۸۰ سالگی آزادسازی آشویتس، «دستگاه صنعتی کشتار انسانها»
۱۴۰۳ بهمن ۸, دوشنبهشهر کوچک اوشوینچیم در پولند با حدود ۱۰ هزار نفر جمعیت در سال ۱۹۳۹ توسط نازیهای آلمان اشغال و سپس نامش به آشویتس تغییر داده شد. در سال ۱۹۴۱ نازیها بزرگترین اردوگاه مرگ را در همین منطقه ایجاد کردند که بنام اردوگاه کار اجباری آشویتس-بیرکناو یاد میشد.
تا پایان جنوری ۱۹۴۵، نازیها حداقل ۱/۱ میلیون نفر را در آشویتس به قتل رساندند. بیشتر قربانیان یهودی بودند، اما رقم بیشمار روماها و سینتیها، افراد دارای معلولیت، همجنسگرایان، زندانیان سیاسی و اعضای اقلیتهای دیگر در آنجا کشته شدند.
صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!
چرا اینجا؟ چرا آشویتس؟ کریستف هوبنر، معاون کمیته بینالمللی آشویتس، به دویچه وله گفت: «این مکان به دلیل موقعیت مرکزی آن در اروپا انتخاب شد، زیرا دسترسی به آن از طریق قطار آسان بود. از نظر لوجستیکی نیز این منطقه اهمیت داشت.»
نازیها امکانات کشتار صنعتی را برنامهریزی کