیایی را که ۱٬۶۰۰ متر مربع وسعت و ۱۴ اتاق خواب داشت خرید. این عمارت که به خانهٔ جکلینگ[واژه‌نامه ۱۸] شهرت داشت، به دست جورج واشینگتن اسمیت طراحی شده‌بود و در وودساید، کالیفرنیا قرار داشت. جابز ده سال در این عمارت در حالت تقریباً بدون اثاث زندگی کرد.[۱۳]

والتر ایزاکسون می‌گوید که جابز در سال ۲۰۰۴ با او تماس گرفت و از او خواست که زندگی‌نامه‌اش را بنویسد. ایزاکسون در ابتدا قبول نکرد و گفت: «یک یا دو دهه دیگر که بازنشست شدید این کار را انجام خواهم‌داد.» اما سرانجام پس از گفتگوهایی که با جابز و همسرش لورن داشت، این مسئولیت را پذیرفت. او می‌گوید: «این زندگی‌نامه حاصل ۴۰ مصاحبه و گفتگو با جابز بود. این گفتگوها گاهی به شکل رسمی، گاهی با قدم‌زدن و گاهی نیز به صورت تلفنی بود. طی این دو سال او شدیداً با من صمیمی شد. در طول این مدت من با بیش از صد نفر از دوستان، خویشاوندان، رقبا و دشمنان او مصاحبه کردم.»[۲۱] پس از مرگ استیو جابز، تصمیم گرفته‌شد این کتاب زودتر از موعدش و در تاریخ ۲۴ اکتبر ۲۰۱۱ منتشر شود.[۳۳]

دیدگاه‌ها

استیو جابز یک گیاه‌خوار و بودایی بود.[۳۴] به گفته بی‌بی‌سی او یک میلیاردر هیپی بود. او یک دانشجوی مو بلند انصرافی از کالج بود که آرزوهایی بی‌نهایت داشت. او به شکلی الهام شده کمال‌طلب بود و روحیهٔ قلدرمآبانه داشت.[۳۵]

جابز به جان اسکالی، مدیرعامل پیشین شرکت اپل، در زمینهٔ کوتاهی عمر گفته بود: «همهٔ ما زمان و فرصت کوتاهی روی زمین داریم. برای همین ما فقط فرصت داریم که یکی دو کار را به انجام برسانیم. هیچ‌کس نمی‌داند چه قدر زندگی می‌کند. من هم نمی‌دانم. اما احساس می‌کنم باید تا جوانی هست هرچه می‌توانم این فکرها را به انجام برسانم.»[۳۶] او در سال ۲۰۰۵ در سخنان معروفش در دانشگاه استنفورد دیدگاه‌هایش را دربارهٔ مرگ و زندگی و کوتاهی عمر به خوبی روشن کرد:

جابز برنامه‌های غذایی مختلفی مانند رژیم گیاه‌خواری یا میوه‌خواری را آزمایش کرد. در یکی از این برنامه‌های غذایی میوه‌خواری بود، که نام اپل (سیب) را برای شرکتش برگزید. به نظر او این نام «زنده، شوخ و آرام‌بخش» بود.[۳۶]

جابز از طرفداران بیتلز بود.[۳۸] او در مصاحبه‌ای دربارهٔ بیتلز گفته‌است:

مدل من در تجارت بیتلز است. آن‌ها گروهی بودند که مانع انرژی منفی یکدیگر می‌شدند و یکدیگر را به تعادل می‌رساندند. عملکرد جمعی آن‌ها بالاتر از جمع تک تک افراد گروه بود. کارهای بزرگ در کسب و کار، نه به واسطه توانمندی‌های فردی، بلکه با عملکرد تیمی به سرانجام می‌رسد.[۳۹]

استیو جابز هنگام معرفی آی‌فون ۴ به دمیتری مدودف

جابز در سال ۲۰۱۰ گفت: «ما بیتلز را دوست داریم و مفتخر و هیجان زده هستیم از این که ورود آن‌ها را به آی‌تیونز خوش‌آمد بگوییم. راه سخت و پرپیچ و خمی بود که به آن رسیدیم. از بیتلز و ای‌ام‌آی متشکر هستیم. هم‌اکنون رؤیایی را که از ۱۰ سال پیش و در زمان آغاز آی‌تیونز داشتیم، محقق شد.»[۴۰]

والتر ایزاکسون در مورد جابز می‌گوید که یادم می‌آید در یک بعد از ظهر آفتابی در باغچهٔ خانه‌اش نشسته‌بودیم و او راجع به مرگ سخن می‌گفت. او راجع به تجربیاتش در مورد بودا و هند و چهل سال گذشته سخن می‌گفت. او می‌گفت: «اعتقادم به خدا پنجاه پنجاه‌است. در بیشتر زندگی‌ام، احساس می‌کردم باید حیاتی بیشتر از آنچه در مقابل چشمان ماست وجود داشته‌باشد. من دوست دارم فکر کنم که بعد از مرگ چیزی باقی می‌ماند. این عجیب است که همهٔ تجربه و اندک خردمندی که کسب شده، از بین برود. واقعاً دلم می‌خواهد که بعد از مرگ چیزی باشد.» او مدتی ساکت ماند و سپس گفت: «شاید مانند یک کلید روشن و خاموش. کلید را می‌زنی و رفته‌ای. شاید به خاطر همین است که دوست ندارم محصولات اپل کلید روشن و خاموش داشته باشند.»[۳۶]

جابز طی مصاحبه‌ای که در سال ۱۹۸۵ انجام داد، در بخشی از پاسخ به این سؤال که "پول برای تو چه معنایی دارد؟" پاسخ داد که «دوست ندارد بعد از مرگش حجم زیادی از اموال به فرزندانش برسد، چرا که باعث تباهی زندگی آن‌ها می‌شود.»[۴۱]

جابز در جایی دربارهٔ پدر و مادرش (پل و کلارا) می‌گوید: «نکاتی در زندگی من وجود دارد که من واقعاً از آن‌ها احساس شرمندگی می‌کنم. من خیلی مؤدب نبودم و احساسات آن‌ها را جریحه‌دار می‌کردم… من نمی‌خواستم کسی بداند که پدر و مادری دارم. می‌خواستم مثل یتیمی باشم که در قطارها در حومه شهر ولگردی کرده‌بود و به هیچ جا نرسیده‌بود، بی‌اصل و نسب، بدون پیوند و پیشینه.»[۲۱]

استیو جابز در بخش سوم سخنرانی‌اش در دانشگاه استنفورد دربارهٔ مرگ گفت: «هیچ‌کس دوست ندارد بمیرد. حتی کسانی که دوست دارند به بهشت بروند، دوست ندارند بمیرند تا به بهشت برسند. با این حال مرگ مقصد نهایی همهٔ ماست که کسی تاکنون نتوانسته از آن فرار کند.»[۳۷]

استیو جابز پس از افتتاح آی‌تیونزاستور و مبارزه با دانلود غیرقانونی آهنگ‌ها گفت:[۲۱]

از اولین روزهایی که در اپل بودم فهمیدم که زمانی به پیشرفت دست می‌یافتیم که ایده‌ای ذهنی را ایجاد می‌کردیم. اگر مردم نرم‌افزار ما را کپی می‌کردند یا می‌دزدیدند، ما از کار بی‌کار می‌شدیم. اگر از آن حفاظت نمی‌شد، برای ساختن نرم‌افزار یا طراحی محصولات جدید انگیزه‌ای نداشتیم. اگر حفاظت از بین برود، شرکت‌های خلاق نیز از بین می‌روند یا هرگز شروع به کار نمی‌کنند. اما دلیل ساده‌تری هم وجود دارد: دزدی کردن اشتباه‌است. هم به مردم دیگر و هم به شخصیت خودتان آسیب می‌رساند.

جابز در پاسخ به این سؤال که چرا برای اتومبیلش پلاک نمی‌گذارد گفت: «چون بعضی اوقات مردم مرا دنبال می‌کنند و اگر پلاک داشته‌باشم آن‌ها می‌توانند محل زندگی‌ام را پیدا کنند. اما الان با وجود نقشه‌های گوگل این کار در حال منسوخ شدن است. پس در واقع حدس می‌زنم فقط به این دلیل است که نمی‌خواهم.»[۲۱] جابز به علت وجود حفره‌ای در قانون وسایل نقلیه در کالیفرنیا مجاز به استفاده از اتومبیل بدون پلاک بود. این قانون می‌گوید: «صاحب اتومبیل با یک برند جدید حداکثر به مدت ۶ ماه مجاز به استفاده از اتومبیل بدون پلاک می‌باشد.» جابز با یک شرکت اجارهٔ اتومبیل قراری داشت که اتومبیل مرسدس نقره‌ای SL55 AMG خود را هر ۶ ماه با یک نمونهٔ مشابه تعویض می‌کرد. بدین ترتیب او مجاز به استفاده از اتومبیل بدون پلاک می‌شد.[۴۲]

جابز برخی توانایی‌هایش نظیر عشق به سادگی را ناشی از آموزش‌های ذن می‌دانست. او زیبایی‌شناسی را با حذف عناصر اضافه ممکن می‌ساخت. البته آموزش‌های ذن باعث نشد که او به آرامش و وقار برسد. او اغلب اوقات مهربان نبود. بیشتر مردم، یک نوع متعادل‌کننده بین فکر و زبان خود دارند که احساسات تند آن‌ها را تعدیل می‌کند، اما چنین چیزی در جابز وجود نداشت. او تصمیم داشت به طرز شدیدی صادق باشد. او گفت: «لازمه کار من این است که وقتی چیزی بد است حقیقت را بگویم، نه این‌که از آن چشم‌پوشی کنم.» به همین دلیل او دارای شخصیتی کاریزماتیک، الهام‌بخش و همچنین گاهی احمق بود. جابز در پاسخ به این سؤال که «چرا گاهی اینقدر بدجنس هستی؟» پاسخ داد: «این من هستم، و نمی‌توان توقع داشت که کسی غیر از خودم باشم.»[۲۱]

زندگی حرفه‌ای

پایه‌گذاری شرکت رایانه‌ای اپل

خانه پاول و کلارا جابز در لس‌آلتوس در جنوب خلیج سان‌فرانسیسکو. استیو جابز شرکت کامپیوتری اپل را همراه استیو وازنیک و رونالد وین در پارکینگ این خانه بنیان نهاد.[۴۳][۴۴]

در سال ۱۹۷۶، وقتی جابز ۲۱ ساله و وازنیک ۲۵ ساله بود، شرکت رایانه‌ای اپل را در پارکینگ خانوادهٔ جابز، بنیان گذاشتند.[۴۵] اولین رایانهٔ شخصی‌ای که جابز و وازنیک به بازار معرفی کردند اپل I نام داشت.[۴۶] قیمت این رایانه که در سال ۱۹۷۶ معرفی شد، ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود.[۴۷] در سال ۱۹۷۷، جابز و وازنیک رایانهٔ اپل II را معرفی کردند.[۴۸] در سال ۱۹۸۰، اپل فروش اولیه سهام خود را در بازار بورس ارائه کرد و به سهامی عام تبدیل شد. هنگامی که اپل عمومی شد، سرمایهٔ بیشتری از هر عرضهٔ اولیه سهام، از زمان شرکت خودروسازی فورد در سال ۱۹۵۶ جذب کرد و بلافاصله تعداد افراد بیشتری (حدود ۳۰۰ نفر) از هر شرکت دیگری در تاریخ را میلیونر کرد.[۴۹] در همان سال، شرکت اپل، رایانهٔ اپل III را معرفی کرد که این رایانه به دلیل قیمت زیاد و برخی مشکلات سخت‌افزاری با شکست تجاری در بازار مواجه شد.[۵۰] هم‌زمان با رشد اپل، این شرکت جستجویی را برای یافتن مدیران مستعد که بتوانند آن را در مدیریت توسعه و گسترش، کمک کنند، آغاز کرد. در سال ۱۹۸۳، جابز با به چالش‌طلبیدن جان اسکالی که یکی از مدیران پپسی کولا بود، او را تطمیع کرد که به‌عنوان مدیر عامل اپل کار کند. جابز به او گفته بود: «می‌خواهی که باقی زندگی‌ات را به فروختن آب-شکر بگذرانی، یا می‌خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟»[۵۱] در همان سال شرکت اپل، رایانهٔ اپل لیزا را معرفی کرد که با وجود مجهز بودن به واسط گرافیکی کاربر و موشواره از بابت تجاری ناموفق از آب درآمد. یکی از دلایل این عدم موفقیت قیمت گران و کندی آن بود.[۵۲] سال ۱۹۸۴، سال معرفی رایانهٔ مکینتاش بود. این رایانه دارای پردازشگر موتورولا۶۸٬۰۰۰ با فرکانس کلاک ۷٫۸ مگاهرتز و مجهز به موشواره بود.[۵۳] پس از گذشت حدود دو ماه از معرفی مکینتاش، تنها ۵۰٬۰۰۰ عدد از آن فروخته‌شد که نمایش قدرتمندانه‌ای نبود. حافظه مکینتاش کم بود (۱۲۸ کیلوبایت) و وجود یک فلاپی کار را با آن سخت می‌کرد. مکینتاش همانند لیزا به واسط گرافیکی کاربر مجهز بود ولی بعضی از ویژگی‌های قدرتمند لیزا مانند مالتی تسکینگ و حافظه ۱ مگابایت را نداشت.[۵۴]

مایک اسکات[واژه‌نامه ۱۹] (اولین مدیرعامل اپل بین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱) در مورد جابز می‌گوید: «او همیشه بداخلاق و دمدمی‌مزاج بود. رفتارش در آتاری باعث شد تا او را به شیفت شب منتقل کنند، اما چنین چیزی در اپل امکان نداشت.» مایک مارکولا[واژه‌نامه ۲۰] (نخستین سرمایه‌دار بزرگ، سهام‌دار ارشد و دومین مدیرعامل اپل) نیز در مورد جابز می‌گوید: «او به ویژه نسبت به برنامه‌نویسان جوان خشن بود. مسئلهٔ بهداشتی‌اش نیز مطرح بود. همچنان مخالف تمام شواهد بود و اعتقاد داشت که با توجه به رژیم‌های غذایی گیاهی‌اش نیازی به دئودورانت یا دوش مرتب ندارد. باید مودبانه او را پشت در می‌گذاشتیم و به او می‌گفتیم که برود دوش بگیرد. ما مجبور بودیم در جلسات به پاهای کثیفش نگاه کنیم. او کارهایی می‌کرد که برای همکارانش آزاردهنده و چندش‌آور بود.»[۲۱] در حالی که جابز یکی از شخصیت‌های پیش‌برنده و رهبران معنوی اپل بود، منتقدان این مسئله را نیز مطرح کرده‌اند که او مدیری دمدمی مزاج و شلوغ بوده‌است.[۵۵] در سال ۱۹۸۵ بین جابز و اسکالی کشمکش به‌وجود آمد. جابز به اسکالی گفت: «تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی.» اسکالی هم از مدیران خواست که بین او و جابز یکی را انتخاب کنند. آن‌ها به اتفاق آرا اسکالی را انتخاب کردند. پس جابز از کارش در اپل برکنار شد.[۵۶] جابز در همان سال شرکت نکست را تأسیس کرد.[۵۷]

پایه‌گذاری شرکت رایانه‌ای نکست

نکست کامپیوتر به‌کار گرفته‌شده به دست تیم برنرز لی در سرن که سپس نخستین سرور وب جهان‌گستر شد.

پس از ترک اپل، جابز در سال ۱۹۸۵ با سرمایهٔ ۷ میلیون دلار شرکت رایانه‌ای دیگری را با نام نکست بنیان گذاشت.[۵۷] جابز در سال ۱۹۸۹ کامپیوتر قدرتمند نکست کامپیوتر را ساخت. اگرچه شرکت قادر به فروش نکست کامپیوتر در حجم بالا نشد اما این کامپیوتر دارای یک ویژگی بارز بود. اولین مرورگر وب بر روی آن ساخته شد.[۵۸] نرم‌افزار نکست کامپیوتر به‌عنوان مبنای سیستم‌عامل مکینتاش‌های امروزی و آی‌فون می‌باشد.[۵۸] شرکت نکست بعد از هدر دادن میلیون‌ها دلار از سرمایهٔ سرمایه‌گذاران، تولید کامپیوتر را رها می‌کند و به‌جای آن بیشتر بر فروش و توسعهٔ سیستم‌عامل نکست‌استپ و توسعهٔ فناوری برنامه‌نویسی شئ‌گرا تمرکز می‌کند.[۵۹] نکست‌استپ سیستم‌عاملی بود که برای نکست کامپیوتر به‌وجود آمده‌بود و بعدها به پلتفورم x86 پورت شد.[۶۰]

جابز به دلیل نوآوری و فناوری‌های جدید آزمایشی، معمولاً برای بازاریابی محصولات نکست به حوزه‌های دانشگاهی و علمی روی می‌آورد. از این دسته محصولات می‌توان به هستهٔ ماک،[واژه‌نامه ۲۱] تراشهٔ پردازش سیگنال دیجیتال و درگاه اترنت توکار[واژه‌نامه ۲۲] اشاره کرد.[۶۱]

رایانهٔ نکست‌کیوب توسط جابز به‌عنوان یک کامپیوتر بین‌شخصی[واژه‌نامه ۲۳] به‌وجود آمد که به نظر او اولین قدم پس از ایجاد کامپیوتر شخصی[واژه‌نامه ۲۴] است.[۶۱]

تیم برنرز لی مرورگر وب جهان‌گستر را بر روی نکست کامپیوتر اجرا کرد.[۶۲] «Info.cern.ch» اولین آدرس وبگاه و وب‌سرور در جهان بود که بر روی نکست کامپیوتر در سرن اجرا شد. اولین آدرس صفحهٔ وب «http://info.cern.ch/hypertext/WWW/TheProject.html» بود که در آن به توضیح در مورد پروژه «WWW» پرداخته شده‌بود و بازدیدکنندگان از آن می‌توانستند هایپرتکست و جزئیات فنی را برای ایجاد صفحات وبشان یاد بگیرند و حتی در مورد نحوه جستجو اطلاعاتشان در وب آشنا شوند.[۶۳]

در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجدداً به اپل بازگشت.[۶۴]

پیکسار و دیزنی

نشان تجاری شرکت پیکسار

جابز در سال ۱۹۸۶ یک گروه گرافیکی (که توسط جابز پیکسار نامیده‌شد[۶۵]) را از بخش گرافیک کامپیوتر لوکاس فیلم،[۶۶] به قیمت ۱۰ میلیون دلار خرید که ۵ میلیون دلار آن را در شرکت سرمایه‌گذاری کرد.[۶۷] این شرکت در زمینهٔ پویانمایی رایانه‌ای فعالیت می‌کند.[۶۸] ادوین کتمول که از سال ۱۹۷۹ نایب‌رئیس این بخش از لوکاس فیلم بود یکی از مؤسسان و مسئول فنی پیکسار شد. در این زمان حدود ۴۴ نفر در پیکسار استخدام شدند.[۶۹]

این شرکت فیلم‌های پویانمایی موفقی مانند داستان اسباب‌بازی (۱۹۹۵)، زندگی یک حشره (۱۹۹۸)، داستان اسباب‌بازی ۲ (۱۹۹۹)، شرکت هیولاها (۲۰۰۱)، در جستجوی نمو (۲۰۰۳) و شگفت‌انگیزان (۲۰۰۴) را ساخته‌است که همهٔ آن‌ها برندهٔ جوایزی بوده‌اند. فیلم‌های بعدی ساخته شده در این شرکت ماشین‌ها (۲۰۰۶)، راتاتویی (۲۰۰۷)، وال-ئی (۲۰۰۸)، بالا (۲۰۰۹)، داستان اسباب‌بازی ۳ (۲۰۱۰) بودند.[۷۰] در جستجوی نمو، شگفت‌انگیزان، راتاتویی، وال-ئی، بالا و داستان اسباب‌بازی ۳ هر یک جایزهٔ بهترین فیلم پویانمایی را از آکادمی اسکار دریافت کرده‌اند.[۷۰]

در ژانویهٔ ۲۰۰۶ شرکت والت‌دیزنی اعلام کرد که طی معامله‌ای به ارزش ۷٫۴ میلیارد دلار در حال خریدن پیکسار است.[۷۱] جابز، پس از بسته شدن این معامله به بزرگ‌ترین سهام‌دار والت دیزنی تبدیل شد و به عضویت هیئت مدیرهٔ والت‌دیزنی درآمد.[۷۲] بدین ترتیب سهام جابز با ۷ درصد، از سهام مایکل ایسنر[واژه‌نامه ۲۵] (مدیر عامل والت‌دیزنی طی سال‌های ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۵) با ۱٫۷ درصد و روی ایی دیزنی[واژه‌نامه ۲۶] (یکی از اعضای خانواده دیزنی، تولد: ۱۹۳۰، مرگ: ۲۰۰۹) که تا زمان مرگش در سال ۲۰۰۹ صاحب یک درصد سهام بود، بیشتر شد.[۷۳]

بازگشت به اپل

جابز هنگام معرفی آی‌فون در سال ۲۰۰۷ با شعار معروف «اپل تلفن را از نو اختراع کرد».
جابز هنگام معرفی آی‌پد در سال ۲۰۱۰

در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۶ شرکت اپل، شرکت نکست را به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. طی این معامله استیو جابز، مجدداً به اپل بازگشت.[۶۴] پس از برکناری جیل آملیو در ژوئیهٔ سال ۱۹۹۷، جابز عملاً مدیرعامل اپل شد. اما او از پذیرش این سمت به‌طور دائم خودداری کرد. طی یک تغییر سازمانی در همان ماه، بیشتر اعضای هیئت مدیرهٔ اپل تغییر کردند. پس از تشکیل جلسه توسط اعضای هیئت مدیرهٔ جدید، جابز به سمت «مدیر عامل موقت»[واژه‌نامه ۲۷] منصوب شد.[۷۴] در ماه مارس سال ۱۹۹۸ جابز به منظور تمرکز اپل برای سوددهی، فوراً تعدادی از پروژه‌ها مانند نیوتن، سایبر داگ و اپن داک[واژه‌نامه ۲۸] را لغو کرد.[۷۵] پس از خرید نکست توسط اپل و بازگشت جابز، تکنولوژی نکست، راهش را به سوی محصولات اپل باز کرد. این تکنولوژی به‌عنوان مبنای توسعهٔ سیستم‌عامل مک اواس ده، فروشگاه اپل و فروشگاه آی‌تیونز به کار گرفته‌شد.[۷۶] همچنین یکی از محصولاتی که جابز در ابتدای ورودش اقدام به توسعهٔ آن کرد، آی‌مک بود. یک حرکت تجاری که تأکید شرکت بر طراحی را نشان می‌داد.[۷۶]

استیو جابز در نهایت پس از دو سال و نیم خدمت در اپل، در ورلد اکسپو سال ۲۰۰۰، واژهٔ «موقت» را از عنوانش حذف کرد و مدیرعامل دائم شد.[۷۷] از اتفاقات مهم پس از این مسئله در اپل می‌توان به معرفی آی‌پاد در سال ۲۰۰۱،[۷۸] پرده‌برداری از آی‌تیونزاستور در سال ۲۰۰۳،[۷۹] معرفی آی‌فون در سال ۲۰۰۷[۸۰] و آی‌پد در سال ۲۰۱۰[۸۱] اشاره کرد.

از نقل قول‌های معروف جابز «Real Artists Ship» (به فارسی: هنرمند واقعی ارسال می‌کند) بود. منظور جابز از این جمله این است که تحویل یک محصول[واژه‌نامه ۲۹] آن‌قدر مهم است که ویژگی‌های برتر آن اهمیت دارد.[۸۲]

جابز از سال ۱۹۹۷ تا زمان مرگش با دستمزد یک دلار در سال در سمت مدیرعامل برای اپل کار می‌کرد و سال‌های زیادی هیچ پاداشی هم به او تعلق نگرفت.[۸۳] این مسئله باعث شد نام او به‌عنوان «کم حقوق‌ترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شود.[۸۴] البته در مواردی هم از زحمات او با هدایای ارزشمندی تقدیر شد. نظیر جت تجاری ۹۰ میلیون دلاری گلف‌استریم و پرداخت مخارج سفر او؛ که این مبلغ در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۴۸٬۰۰۰ دلار بود.[۸۳]

جابز برای توانایی‌های خارق‌العاده‌اش در بازاریابی و کسب رضایت مشتریان، هم‌زمان تشویق و نقد شده‌است و حتی به این توانایی‌ها، عنوان حوزه تحریف حقیقت داده‌اند که مخصوصاً در زمان سخنرانی‌های او در مک‌ورلد - آی‌ورلد که با عنوان «استیو نت»[واژه‌نامه ۳۰] نیر خوانده می‌شود، بارز می‌شوند.[۸۵]

در سال ۲۰۰۵، جابز در پاسخ به انتقاداتی پیرامون برنامه‌های ضعیف شرکت اپل در مورد بازیافت زباله‌های الکترونیکی، در همایش سالانهٔ اپل که در آوریل این سال در کوپرتینو برگزار شد، نسبت به این انتقادات مدافعان محیط زیست عکس‌العملی تند نشان داد. در این جلسه زمانی که یکی از نمایندگان برنامه‌های سرمایه‌گذاری مسئولانهٔ اجتماعی از وی پرسید که به چه دلیل برنامه‌های شرکت اپل در مورد بازیافت نتوانسته‌است به سطح برنامه‌های شرکت‌های دیگر رایانه‌ای چون دل و اچ‌پی برسد، جابز با «مزخرف» خواندن گلایه‌های مدافعان محیط‌زیست، منتقد مذکور را از میدان به‌در کرد.[۸۵] با وجود این، چند هفتهٔ بعد، اپل اعلام کرد که آی‌پادهای خراب که باید بازیافت شوند را به رایگان از طریق فروشگاه‌های خرده‌فروشی‌اش جمع‌آوری خواهد کرد. جمعیتی فعال در زمینهٔ بازیافت زباله‌های الکترونیکی که با نام «Computer TakeBack Campaign» مشهور است، به این تصمیم شرکت اپل با نصب پرچمی به یک هواپیمای در حال پرواز برفراز محل برگزاری مراسم فارغ‌التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد - که سخنران افتتاحیهٔ آن جابز بود - عکس‌العمل نشان داد. روی پارچهٔ بسته شده به هواپیما نوشته شده بود: «استیو! بازیگر کوچکی نباش. همهٔ زباله‌های الکترونیکی را بازیافت کن!»[واژه‌نامه ۳۱][۸۵]

متفاوت فکر کنید

نشان متفاوت فکر کنید

در سال ۱۹۹۷ جابز از سه بنگاه تبلیغاتی برای ارائهٔ ایده‌های جدید تبلیغاتی، دعوت به‌عمل آورد. لی کلاو که هم‌اکنون رئیس واحد نوآوری شرکت چیات‌دی[واژه‌نامه ۳۲] است، هم یکی از آنان بود و شعار «متفاوت فکر کنید» را ارائه داد.[۸۶]

برخی از جمله‌ها این متن نظیر «آن‌ها نسل بشر را رو به جلو پیش می‌برند» را شخصاً خود استیو جابز نوشته‌است.[۳۶]

متن کوتاه شده این تبلیغ به شرح زیر است.

پس از آن تبلیغ، جابز در مک‌ورلد - آی‌ورلد آن سال در سخنرانی‌اش گفت:[۳۶]

نوآوری‌ها

جابز در ۳۲۳ ثبت اختراع شرکت اپل حضور داشته‌است. برخی از این پتنت‌ها در زمینهٔ رایانه رومیزی، آی‌پاد، لپ‌تاپ‌ها، سیستم عامل مکینتاش، مانیتور و کیس و کیبورد و حتی پلکان‌های شیشه‌ای که در فروشگاه‌های اپل دیده می‌شوند، بودند.[۸۸]

آی‌مک
نسل اول آی‌مک

آیمک اولین محصولی بود که جابز و جاناتان آیو با همکاری هم آن را طراحی کردند که به موفقیت بزرگی نیز تبدیل شد. یک رایانهٔ رومیزی با کاربری خانگی که در سال ۱۹۹۸ به بازار عرضه شد. جابز معتقد بود که این محصول، باید یک محصول کامل باشد. محصولی متشکل از کیس، صفحه‌کلید و ماوس که درست پس از درآوردن از جعبه بتوان آن را روشن و از آن استفاده کرد.[۲۱]

این رایانه در اوت ۱۹۹۸ با قیمت ۱٬۲۹۹ دلار عرضه شد و در شش هفتهٔ اول ۲۷۸٬۰۰۰ دستگاه از آن به فروش رفت. در تاریخ عرضهٔ محصولات اپل، این محصول بالاترین سرعت فروش را داشت. نکتهٔ قابل توجه این بود که ۳۲درصد از فروش آن، مربوط به خریدارانی می‌شد که برای اولین‌بار کامپیوتر خریده‌اند و ۱۲ درصد دیگر در گذشته از مایکروسافت ویندوز استفاده می‌کردند.[۳۶]

آی‌پاد
نسل اول آی‌پاد

در پاییز سال ۲۰۰۰، جابز تصمیم گرفت که یک پخش‌کنندهٔ موسیقی قابل حمل طراحی کند. جابز که از طرفداران موسیقی به‌شمار می‌رفت، علاقهٔ خاصی به این پروژه داشت. خواسته اصلی جابز سهولت در استفاده بود. روش او برای تست این سهولت چنین بود: اگر او موسیقی یا عملکردی را می‌خواست، آیا می‌توانست در سه کلیک آن را پخش یا اجرا کند.[۲۱]

تونی فادل می‌گفت: «زمان‌هایی بود که ما دربارهٔ مشکل رابط کاربری به مغز خود فشار آورده بودیم و فکر می‌کردیم همهٔ گزینه‌ها را در نظر گرفته‌ایم، و او می‌گفت: آیا به این فکر کرده‌اید؟ او مشکل یا رویکرد را مجدداً تعریف می‌کرد و مشکل کوچک ما برطرف می‌شد.»[۲۱] اپل گزارش داد که تا اکتبر ۲۰۱۱، تعداد ۳۰۰ میلیون آی‌پاد در سرتاسر جهان فروخته‌شد.[۸۹] آی‌پاد وسیله‌ای بود که اپل را از یک تولیدکنندهٔ کامپیوتر به باارزش‌ترین شرکت جهان تبدیل کرد.[۳۶]

آی‌فون
نسل اول آی‌فون

استیو جابز در مک‌ورلد ژانویهٔ ۲۰۰۷ آی‌فون را معرفی کرد. جابز گفت: «امروز ما قصد داریم سه نوع محصول انقلابی از این دسته را معرفی کنیم.

  • اولین محصول یک آی‌پاد با صفحه نمایش پهن با کنترل‌های لمسی می‌باشد.
  • دومی یک دستگاه تلفن همراه انقلابی است.
  • و سومی یک ابزار ارتباطات اینترنتی است.

اینها سه وسیلهٔ جداگانه یا مجزا نیستند، بلکه یک دستگاه است که ما آن را آی‌فون می‌نامیم.»

عرضهٔ آی‌فون، طرفداران جابز و اپل را خیلی خوشحال کرد.[۲۱]

تا پایان سال ۲۰۱۰، اپل حدود ۹۰ میلیون آی‌فون فروخت و بیش از نیمی از کل سود تولید شده در بازار تلفن همراه را به‌دست آورد.[۳۶]

آی‌پد
نسل اول آی‌پد

در سال ۲۰۰۷ پروژه تبلت با ایدهٔ جابز، به یک پروژه جدی در اپل تبدیل شد. در یکی از جلسات ایده‌پردازی تیم اجرایی، آیو این سؤال را مطرح کرد که: «چرا دستگاه‌ها باید صفحه‌کلید داشته‌باشند که به صفحه لولا شود؟ این طرح گران‌قیمت و ضخیم است.» او گفت: «می‌توانیم با استفاده از یک رابط چندلمسی، صفحه‌کلید را روی صفحه تعبیه کنیم.» جابز هم موافقت کرد. جابز در ابتدا قصد داشت که در آی‌پد از چیپ اتم که اینتل در حال ساخت آن بود استفاده کند، اما در نهایت تصمیم گرفته‌شد که در آی‌پد از پردازنده‌ای بر اساس معماری ARM استفاده شود.[۲۱]

پس از عرضهٔ محصول، در کمتر از یک ماه، اپل یک میلیون آی‌پد فروخت که دو برابر سریع‌تر از فروش آی‌فون بود. تا مارس ۲۰۱۱، نه ماه پس از عرضهٔ محصول، پانزده میلیون آی‌پد فروخته‌شد. بر طبق برخی معیارها، این موفق‌ترین عرضهٔ یک محصول مصرفی در تاریخ بود.[۳۶]

اپل‌استور
شعبه‌ای از فروشگاه اپل در خیابان پنجم منهتن

جابز از این موضوع که نتواند بر تجربهٔ مشتری تأثیر بگذارد، متنفر بود. اما او در این فرایند با مشکلی مواجه شد، او قسمتی از مراحل کار را نمی‌توانست تحت کنترل خود در بیاورد: «تجربه خرید یک محصول اپل از یک فروشگاه.» اکثر فروشنده‌ها توانایی و حتی انگیزه لازم را نداشتند که بتوانند ماهیت متفاوت محصولات اپل را توضیح دهند. جابز می‌گفت: «تنها چیزی که برای فروشنده اهمیت داشت، ۵۰ درصد پورسانت بود.» سایر کامپیوترها تقریباً نام و علامت تجاری نداشتند، اما محصولات اپل با ویژگی‌های نوآورانه و نیز قیمت بالاتری عرضه می‌شدند. او دوست نداشت که یک محصول اپل بین یک محصول کامپک و دل قرار داشته‌باشد و یک فروشنده بی‌دانش ویژگی‌های هریک از آن‌ها را از بر بگوید. جابز می‌گفت: «سرمان کلاه رفته‌بود، مگر این‌که راهی برای رساندن پیام‌مان به مشتری پیدا می‌کردیم.»[۲۱]

در ژوئیهٔ سال ۲۰۱۱، یک دهه پس از افتتاح اولین فروشگاه اپل، این شرکت ۳۲۶ فروشگاه دیگر را نیز افتتاح کرده‌بود. درآمد متوسط سالیانهٔ هر فروشگاه ۳۴ میلیون دلار و میزان کل فروش خالص در سال ۲۰۱۰ نیز ۹٫۸ میلیارد دلار بود. اما اهمیت فروشگاه‌ها از این هم فراتر بود. آن‌ها به‌طور مستقیم ۱۵ درصد کل درآمد اپل را تأمین می‌کردند.[۲۱]

آی‌تیونز استور
صفحه اصلی آی‌تیونز استور

در اوایل سال ۲۰۰۲، شرکت اپل با چالشی جدید مواجه شد. ارتباط یکپارچه بین آی‌پاد، نرم‌افزار آی‌تیونز و رایانه، مدیریت موسیقی‌ها را آسان می‌کرد، اما برای تهیه آهنگ جدید کافی نبود، چرا که باید از این محیط دنج خارج می‌شدید و یک سی‌دی خریداری می‌کردید یا آهنگ‌ها را به شکل آنلاین دانلود می‌کردید. مورد دوم معمولاً منجر به هجوم به مراکز مشکوک اشتراک فایل‌ها و خدمات تکثیر غیرمجاز بود؛ بنابراین جابز سعی می‌کرد روشی بهتر را برای دانلود آهنگ به کاربران آی‌پاد ارائه دهد که راحت، مطمئن و قانونی بود. صنعت موسیقی نیز با چالش مواجه شد. این صنعت از بیماری خدمات تکثیر غیرمجاز نظیر نپستر، ناتلا، گروکستر و کازا که مردم را قادر می‌ساخت تا آهنگ‌های رایگان تهیه کنند و باعث شده‌بود که فروش قانونی سی‌دی‌ها در سال ۲۰۰۲ حدود ۹ درصد کاهش پیدا کند، متضرر شده‌بود.[۲۱]

جابز به راحتی می‌توانست اجازه دهد که آهنگ‌ها به شکل غیرمجاز تکثیر شوند. موسیقی رایگان به معنای آیپادهای بیشتر و ارزشمندتر بود. با این وجود چون جابز واقعاً طرفدار موسیقی و خالق آن‌ها بود، با آنچه که او دزدی محصولات خلاقانه نامیده‌بود، مخالفت می‌کرد؛ بنابراین جابز اقدام به ساخت فروشگاه آی‌تیونز و ترغیب پنج شرکت برتر ضبط موسیقی کرد، تا اجازه دهند نسخه‌های دیجیتالی آهنگ‌های آن‌ها در آن محل به فروش برسد. پیشنهاد جابز این بود که آهنگ‌های دیجیتالی با قیمت ۹۹ سنت فروخته شوند. خریدی آسان و فوری. فروشگاه آی‌تیونز تا فوریهٔ ۲۰۰۶، حدود یک میلیارد آهنگ به فروش رساند.[۲۱]

استیو جابز با معرفی آی‌تیونزاستور صنعت موسیقی را نجات داد.[۲۱][۹۰][۹۱]

کناره‌گیری

جابز در اوت ۲۰۱۱ از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد.[۹۲] تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره انتخاب شد.[۹۳] پس از استعفای جابز، سهام اپل در عرض تنها چند ساعت به میزان ۵ درصد افت کرد.[۹۴]

دارایی

جابز صاحب ۵٫۵ میلیون سهام اپل به ارزش ۲٫۱ میلیارد دلار و و ۱۳۸ میلیون سهام دیزنی به ارزش ۴٫۴ میلیارد دلار بود.[۹۵] فوربز در مارس ۲۰۱۱، ثروت جابز را ۸٫۳ میلیارد دلار و قبل از مرگش (در سپتامبر ۲۰۱۱) ۷ میلیارد دلار برآورد کرد و در جایگاه ۳۴ بین افراد ثروتمند ایالات متحده آمریکا قرار گرفت.[۹۶]

روش مدیریت

استیو جابز هنگام ارائهٔ iOS در کنفرانس جهانی توسعه‌دهندگان اپل در سال ۲۰۰۸

استیو جابز خواهان کمال بود.[۹۷] او در سخنرانی خود در مک‌ورلد - آی‌ورلد در ژانویهٔ ۲۰۰۷ در نقل قولی از وین گرتسکی[واژه‌نامه ۳۳] (بازیکن سابق کانادایی هاکی روی یخ و ملقب به بزرگ‌ترین بازیکن هاکی همهٔ دوران) گفت:

جمله قدیمی از وین گرتزکی است که من آن را دوست دارم. «موقع هاکی، من ترجیح می‌دهم ببینم توپ (هاکی پاک) کجا خواهد رفت و بر این اساس حرکاتم را تنظیم می‌کنم، به‌جای اینکه کورکورانه دنبال توپ حرکت‌کنم.» و ما همیشه سعی می‌کنیم تا این را در اپل اجرا کنیم.[۹۸]

مجله فورچون دربارهٔ او گفت: «استیو یکی از پیشتازان خودبینی در دره سیلیکون است.»[۹۹] چیزهای زیادی از شخصیت مصر و هجومی او به وجود آمد.[۱۰۰] تفسیرهایی در مورد شخصیت و خلق و خوی استیو در منابعی چون «قلمرو کوچک»، (از معدود زندگی‌نامه‌های مجاز جابز) اثر مایک موریتز،[واژه‌نامه ۳۴] «اسطوره: استیو جابز» نوشته جفری یانگ و ویلیام سیمون و در «بازگشت مجدد» اثر آلن دویچمن وجود دارد.[۱۰۰] جابز یکی از هفت رئیس خشن و زمخت از دیدگاه فورچون بود.[۱۰۱] دنل لوین،[واژه‌نامه ۳۵] شریک استیو، در مورد زمان تأسیس نکست گفت: «موفقیت‌های بزرگ برای ما غیرقابل باور بود… اما ضعف‌ها غیرقابل تصور بود.»[۱۰۱]

در سال ۲۰۰۵، جابز تمامی کتاب‌های منتشر شده توسط جان وایلی و پسران را در فروشگاه‌های اپل در واکنش به چاپ غیرمجاز زندگی‌نامه‌اش (اسطوره: استیو جابز) تحریم کرد.[۱۰۲] فلوید نورمن[واژه‌نامه ۳۶] (یک پویانما که در شرکت والت دیزنی شاغل بود) دربارهٔ جابز گفت: «جابز در پیکسار سیاست عدم مداخله را در پیش گرفته‌بود و هرگز در امور مربوط به فیلم‌سازها دخالت نمی‌کرد. او آنقدر باهوش بود که برخلاف بیشتر مدیران رده‌بالا، مزاحم هنرمندان نمی‌شد.»[۱۰۳]

به دلیل اثربخش بودن استراتژی‌های استیو جابز، هنگامی که در ماه مهٔ سال ۲۰۰۰، ارزش‌بازار اپل یک‌بیستم مایکروسافت بود، افزایش یافت. در مهٔ سال ۲۰۱۰، اپل به‌عنوان ارزشمندترین شرکت تکنولوژی جهان از مایکروسافت پیشی گرفت و در سپتامبر ۲۰۱۱، حدود ۷۰٪ از مایکروسافت ارزشمندتر بود.[۳۶]

جابز در سال ۲۰۰۰ ملاقاتی با لینوس توروالدز داشت و او را به دفتر اپل در کوپرتینو دعوت کرد. جابز قصد داشت تا توروالدز را در اپل به کار بگیرد و او توسعهٔ لینوکس را رها کند. این اتفاق هرگز رخ نداد و توروالدز به پیشنهاد جابز پاسخ منفی داد.[۱۰۴]

پس از آن‌که آی‌فون در سال ۲۰۰۷ رونمایی شد، جابز گوگل را تهدید کرد که چنانچه به توسعهٔ اندروید ادامه دهد و در آن از ویژگی‌های برتر آی‌فون، از جمله لمس چندگانه استفاده کند، به‌طور قانونی از آن شرکت شکایت خواهدکرد. در ابتدا گوگل از هرگونه کپی‌برداری خودداری می‌کرد. اما در سال ۲۰۱۰، اچ‌تی‌سی یک گجت مبتنی بر اندروید را عرضه کرد که ویژگی لمس چندگانه و تعداد دیگری از ویژگی‌های آن از روی آی‌فون کپی‌برداری شده‌بود. این مسئله سبب اعلامیه رسمی جابز علیه شعار گوگل (شیطان صفت نباشید) شد و این‌که «این شعار چرندیات است.» جابز گفت: «من تا آخرین نفس و تا آخرین پنی از درآمد ۴۰ میلیاردی اپل را برای احقاق این حق صرف می‌کنم. این محصول دزدی است. جدای از مقولهٔ جستجو، سایر محصولات گوگل همگی افتضاح هستند.»[۲۱]

جابز بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ عضو هیئت‌مدیرهٔ شرکت گپ بود.[۱۰۵]

رابطهٔ جابز با دیگر پیشتازان در سیلیکون‌ولی

استیو جابز و بیل گیتس در کنفرانس «همه چیز دیجیتال» در سال ۲۰۰۷

جابز و گیتس رابطهٔ پیچیده‌ای داشتند.[۱۰۶] به گفتهٔ بیل گیتس، او و جابز بیش از نیمی از عمرشان را همکار، رقیب و دوست بوده‌اند.[۱۰۷] آن‌ها در عین حال که همیشه رقیب هم بودند و یکدیگر را به چالش می‌کشیدند، در زمان‌های مختلف شریکِ هم نیز بودند.[۱۰۶] جابز در جایی دربارهٔ گیتس گفت: «بیل اصولاً قوهٔ تصور خوبی ندارد و هرگز چیزی را اختراع نکرده‌است. فکر می‌کنم او بیشتر در امور بشردوستانه راحت است تا در تکنولوژی. او به شکل بی‌شرمانه‌ای ایده‌های دیگران را می‌دزدد.»[۳۶] گیتس هم در مورد جابز گفت: «راه‌های بیشتری برای نگاه کردن به این موضوع وجود دارد. به نظر من، موضوع بیشتر مانند این است که ما هردویمان همسایهٔ ثروتمندی به نام زیراکس داشتیم. من شیشهٔ خانه او را شکستم تا تلویزیونش را بدزدم ولی متوجه شدم تو زودتر آن را دزدیده‌ای.»[۳۶]

جابز جدال لفظی با مایکل دل، مدیرعامل شرکت دل داشت. این اختلاف از زمانی آغاز شد که جابز از دل به‌خاطر ساخت «جعبه‌های قهوه‌ای بدون نوآوری» انتقاد کرد.[۱۰۸] در اکتبر ۱۹۹۷ در یک نشست گارتنر، هنگامی که از مایکل دل پرسیده شد که اگر در شرکت کامپیوتری اپل که آن موقع اوضاع خوبی نداشت، به جای جابز مدیرعامل بود چه می‌کرد؟ او در پاسخ گفت: «در شرکت را می‌بستم و پول سهام‌داران را پس می‌دادم.»[۱۰۸] در سال ۲۰۰۶ جابز هنگامی که ارزش‌بازار شرکت اپل از شرکت دل پیشی گرفت، طی یک ایمیل به تمامی کارکنان اپل نوشت:

اوضاع نشان می‌دهد که مایکل دل پیشگوی خوبی نیست. بر مبنای اطلاعات امروز بازار بورس، ارزش سهام اپل از دل بیشتر است. البته سهام بالا و پایین می‌رود و فردا ممکن است چیزهایی تغییر کند اما من فکر کردم این نکته، امروز ارزش گفتنش را داشت. استیو[۱۰۹]

جابز همواره احساس می‌کرد که اریک اشمیت (که در زمان توسعهٔ آی‌فون و آی‌پد، مدیرعامل گوگل[۱۱۰] و عضو هیئت مدیرهٔ اپل بود[۱۱۱]) و لری پیج و سرگئی برین (مؤسسان گوگل که جابز را معلم خود می‌دانستند) به او خیانت کرده‌اند. این حس زمانی بیشتر شد که رابط کاربری اندروید، ویژگی‌های بیشتر و بیشتری را از آی‌اواس اقتباس می‌کرد.[۳۶]

از نظر جابز، اچ‌پی برای مدت طولانی، نماد سیلیکون‌ولی بود. جابز پس از ابراز خوشحالی عده‌ای پس از پیروزی آی‌پد در مقابل اچ‌پی، با ناراحتی گفت: «هیولت و پاکارد یک شرکت بزرگ ساختند، آن‌ها احساس می‌کردند شرکت را به افراد توانمندی سپرده‌اند. اما اچ‌پی هم‌اکنون تجزیه و نابود شده‌است. غم‌انگیز است.»[۳۶]

جابز از پشتیبانی از ادوبی فلش بر روی آی‌پد و آی‌فون خودداری کرد.[۱۱۲] از نظر او فلش یک نرم‌افزار ضعیف بود که توسط انسان‌های تنبل ساخته شده‌بود. جابز گفت: «هنگامی که جان وارناک از ادوبی رفت، روح ادوبی نیز از بین رفت. او یک مخترع بود که من با او رابطهٔ زیادی داشتم. ادوبی به شرکت کت‌وشلوار پوش‌ها تبدیل شده و دیگر قدرتی ندارد.»[۳۶]

بشر دوستی

به گفتهٔ اریک هسلدال[واژه‌نامه ۳۷] از مجلهٔ بلومبرگ بیزینس‌ویک، «جابز در مقایسه با بیل گیتس، آنچنان در مورد همکاری در زمینهٔ امور بشردوستانه شناخته شده نیست.»[۱۱۳] با این حال جابز در سال ۱۹۸۵ میلادی گفت که «امور بشردوستانه را به شکل پنهانی انجام می‌دهد.»[۴۱] پس از بازگشت جابز به اپل به‌عنوان مدیرعامل در سال ۱۹۹۷، او تمام برنامه‌های بشردوستانه را در ابتدا حذف کرد. به گفته برخی دوستان او به نیویورک تایمز، جابز حس می‌کرد که می‌تواند توسعهٔ بهتر اپل را انجام دهد تا این که به امور خیریه کمک مالی کند.[۱۱۴] بعدها تحت مدیریت جابز، اپل عضو طرح محصول قرمز[واژه‌نامه ۳۸] (تولید نسخه‌های قرمز از دستگاه‌ها، تا بخشی از سود حاصل از فروش آن‌ها به امور مبارزه با ایدز در آفریقا اختصاص یابد[۱۱۵]) شد. اپل با این اقدام، بزرگ‌ترین شریک خیریه از ابتدای این حرکت می‌شد. بونو، یکی از مؤسسان طرح محصول قرمز، پس از دفاع از عملکرد جابز و همسرش در امور خیریه، از قول جابز گفت:

فعالیت‌های سیاسی

در سال ۲۰۱۱، در یک مصاحبه با والتر ایزاکسون، جابز بیان کرد که ملاقاتی با رئیس‌جمهور باراک اوباما داشته‌است و از کمبود مهندسین نرم‌افزار شکایت کرده‌است و این که بیش از یک دوره رئیس‌جمهور نخواهد بود. جابز پیشنهاد کرد که باید به هر دانشجوی خارجی که مدرک مهندسی در ایالات متحده آمریکا دریافت می‌کند، گرین کارت داده شود.[۱۱۷] بعد از این ملاقات، جابز گفت: «رئیس‌جمهور بسیار باهوش است، با این حال او در مورد این که چرا کارها به درستی انجام نمی‌شود دلیل می‌آورد، این مرا عصبانی می‌کند.»[۱۱۷]

جابز طی دورهٔ عمر خود، به تعدادی از سیاستمداران و برخی نهضت‌ها کمک مالی کرد، از جمله کمک ۲۰۹ هزار دلاری به دموکرات‌ها و ۱٬۰۰۰ دلاری به جمهوری‌خواهان و کمک ۴۵ هزار دلاری به برخی فعالیت‌ها و نهضت‌ها که مورد علاقهٔ شخصی‌اش بودند.[۱۱۸]

مسئله سلامتی

مشکلات کلیوی جابز (سنگ کلیه) به شکل غیرمستقیم باعث کشف سرطانش شد. هنگامی که جابز در اکتبر ۲۰۰۳ به درخواست اورولوژیست یک اسکن کت از کلیه‌هایش گرفت، معلوم شد که کلیه‌هایش سالم است اما سایه‌ای را بر روی لوزالمعده‌اش نمایان می‌کرد. پس از بررسی‌ها معلوم شد که او به سرطان مبتلا شده‌است. حتی یکی از پزشکان به او گفت که چند ماه بیشتر زنده نمی‌ماند. جابز نمی‌خواست برای برداشتن غدهٔ سرطانی‌اش جراحی شود، درحالی که این تنها راه حل پزشکی مورد قبول بود. او چند سال بعد با پشیمانی گفت: «واقعاً نمی‌خواستم بدنم را بشکافند، برای همین سعی کردم بفهمم که آیا راه‌های دیگری جواب می‌دهند یا نه؟» پاول می‌گوید: «یک چیز مهم این بود که او واقعاً آماده شکافته‌شدن بدنش نبود. سخت است که کسی را وادار به این کار کنید.»[۲۱]

لجاجت و یک‌دندگی‌های او بعد از تشخیص بیماری‌اش در اکتبر ۲۰۰۳، نُه ماه طول کشید. در ژوئیهٔ سال ۲۰۰۴، اسکن کت نشان داد که تومور رشد کرده‌است و به احتمال زیاد پخش شده‌است. جابز در ۳۱ ژوئیهٔ سال ۲۰۰۴، در مرکز پزشکی دانشگاه استنفورد تحت عمل جراحی قرار گرفت.[۲۱]

جابز ۴۹ ساله در سال ۲۰۰۴ طی یک ایمیل که آن را از تخت بیمارستان ارسال کرد، به کارمندانش اعلام کرد: «من چند خبر شخصی دارم که نیاز دارم آن‌ها را با شما در میان بگذارم و دوست دارم که آن را مستقیماً از خود من بشنوید. من به یک نوع خیلی نادر از سرطان لوزالمعده مبتلا شده‌ام که به‌وسیلهٔ عمل جراحی قابل درمان است و نیاز به شیمی‌درمانی و پرتودرمانی ندارد.»[۱۱۹] در نهایت در اوت ۲۰۰۴، پس از یک عمل جراحی موفقیت‌آمیز، تومور از بدن جابز خارج شد.[۱۲۰] طی دورهٔ غیبت جابز، تیم کوک عهده‌دار مسئولیت او بود.[۱۱۹]

لاغر و نحیف بودن جابز در کنفرانس جهانی توسعه‌دهندگان اپل در اوت ۲۰۰۶ و ژوئن ۲۰۰۸ و عدم حضورش در مک‌ورلد - آی‌ورلد در سال ۲۰۰۹ حاکی از پیشرفت بیماری او بود.[۱۲۰]جابز در نهایت پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت بیماری از هرگونه درمانی امتناع می‌کرد، سعی بسیار شد که جابز به درمان ادامه دهد او در یک نامه نوشت: «من معتقدم که هرکس باید تصمیم گیرنده نوع زندگی خودش باشد، بهتر است مثل یک مرد بمیرم.»

جابز تعادل هورمونی‌اش را از دست داده بود و این مسئله باعث شد سرطان او به کبدش نیز گسترش یابد. نگرانی‌های ایجاد شده به علت کاهش وزن جابز سبب شد که قیمت سهام اپل از ۱۸۸ دلار در آغاز ژوئن ۲۰۰۸، به پایین‌تر از ۱۵۶ دلار در پایان ماه ژوئیه و ۹۷ دلار در ماه اکتبر برسد. در مارس ۲۰۰۹ مرد جوانی در یک تصادف رانندگی جانش را از دست داد و اعضای بدنش اهدا شد. جابز کبد آن مرد جوان را دریافت کرد. این پیوند موفقیت‌آمیز بود ولی چندان اطمینان‌بخش نبود. هنگام خروج کبد او توسط پزشکان، تومورهای پخش‌شده در سراسر کبد به این معنا بود که احتمالاً در ناحیهٔ دیگری نیز منتشر شده بود. ظاهراً سرطان او به‌سرعت رشد می‌کرد.[۲۱]

جابز در مدت درمانش ظاهراً شیمی درمانی و پرتودرمانی نشد.[۱۱۹][۱۲۱]

طبق گفتهٔ دکتر رمزی امری[واژه‌نامه ۳۹] (یک کارشناس سرطان لوزالمعده که در دانشکدۀ پزشکی هاروارد کار می‌کند) انتخاب درمان‌های جایگزین نظیر رژیم غذایی خاص، توسط جابز سبب مرگ زودهنگام غیرمحتومش شد.[۱۲۲]

والتر ایزاکسون که چند هفته قبل از مرگ جابز در خانه‌اش با او ملاقات داشت، گفت: «جابز که درد زیادی داشت در یک اتاق خواب در طبقهٔ پایین خانه بود و برای بالارفتن از پله‌ها بسیار ضعیف شده‌بود با این حال هنوز مثل گذشته تیزهوش و خوش مشرب بود.»[۱۲۳] جابز که خود را وقف اپل، شرکتی که خودش آن را ساخت کرده‌بود، در روز آخری که به‌عنوان مدیرعامل در دفتر مرکزی اپل خدمت می‌کرد یک روز کامل کار کرد.[۱۲۳] شواهد نشان می‌دهد که جابز تا روز قبل از مرگش برای اپل کار می‌کرد و درگیر مسائل مربوط به محصول بعدی اپل بود.[۱۲۳] در استعفانامه‌ای که جابز به هیئت‌مدیرهٔ اپل فرستاده، آمده‌است:

درگذشت

این نگاره در صفحهٔ نخست وبگاه اپل در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۱ میلادی به دلیل درگذشت استیو جابز جای گرفت.[۱۲۵]

استیو جابز در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت.[۱۲۶] گواهی فوت جابز نشان می‌دهد که او حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر در خانه‌اش در پالو آلتو، کالیفرنیا، بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده درگذشت.[۱۲۷] جابز پس از برگزاری یک مراسم تدفین کوچک و خصوصی در تاریخ ۷ اکتبر،[۱۲۸] در یک قبرستان عمومی به نام «آلتا مسا مموریال پارک»[واژه‌نامه ۴۰] در پالو آلتو به خاک سپرده شد.[۱۲۹]

واکنش‌ها به مرگ وی

خانوادهٔ جابز پس از مرگ او طی بیانیه‌ای چنین اعلام کرد:

مرگ او توسط وبگاه اپل در یک اطلاعیه اعلام شد:

ما عمیقاً غمگین هستیم که اعلام کنیم استیو جابز امروز درگذشت. استعداد، علاقه و انرژی استیو منبع نوآوری‌های بی‌شماری بود که زندگی همهٔ ما را بهبود و غنا بخشید. جهان به خاطر وجود استیو به مراتب بهتر شد. بزرگ‌ترین عشق وی، همسرش لورن و خانواده‌اش بودند…[۱۳۱]

پس از مرگ جابز، صفحهٔ اول وبگاه اپل به عکسی سیاه و سفید از وی اختصاص یافت و آدرس ایمیلی نمایش داده شده‌بود که عموم مردم بتوانند خاطرات و پیام‌های تسلیتشان را به اشتراک بگذارند.[۱۲۵]

اندکی پس از اعلام مرگ جابز، شبکه‌های ای‌بی‌سی، سی‌بی‌اس و ان‌بی‌سی این خبر را پوشش دادند[۱۳۲][۱۳۳][۱۳۴] و افراد مشهوری چون باراک اوباما،[۱۳۵] دیوید کامرون،[۱۳۶] مایکل بلومبرگ،[۱۳۷] بیل گیتس،[۱۰۷] استیو وازنیک،[۱۳۸] اریک اشمیت،[۱۳۷] لری پیج،[۱۳۹] سرگئی برین،[۱۳۹] تیم کوک،[۱۳۷] مایکل دل،[۱۳۷] ادوین کتمول،[۱۳۷] جان لستر[۱۳۷] و… برای درگذشت او بیانیه دادند. به باور پزشک‌های متخصص، علت اصلی مرگ وی «امتناع» از عمل جراحی به موقع بوده‌است.[۱۴۰]

افتخارات

تندیس استیو جابز در بوداپست مجارستان

تایم در سال ۱۹۸۳ میلادی، جابز را به‌عنوان «مشهورترین استاد میکرو (الکترونیک)» معرفی کرده بود.[۱۴۱]

در سال ۱۹۸۵ رئیس‌جمهور رونالد ریگان، مدال ملی فناوری و نوآوری را به استیو جابز و استیو وازنیک به‌خاطر معرفی و گسترش رایانه شخصی اهدا کرده بود. آنها در میان اولین افرادی بودند که موفق به کسب این افتخار شده‌اند.[۱۴۲] در سال ۲۰۰۷، جابز به‌وسیلهٔ مجله فورچون در یک لیست ۲۵نفره به‌عنوان قدرتمندترین فرد و بالاتر از افرادی چون بیل گیتس، روپرت مرداک و اریک اشمیت در تجارت معرفی شد[۱۴۳] و جیمز کالینز[واژه‌نامه ۴۱] (مؤلف و سخنران در زمینه تجارت) او را «بتهوون تجارت» خواند.[۱۴۴] در دسامبر ۲۰۰۷، آرنولد شوارزنگر فرماندار وقت کالیفرنیا و بانوی اول ماریا شرایور،[واژه‌نامه ۴۲] افتخار ورود به «تالار مشاهیر کالیفرنیا» که در موزهٔ تاریخ و زنان و هنر کالیفرنیا واقع است، را نصیب استیو جابز کردند.[۱۴۵]

در اوت سال ۲۰۰۹ میلادی، در نظرسنجی جونیور اچیومنت، او به‌عنوان مورد‌تحسین‌ترین کارآفرین در میان نوجوانان انتخاب شد.[۱۴۶] در نوامبر ۲۰۰۹، به‌وسیلهٔ مجلهٔ فورچون به‌عنوان «مدیرعامل دهه» انتخاب شد.[۱۴۷] در سال ۲۰۱۰، در ردهٔ هفدهم قدرتمندترین افراد جهان از دیدگاه فوربز قرار گرفت.[۱۴۸] در دسامبر ۲۰۱۰، فایننشیال تایمز، جابز را به‌عنوان مرد سال ۲۰۱۰ معرفی کرد.[۱۴۹] هنگام استعفای استیو جابز و پس از مرگش، بارها با عنوان‌های آینده‌بین، پیشرو و نابغه معرفی شد.[۱۵۰][۱۵۱][۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴] پس از استعفای استیو جابز از مدیرعاملی اپل، The New York Times، استیو جابز را به‌عنوان هنری فورد این دوره توصیف کرد.[۱۵۵] و او را با توماس ادیسون مقایسه کرد.[۱۵۶] در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۱ در بوداپست، شرکت گرافی‌سافت، اولین مجسمهٔ برنزی استیو جابز را ارائه داد و او را یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های عصر مدرن معرفی کرد.[۱۵۷]

در یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۲ از ۱٬۰۰۰ نوجوان بین سنین ۱۶ تا ۲۵ سال انجام شد تا بزرگ‌ترین نوآور کل تاریخ شناخته شود، استیو جابز با کسب ۲۴ درصد آراء، رتبهٔ دوم را پس از توماس ادیسون کسب کرد.[۱۵۸]

در مارس ۲۰۱۲، فورچون، جابز را بزرگ‌ترین کارآفرین این دوران نامید و او را آینده‌بین، الهام‌بخش و بااستعداد توصیف کرد.[۱۵۹]

والتر ایزاکسون دربارهٔ جابز می‌گوید: «او یک کارآفرین خلاق بوده و در شش صنعت مختلف انقلاب ایجاد کرده و آن‌ها را به کمال رسانیده‌است: رایانه‌های شخصی، فیلم‌های انیمیشن، موسیقی، تلفن، تبلت و انتشارات دیجیتال»[۳۶]

ثبت خانهٔ استیو جابز به‌عنوان یک اثر تاریخی

خانه استیو جابز در کالیفرنیا که طراحی رایانه‌های اپل از پارکینگ آن آغاز شد، به‌عنوان یک اثر تاریخی ثبت شد. این خانه ویلایی در لس‌آلتوس در جنوب خلیج سانفرانسیسکو، به یک جاذبه گردشگری تبدیل شده‌است.[۱۶۰]

با تصمیم کمیسیون تاریخی منطقه سیلیکون ولی، هرگونه تغییر در این خانه باید ابتدا توسط این کمیسیون بررسی شود. خواهر آقای جابز که اکنون صاحب این خانه است، اعتراضی به این تصمیم ندارد. در حال حاضر مادرخوانده استیو جابز در این خانه زندگی می‌کند.[۱۶۱]

استیو جابز در رسانه‌ها

کتاب‌ها

فیلم‌ها

واژه‌نامه

  1. Joanne Carole Schieble
  2. Abdulfattah John Jandali
  3. Paul Reinhold Jobs
  4. Clara Hagopian
  5. Homestead High School
  6. multiple typefaces
  7. Daniel Kottke
  8. Elizabeth Holmes
  9. Neem Karoli Baba
  10. Blue Box
  11. Lisa Brennan-Jobs
  12. Chris Ann Brennan
  13. Laurene Powell
  14. Reed Paul, Erin Sienna and Eve
  15. Alan Deutschman
  16. Jeffrey S. Young
  17. William L. Simon
  18. Jackling House
  19. Mike Scott
  20. Mike Markkula
  21. Mach kernel
  22. Built-in
  23. Interpersonal
  24. Personal
  25. Michael Eisner
  26. Roy E. Disney
  27. Interim Chief Executive
  28. Newton, Cyberdog, and OpenDoc
  29. Delivering
  30. Stevenotes
  31. Steve - Don't be a mini-player recycle all e-waste
  32. Chiat/Day
  33. Wayne Gretzky
  34. Michael Moritz
  35. Dan'l Lewin
  36. Floyd Norman
  37. Arik Hesseldahl
  38. Product Red
  39. Ramzi Amri
  40. Alta Mesa Memorial Park
  41. James C. Collins
  42. Maria Shriver

منابع

  1. MONA SIMPSON (۳۰ اکتبر ۲۰۱۱). "A Sister's Eulogy for Steve Jobs" (به انگلیسی). نیویورک تایمز. Archived from the original on 4 October 2012. Retrieved 11 May 2012.
  2. Romain Moisescot. "Timeline" (به انگلیسی). allaboutstevejobs. Archived from the original on 6 May 2012. Retrieved 7 May 2012.
  3. "The life and times of Steve Jobs' Syrian father" (به انگلیسی). alarabiya. ۹ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 9 July 2012. Retrieved 12 July 2012.
  4. "Biography for Steve Jobs" (به انگلیسی). imdb. Archived from the original on 9 October 2011. Retrieved 7 May 2012.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ Shirin Sadeghi (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs Was an Arab American" (به انگلیسی). نیوامریکامدیا. Archived from the original on 6 October 2011. Retrieved 6 October 2011.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ Rory Cellan-Jones (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Tributes for Apple 'visionary' Steve Jobs" (به انگلیسی). BBC. Archived from the original on 28 June 2012. Retrieved 18 March 2012.
  7. * Joan Ferrante (2012). Sociology: A Global Perspective. Cengage Learning. p. 218. ISBN 978-1-111-83390-9. Archived from the original on 15 April 2015. Retrieved 23 April 2015.
  8. The Federal Bureau of Investigations; The Federal Bureau of Investigations Staff (February 20, 2012). The FBI File on Steve Jobs. Skyhorse Publishing Inc. pp. 27–. ISBN 978-1-62087-251-2. Archived from the original on 20 March 2015. Retrieved February 16, 2013.
  9. "Paul Reinhold JOBS Clara HAGOPIAN" (به انگلیسی). دی‌جی‌ام وب. Archived from the original on 11 December 2012. Retrieved 11 December 2012.
  10. Ropafadzo Mapimhidze (۱۱ آوریل ۲۰۱۱). "Why do hurt people hurt other people?" (به انگلیسی). نیوزدی. Archived from the original on 6 November 2011. Retrieved 17 March 2012.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ Daniel Morrow (۲۰ آوریل ۱۹۹۵). "steve jobs" (به انگلیسی). امریکن هیستوری. Archived from the original on 5 December 2006. Retrieved 17 March 2012.
  12. Mike Elgan (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "What Steve Jobs Means to Silicon Valley" (به انگلیسی). کالت او مک. Archived from the original on 20 June 2012. Retrieved 7 June 2012.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ "Steve Paul Jobs: Personal Life" (به انگلیسی). CNN. Archived from the original on 11 May 2012. Retrieved 17 March 2012.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ MAUREEN DOWD (۱۱ اکتبر ۲۰۱۱). "Prospero's Tempestuous Family" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 2 January 2012. Retrieved 17 March 2012.
  15. Mike Fleeman (۷ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs – the Private Man Few Knew" (به انگلیسی). پیپل. Archived from the original on 24 April 2012. Retrieved 19 March 2012.
  16. "Mona Simpson" (به انگلیسی). Fyi (TV network). Archived from the original on 8 January 2013. Retrieved 2 December 2012.
  17. MONA SIMPSON (۳۰ اکتبر ۲۰۱۱). "A Sister's Eulogy for Steve Jobs" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 8 May 2012. Retrieved 11 May 2012.
  18. Romain Moisescot. "Youth" (به انگلیسی). allaboutstevejobs. Archived from the original on 24 June 2012. Retrieved 19 March 2012.
  19. ۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ "Biography of Steve Jobs" (به انگلیسی). stevejobs.info. Archived from the original on 10 March 2012. Retrieved 20 March 2012.
  20. Dave Serchuk (۱۱ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs' Liberal, Hippie Education" (به انگلیسی). Forbes. Archived from the original on 14 March 2012. Retrieved 7 June 2012.
  21. ۲۱٫۰۰ ۲۱٫۰۱ ۲۱٫۰۲ ۲۱٫۰۳ ۲۱٫۰۴ ۲۱٫۰۵ ۲۱٫۰۶ ۲۱٫۰۷ ۲۱٫۰۸ ۲۱٫۰۹ ۲۱٫۱۰ ۲۱٫۱۱ ۲۱٫۱۲ ۲۱٫۱۳ ۲۱٫۱۴ ۲۱٫۱۵ ۲۱٫۱۶ ۲۱٫۱۷ ۲۱٫۱۸ ۲۱٫۱۹ ۲۱٫۲۰ ۲۱٫۲۱ ایزاکسون، والتر (۱۳۹۰). «سوم». استیو جابز (کتاب). ترجمهٔ مهدی پاک‌نهاد. ستایش. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۱۸۴-۴۱-۹.
  22. ایزاکسون، والتر (۱۳۹۱). زندگی‌نامه استیو جابز. ترجمهٔ ناصر دادگستر. نارنجی.
  23. Agencies (۸ اکتبر ۲۰۱۰). "Picture of Neem Karoli Baba attracted Julia Roberts to Hinduism" (به انگلیسی). Mid Day. Archived from the original on 17 October 2012. Retrieved 5 October 2012.
  24. "What really shaped Steve Jobs' view of India - Realms of intuition or the pains of Delhi belly?" (به انگلیسی). ایکانامیک تایمز. ۲۵ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 1 July 2012. Retrieved 20 March 2012.
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ "Sought 'enlightenment' in India" (به انگلیسی). The Times of India. Archived from the original on 6 November 2012. Retrieved 5 October 2012.
  26. ۲۶٫۰ ۲۶٫۱ ""Steve Jobs, Apple's iGod: Profile"" (به انگلیسی). telegraph. ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۰۹. Archived from the original on 23 January 2012. Retrieved 15 February 2012.
  27. Walter Armstrong (۱۰ نوامبر ۲۰۱۰). "Steve Jobs: LSD Was One of The Best Things I've Done in My Life" (به انگلیسی). فیکس. Archived from the original on 6 June 2012. Retrieved 7 June 2012.
  28. "Steve Jobs - Investing Value - Business Profile" (به انگلیسی). اینوستیگ ولیو. Archived from the original on 15 April 2012. Retrieved 11 May 2012.
  29. "Steve Wozniak on Apple, Steve Jobs and the Value of a Good Prank" (به انگلیسی). نالج وارتون. ۲۰ فوریهٔ ۲۰۰۸. Archived from the original on 9 March 2012. Retrieved 11 May 2012.
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ Diane Bullock (۳۱ اوت ۲۰۱۰). "The Kids of Business Icons: Lisa Brennan-Jobs" (به انگلیسی). ماینیانویل. Archived from the original on 31 August 2012. Retrieved 11 May 2012.
  31. Romain Moisescot. "Preparing for the future" (به انگلیسی). allaboutstevejobs. Archived from the original on 5 May 2012. Retrieved 11 May 2012.
  32. Linzmayer, Owen (۲۰۰۴). "Apple Confidential 2.0: The Definitive History of the World's Most Colorful Company" (به انگلیسی). books.google. Archived from the original on 22 June 2013. Retrieved 22 March 2012.
  33. Awais Imran (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs Biography By Walter Isaacson Launch Brought Up To October 24th, Pre-Orders Jump 53,555%" (به انگلیسی). ردموندپای. Archived from the original on 2 May 2012. Retrieved 7 June 2012.
  34. «شطرنج آلمانی و گیاه‌خواری». donya-e-eqtesad.com. بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۵ اکتبر ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۰۱۶-۱۰-۰۳.
  35. "Steve Jobs: Billion Dollar Hippy" (به انگلیسی). بی‌بی‌سی. ۱۴ دسامبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 24 April 2012. Retrieved 11 June 2012.
  36. ۳۶٫۰۰ ۳۶٫۰۱ ۳۶٫۰۲ ۳۶٫۰۳ ۳۶٫۰۴ ۳۶٫۰۵ ۳۶٫۰۶ ۳۶٫۰۷ ۳۶٫۰۸ ۳۶٫۰۹ ۳۶٫۱۰ ۳۶٫۱۱ ۳۶٫۱۲ ۳۶٫۱۳ ۳۶٫۱۴ ۳۶٫۱۵ ایزاکسون، والتر (۲۰۱۱). «چهاردهم». استیو جابز (کتاب). United States: Simon & Schuster. شابک ۱-۴۵۱۶-۴۸۵۳-۷.
  37. ۳۷٫۰ ۳۷٫۱ Steve Jobs (۱۴ ژوئن ۲۰۰۵). "'You've got to find what you love,' Jobs says" (به انگلیسی). نیوز استنفورد. Archived from the original on 18 January 2012. Retrieved 16 January 2012.
  38. perrya. "Steve Jobs, Apple and The Beatles" (به انگلیسی). هاب‌پیجز. Archived from the original on 1 January 2012. Retrieved 22 March 2012.
  39. Moses Ma (۲۰ دسامبر ۲۰۱۱). "Unleashing Your Inner Steve Jobs Part 4" (به انگلیسی). سایکولوجی تودی. Archived from the original on 6 October 2012.
  40. "The Beatles Now on iTunes" (به انگلیسی). اپل. ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰. Archived from the original on 24 March 2012. Retrieved 23 March 2012.
  41. ۴۱٫۰ ۴۱٫۱ Taimur Asad (۲۲ نوامبر ۲۰۱۰). "Steve Jobs Interview in Playboy (1985)" (به انگلیسی). ردموندپای. Archived from the original on 7 January 2012. Retrieved 8 January 2012.
  42. Alex Heath (۲۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Why Steve Jobs' Mercedes Never Had a License Plate" (به انگلیسی). کالت او مک. Archived from the original on 5 July 2012. Retrieved 6 July 2012.
  43. "A Historical Tour of Silicon Valley" (به انگلیسی). اسکاروفی. ۲۰۰۹. Archived from the original on 1 May 2012. Retrieved 4 May 2012.
  44. John Brownlee (۲۶ اوت ۲۰۱۰). "Apple Co-Founders Steve Wozniak And Ron Wayne Talk About Apple's Early Years [Video]" (به انگلیسی). کالت او مک. Archived from the original on 13 May 2013. Retrieved 7 October 2012.
  45. Owen W. Linzmayer (۱۹۹۹). ""Apple Confidential: The Real Story of Apple Computer, Inc."" (به انگلیسی). دنور پست. Archived from the original on 12 July 2012. Retrieved 15 February 2012.
  46. Mary Bellis. "The History of Apple Computers" (به انگلیسی). ابوت. کام. Archived from the original on 9 May 2012. Retrieved 9 May 2012.
  47. Ken Polsson. "Chronology of Personal Computers" (به انگلیسی). آیلندنت. Archived from the original on 2 October 2012. Retrieved 7 October 2012.
  48. Jeremy Reimer (۱۵ دسامبر ۲۰۰۵). "Total share: 30 years of personal computer market share figures" (به انگلیسی). Ars Technica. Archived from the original on 2 April 2012. Retrieved 21 March 2012.
  49. ""Apple, Rising"" (به انگلیسی). پاپ هیستوری دیگ. ۱۰ مهٔ ۲۰۱۰. Archived from the original on 2 October 2012. Retrieved 7 October 2012.
  50. "Apple III" (به انگلیسی). وکترونیکس اپل ورلد. Archived from the original on 13 February 2008. Retrieved 21 March 2012.
  51. Richard Innes. "His Opportunity to Change the World" (به انگلیسی). اکتس وب. Archived from the original on 30 July 2012. Retrieved 15 February 2012.
  52. "Top 10 Apple products which flopped" (به انگلیسی). نیو لانچس. ۲۱ مارس ۲۰۰۷. Archived from the original on 29 March 2012. Retrieved 21 March 2012.
  53. Ken Polsson (۹ نوامبر ۲۰۱۰). "Chronology of Apple Computer Personal Computers" (به انگلیسی). آیلندنت. Archived from the original on 21 August 2009. Retrieved 21 March 2012.
  54. Mary Bellis. "Inventors of the Modern Computer" (به انگلیسی). ابوت. کام. Archived from the original on 7 June 2012. Retrieved 7 June 2012.
  55. "100 Most Influential People of All Times for Smartphones and Mobile Devices" (به انگلیسی). Google Books. Archived from the original on 26 March 2014. Retrieved 1 April 2012.
  56. Chris Seibold (۲۴ مهٔ ۲۰۱۱). "May 24, 1985: Jobs Fails to Oust Sculley" (به انگلیسی). اپل مترس. Archived from the original on 4 April 2012. Retrieved 23 March 2012.
  57. ۵۷٫۰ ۵۷٫۱ "iR.I.P: Steven Paul "Steve" Jobs 1955 –2011" (به انگلیسی). ایست‌لینک مارکتینگ. Archived from the original on 1 April 2012. Retrieved 18 December 2020.
  58. ۵۸٫۰ ۵۸٫۱ "10 products that defined Steve Jobs's career" (به انگلیسی). The Age. Archived from the original on 14 October 2012. Retrieved 8 October 2012.
  59. Gary Wolf (فوریهٔ ۱۹۹۶). "Steve Jobs: The Next Insanely Great Thing" (به انگلیسی). Wired (magazine). Archived from the original on 21 December 2005. Retrieved 22 October 2005.
  60. "OPENSTEP 4.2, Intel version" (به انگلیسی). تستی تک. Archived from the original on 27 September 2011. Retrieved 7 October 2011.
  61. ۶۱٫۰ ۶۱٫۱ "Dot Com Entrepreneurs" (به انگلیسی). Start Your Business Magazine. Archived from the original on 10 April 2012. Retrieved 7 October 2011.
  62. "Tim Berners-Lee's original World Wide Web browser" (به انگلیسی). History of the World Wide Web. Archived from the original on 17 July 2011. Retrieved 14 March 2008.
  63. "The website of the world's first-ever web server" (به انگلیسی). تاریخچه وب جهان گستر. ۲۰۰۸. Archived from the original on 5 January 2010. Retrieved 6 April 2012.
  64. ۶۴٫۰ ۶۴٫۱ ammar (۲۳ مارس ۲۰۱۱). "Mac OS X Turns 10 tomorrow" (به انگلیسی). اسمش آی‌فون. Archived from the original on 7 October 2011. Retrieved 7 October 2011.
  65. Tom Hormby (۲۳ ژانویهٔ ۲۰۰۶). "The Pixar Story: Dick Shoup, Alex Schure, George Lucas, Steve Jobs, and Disney" (به انگلیسی). لواندمک. Archived from the original on 14 August 2013. Retrieved 10 October 2012.
  66. "Our-Story 1986" (به انگلیسی). Pixar. Archived from the original on 5 September 2015. Retrieved 10 October 2012.
  67. Alvy Ray Smith. "History Pixar Founding Documents" (به انگلیسی). الوی ری. Archived from the original on 16 September 2012. Retrieved 6 April 2012.
  68. "Pixar Animation Studios" (به انگلیسی). پیکسار. Archived from the original on 3 October 2012. Retrieved 10 October 2012.
  69. "pixar timeline" (به انگلیسی). Pixar. Archived from the original on 10 June 2011. Retrieved 6 October 2011.
  70. ۷۰٫۰ ۷۰٫۱ "pixar timeline" (به انگلیسی). Pixar. Archived from the original on 5 September 2015. Retrieved 10 October 2012.
  71. Paul R. La Monica (۲۵ ژانویهٔ ۲۰۰۶). "Disney buys Pixar" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 9 October 2011. Retrieved 11 October 2011.
  72. LAURA M. HOLSON (۲۵ ژانویهٔ ۲۰۰۶). "Disney Agrees to Acquire Pixar in a $7.4 Billion Deal" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 16 May 2013. Retrieved 10 October 2012.
  73. Stryker. "Steve Jobs, 1955 – 2011" (به انگلیسی). اسپلش‌نولوژی. Archived from the original on 16 September 2012. Retrieved 7 April 2012.
  74. "Apple Formally Names Jobs as Interim Chief" (به انگلیسی). The New York Times. ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۷. Archived from the original on 7 September 2012. Retrieved 9 April 2012.
  75. hehuang (اکتبر ۲۰۰۸). "Apple 'S Change" (به انگلیسی). اپ اپرس. Archived from the original on 9 April 2012. Retrieved 9 April 2012.
  76. ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ "Homage to Steve Jobs - A Pioneer of Function and Form" (به انگلیسی). World Intellectual Property Organization. دسامبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 23 April 2012. Retrieved 10 April 2012.
  77. Henry Norr (۶ ژانویهٔ ۲۰۰۰). "MACWORLD EXPO Permanent Jobs Apple CEO finally drops `interim' from title" (به انگلیسی). San Francisco Chronicle. Archived from the original on 11 April 2012. Retrieved 18 December 2020.
  78. Sean P. Aune (۱۲ آوریل ۲۰۱۰). "A Look Back At The Introduction Of the iPod" (به انگلیسی). تکنوبوفالو. Archived from the original on 16 January 2012. Retrieved 9 May 2012.
  79. "iTunes Store Top Music Retailer in the US" (به انگلیسی). Apple Inc. ۳ آوریل ۲۰۰۸. Archived from the original on 28 April 2012. Retrieved 9 May 2012.
  80. Mathew Honan (۹ ژانویهٔ ۲۰۰۷). "Apple unveils iPhone" (به انگلیسی). Macworld. Archived from the original on 25 September 2012. Retrieved 9 May 2012.
  81. "iPad Available in US on April 3" (به انگلیسی). Apple Inc. ۵ مارس ۲۰۱۰. Archived from the original on 10 July 2011. Retrieved 9 May 2012.
  82. "Steve Jobs' Legacy: Real Artists Ship" (به انگلیسی). ان لیدینگ ول. ۶ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 26 June 2012. Retrieved 11 April 2012.
  83. ۸۳٫۰ ۸۳٫۱ David Goldman (۹ نوامبر ۲۰۱۱). "$1 tech executives" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 4 April 2013. Retrieved 10 October 2012.
  84. Awais Imran (۱۱ نوامبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs Annual Salary At Apple (1997-2011) Was Less Than Yours" (به انگلیسی). ردموندپای. Archived from the original on 10 April 2012. Retrieved 12 April 2012.
  85. ۸۵٫۰ ۸۵٫۱ ۸۵٫۲ "100 Most Influential People of All Times (Mobi History)" (به انگلیسی). Google Books. Archived from the original on 26 March 2014. Retrieved 15 April 2012.
  86. Tom Hormby (۴ سپتامبر ۲۰۰۷). "'Think Different': The Ad Campaign that Restored Apple's Reputation" (به انگلیسی). لو اند مک. Archived from the original on 30 July 2017. Retrieved 19 July 2012.
  87. ""Think Different" ad perfectly describes Steve Jobs' life on earth" (به انگلیسی). سی‌بی‌اس نیوز. ۶ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 5 May 2012. Retrieved 19 July 2012.
  88. SHAN CARTER (۲۳ نوامبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs's Patents" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 30 October 2012. Retrieved 11 October 2012.
  89. Chloe Albanesius (۴ اکتبر ۲۰۱۱). "Apple Unveils Updated iPod Nano, Touch" (به انگلیسی). پی‌سی مگزین. Archived from the original on 29 March 2012. Retrieved 28 June 2012.
  90. ED NASH (۲۱ اکتبر ۲۰۱۱). "How Steve Jobs Saved the Music Industry" (به انگلیسی). The Wall Street Journal. Archived from the original on 7 June 2012. Retrieved 6 July 2012.
  91. KEVIN O’GRADY (۳۱ اوت ۲۰۱۱). "TECHNO FILE: How Jobs saved the music industry" (به انگلیسی). بیزینس دی. Archived from the original on 12 November 2011. Retrieved 6 July 2012.
  92. Mg Siegler (۲۴ اوت ۲۰۱۱). "Steve Jobs Resigns As CEO Of Apple" (به انگلیسی). TechCrunch. Archived from the original on 16 September 2012. Retrieved 6 January 2012.
  93. "Steve Jobs Resigns as CEO of Apple" (به انگلیسی). اپل. ۲۴ اوت ۲۰۱۱. Archived from the original on 26 August 2011. Retrieved 6 October 2011.
  94. Chris Smith (۲۵ اوت ۲۰۱۱). "Steve Jobs resignation sees Apple stock tumble" (به انگلیسی). TechRadar. Archived from the original on 16 September 2011. Retrieved 15 April 2012.
  95. SUSANNA KIM (۷ اکتبر ۲۰۱۱). "Future of Steve Jobs' $6.7 Billion Wealth Likely to Remain as Private As He Was" (به انگلیسی). ABC News. Archived from the original on 7 July 2012. Retrieved 18 April 2012.
  96. "Steve Jobs" (به انگلیسی). Forbes. Archived from the original on 26 May 2012. Retrieved 8 October 2011.
  97. Leigh Sales (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Sales interview with Jeffrey S. Young" (به انگلیسی). استرالین برادکستینگ کورپوریشن. Archived from the original on 24 June 2012. Retrieved 9 October 2011.
  98. Ryan Block (۹ ژانویهٔ ۲۰۰۷). "Live from Macworld 2007: Steve Jobs keynote" (به انگلیسی). ان‌گجت. Archived from the original on 24 June 2012. Retrieved 9 October 2011.
  99. Geoff Colvin (۹ مارس ۲۰۰۷). "Steve Jobs' bad bet" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 4 June 2012. Retrieved 9 October 2011.
  100. ۱۰۰٫۰ ۱۰۰٫۱ "100 Most Influential People of All Times" (به انگلیسی). Google Books. Archived from the original on 26 March 2014. Retrieved 19 April 2012.
  101. ۱۰۱٫۰ ۱۰۱٫۱ Brian Dumaine (۱۸ اکتبر ۱۹۹۳). "AMERICA'S TOUGHEST BOSSES In an era of endless restructuring, cutting heads like Robespierre on a rampage is just average. These leaders inflict pain by messing with your mind as well. Here's what they're like to work for" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 10 October 2011. Retrieved 9 October 2011.
  102. KATIE HAFNER (۳۰ آوریل ۲۰۰۵). "Steve Jobs's Review of His Biography: Ban It" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 19 April 2012. Retrieved 19 April 2012.
  103. Floyd Norman (۱۹ ژانویهٔ ۲۰۰۹). "Steve Jobs: A Tough Act to Follow" (به انگلیسی). جیم‌هیل مدیا. Archived from the original on 27 December 2011. Retrieved 10 October 2011.
  104. Robert McMillan (۲۰ مارس ۲۰۱۲). "Linus Torvalds: The King of Geeks (And Dad of 3)" (به انگلیسی). وایرد. Archived from the original on 5 May 2012. Retrieved 5 May 2012.
  105. Michael Liedtke (۵ اکتبر ۲۰۰۲). "Steve Jobs resigns from Gap's board" (به انگلیسی). برکلی دیلی پلنت. Archived from the original on 19 April 2012. Retrieved 19 April 2012.
  106. ۱۰۶٫۰ ۱۰۶٫۱ Jay Greene (۲۴ اوت ۲۰۱۱). "Steve Jobs and Bill Gates: It's complicated" (به انگلیسی). CNET. Archived from the original on 1 November 2012. Retrieved 12 October 2012.
  107. ۱۰۷٫۰ ۱۰۷٫۱ Bill Gates (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Remembering Steve Jobs" (به انگلیسی). گیتس نوتس. Archived from the original on 24 June 2012. Retrieved 27 January 2012.
  108. ۱۰۸٫۰ ۱۰۸٫۱ Charles Cooper (۹ مهٔ ۲۰۰۸). "If Apple can go home again, why not Dell?" (به انگلیسی). CNET. Archived from the original on 4 June 2012. Retrieved 10 October 2011.
  109. JOHN MARKOFF (۱۶ ژانویهٔ ۲۰۰۶). "Michael Dell Should Eat His Words, Apple Chief Suggests" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 6 October 2011. Retrieved 11 October 2011.
  110. "Management team" (به انگلیسی). Google. Archived from the original on 6 October 2012. Retrieved 15 October 2012.
  111. "Dr. Eric Schmidt Resigns from Apple's Board of Directors" (به انگلیسی). ۳ اوت ۲۰۰۹. Archived from the original on 21 October 2012. Retrieved 15 October 2012.
  112. Todd Wasserman (۲۳ سپتامبر ۲۰۱۲). "The 10 Best Tech Rivalries of All Time" (به انگلیسی). مشیبل. Archived from the original on 4 October 2012. Retrieved 4 October 2012.
  113. Amit Chahar (۲۹ اوت ۲۰۱۱). "Steve Jobs – An artist who changed the world" (به انگلیسی). یانگ‌بلا. Archived from the original on 16 April 2012. Retrieved 23 April 2012.
  114. Elizabeth Stuart (۱۲ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs' philanthropy: Did he give anonymously or not at all?" (به انگلیسی). دیزرت نیوز. Archived from the original on 31 July 2012. Retrieved 23 April 2012.
  115. "two of many ways you can fight AIDS" (به انگلیسی). Apple Inc. Archived from the original on 17 October 2012. Retrieved 18 October 2012.
  116. Makoto Miyazaki (۲ سپتامبر ۲۰۱۱). "Bono Defends Steve Jobs After Criticism About Apple Ex-CEO's Philanthropy" (به انگلیسی). بلومبرگ ال. پی. Archived from the original on 30 December 2011. Retrieved 8 January 2012.
  117. ۱۱۷٫۰ ۱۱۷٫۱ Andrew S. Ross (۱ نوامبر ۲۰۱۱). ""Steve Jobs bio sheds light on Obama relationship"" (به انگلیسی). San Francisco Chronicle. Archived from the original on 4 November 2011. Retrieved 16 December 2019.
  118. "CAMPAIGN CONTRIBUTION SEARCH" (به انگلیسی). نیوز میت. Archived from the original on 5 January 2012. Retrieved 14 January 2012.
  119. ۱۱۹٫۰ ۱۱۹٫۱ ۱۱۹٫۲ Benny Evangelista (۲ اوت ۲۰۰۴). "Apple's Jobs has cancerous tumor removed He'll take a month off to recuperate" (به انگلیسی). San Francisco Chronicle. Archived from the original on 18 August 2006. Retrieved 16 December 2019.
  120. ۱۲۰٫۰ ۱۲۰٫۱ DAN CHILDS and KEVIN DOLAK (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs' Pancreatic Cancer: A Timeline" (به انگلیسی). ABC News. Archived from the original on 21 January 2012. Retrieved 26 January 2012.
  121. Philip Elmer-DeWitt (۱۳ ژوئن ۲۰۰۸). "Why does Steve Jobs look so thin?" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 3 January 2012. Retrieved 26 January 2012.
  122. Graham Smith (۱۴ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs doomed himself by shunning conventional medicine until too late, claims Harvard expert" (به انگلیسی). Daily Mail. Archived from the original on 4 June 2012. Retrieved 26 January 2012.
  123. ۱۲۳٫۰ ۱۲۳٫۱ ۱۲۳٫۲ Katie Marsal (۱۹ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs worked on Apple's 'next product' the day before he died" (به انگلیسی). AppleInsider. Archived from the original on 25 January 2012. Retrieved 25 April 2012.
  124. "Letter from Steve Jobs" (به انگلیسی). اپل (شرکت). ۲۴ اوت ۲۰۱۱. Archived from the original on 30 May 2012. Retrieved 16 April 2012.
  125. ۱۲۵٫۰ ۱۲۵٫۱ Julianne Pepitone (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs: The homepage tributes" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 10 July 2012. Retrieved 27 January 2012.
  126. NED POTTER , COLLEEN CURRY and MICHAEL S. JAMES (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs Dies: Apple Chief Made Early Personal Computer, Created iPad, iPod, iPhone" (به انگلیسی). ABC News. Archived from the original on 15 April 2012. Retrieved 25 April 2012.
  127. Karen Gullo (۱۱ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs Died at Home of Respiratory Arrest Related to Pancreatic Cancer" (به انگلیسی). Bloomberg L.P. Archived from the original on 10 February 2012. Retrieved 25 April 2012.
  128. Susanna Kim (۷ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs' Funeral Takes Place" (به انگلیسی). ABC News. Archived from the original on 12 April 2012. Retrieved 15 May 2012.
  129. Michael S. James (۱۰ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs Died of Respiratory Arrest Amid Pancreatic Tumor" (به انگلیسی). ABC News. Archived from the original on 22 January 2012. Retrieved 29 January 2012.
  130. YUKARI IWATANI KANE And GEOFFREY A. FOWLER (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Steven Paul Jobs, 1955-2011" (به انگلیسی). The Wall Street Journal. Archived from the original on 11 July 2012. Retrieved 27 January 2012.
  131. "Statement by Apple's Board of Directors" (به انگلیسی). اپل. ۵ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 6 October 2011. Retrieved 6 October 2011.
  132. "Steve Jobs Dead at 56: Apple Founder Resigns for Health Reasons, Fans Mourn Around World" (به انگلیسی). ای بی سی. ۵ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 19 May 2012. Retrieved 18 October 2012.
  133. "Special Report: Apple co-founder Steve Jobs dead at 56" (به انگلیسی). سی‌بی‌اس. ۵ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 19 July 2013. Retrieved 18 October 2012.
  134. "NBC Special Report - Steve Jobs Has Passed Away" (به انگلیسی). ان‌بی‌سی. ۵ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 13 January 2012. Retrieved 27 January 2012.
  135. ""Statement by the President on the Passing of Steve Jobs"" (به انگلیسی). کاخ سفید. ۵ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 5 August 2012. Retrieved 27 January 2012.
  136. ""The Prime Minister has spoken of the 'tremendous legacy' left by Steve Jobs" (به انگلیسی). شماره ۱۰ خیابان داونینگ. ۶ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 24 June 2012. Retrieved 27 January 2012.
  137. ۱۳۷٫۰ ۱۳۷٫۱ ۱۳۷٫۲ ۱۳۷٫۳ ۱۳۷٫۴ ۱۳۷٫۵ Doug Aamoth (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Apple: Steve Jobs Has Died" (به انگلیسی). Time (magazine). Archived from the original on 16 January 2012. Retrieved 7 January 2012.
  138. Rachel Metz (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Apple co-founder Wozniak says he'll miss Jobs" (به انگلیسی). یواس‌ای تودی. Archived from the original on 21 April 2012. Retrieved 25 April 2012.
  139. ۱۳۹٫۰ ۱۳۹٫۱ Ben Parr (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Google Founders: Steve Jobs Was an Inspiration" (به انگلیسی). Mashable. Archived from the original on 6 October 2011. Retrieved 6 October 2011.
  140. «زندگی‌نامه استیو جابز». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۲ اکتبر ۲۰۱۹.
  141. Frederic Golden (۳ ژانویهٔ ۱۹۸۳). "Other Maestros of the Micro" (به انگلیسی). Time (magazine). Archived from the original on 15 September 2012. Retrieved 15 May 2012.
  142. "The National Medal of Technology and Innovation Recipients" (به انگلیسی). اداره پتنت و نشان‌تجاری ایالات متحده. Archived from the original on 30 October 2012. Retrieved 8 October 2011.
  143. Brent Schlender (۲۷ نوامبر ۲۰۰۷). "25 most powerful people in business" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 27 September 2008. Retrieved 3 May 2012.
  144. Brent Schlender (۲۷ نوامبر ۲۰۰۷). "The power of Steve Jobs" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 15 May 2012. Retrieved 3 May 2012.
  145. "Inductees of the California Hall of Fame" (به انگلیسی). موزه کالیفرنیا. ۲۰۰۸. Archived from the original on 24 October 2008. Retrieved 3 May 2012.
  146. "Steve Jobs bigger than Oprah" (PDF) (به انگلیسی). Junior Achievement. اوت ۲۰۰۹. Archived from the original (PDF) on 4 February 2012. Retrieved 8 October 2011.
  147. Adam Lashinsky (۵ نوامبر ۲۰۰۹). "The decade of Steve - How Apple's imperious, brilliant CEO transformed American business" (به انگلیسی). CNN. Archived from the original on 4 June 2012. Retrieved 8 October 2011.
  148. "The World's Most Powerful People" (به انگلیسی). Forbes. ۲۰۱۰. Archived from the original on 15 May 2012. Retrieved 15 May 2012.
  149. Brian Osborne (۲۷ دسامبر ۲۰۱۰). "The Financial Times names Steve Jobs 2010 Person of the Year" (به انگلیسی). گیک دات‌کام. Archived from the original on 11 December 2011. Retrieved 3 May 2012.
  150. Richard roEper (۶ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs' impact goes far beyond phones, computers" (به انگلیسی). Chicago Sun-Times. Archived from the original on 15 September 2012. Retrieved 10 January 2012.
  151. "Steve Jobs" (به انگلیسی). The Daily Telegraph. ۶ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 20 April 2012. Retrieved 3 May 2012.
  152. ""Leading article: The sad loss of one of a kind"" (به انگلیسی). The Independent. ۷ اکتبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 12 December 2011. Retrieved 10 January 2012.
  153. Alistair Fairweather (۷ اکتبر ۲۰۱۱). "Steve Jobs: A genius to the end" (به انگلیسی). Mail & Guardian. Archived from the original on 22 January 2012. Retrieved 10 January 2012.
  154. JOHN MARKOFF (۵ اکتبر ۲۰۱۱). "Apple's Visionary Redefined Digital Age" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 28 April 2012. Retrieved 25 April 2012.
  155. JOE NOCERA (۲۶ اوت ۲۰۱۱). "What Makes Steve Jobs Great" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 8 October 2011. Retrieved 8 October 2011.
  156. CLAIRE CAIN MILLER (۲۵ اوت ۲۰۱۱). "Where Some Earn Enmity, Jobs Won Affection" (به انگلیسی). The New York Times. Archived from the original on 9 October 2011. Retrieved 8 October 2011.
  157. "Steve Jobs statue unveiled in Hungary science park" (به انگلیسی). GlobalPost. ۲۱ دسامبر ۲۰۱۱. Archived from the original on 15 September 2012. Retrieved 10 January 2012.
  158. "Thomas Edison, Steve Jobs top young adult list of greatest innovators" (به انگلیسی). لس‌آنجلس تایمز. ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۲. Archived from the original on 30 January 2012. Retrieved 15 May 2012.
  159. John A. Byrne (۹ آوریل ۲۰۱۲). "The 12 greatest entrepreneurs of our time" (به انگلیسی). سی‌ان‌ان مانی. Archived from the original on 14 October 2012. Retrieved 27 October 2012.
  160. ثبت خانۀ استیو جابز به‌عنوان یک 'اثر تاریخی' بایگانی‌شده در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine بی‌سی‌سی فارسی
  161. ثبت خانۀ استیو جابز به‌عنوان یک 'اثر تاریخی' بایگانی‌شده در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine بی‌بی‌سی فارسی
  162. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۱۷ مارس ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۹ اوت ۲۰۱۷.
  163. «نسخه آرشیو شده». بایگانی‌شده از روی نسخه اصلی در ۳۱ اوت ۲۰۱۶. دریافت‌شده در ۲۹ اوت ۲۰۱۷.

پیوند به بیرون

گفتگوها
نگاره‌ها
مناصب تجاری
پیشین:
گیل آملیو
مدیرعامل اجرایی اپل
۱۹۹۷–۲۰۱۱
پسین:
تیم کوک
پیشین:
مایک مارکولا
مدیرعامل اپل
۱۹۸۱–۱۹۸۵
پسین:
مایک مارکولا
پیشین:
مدیرعامل اپل
۲۰۱۱
پسین:
آرتور لوینسون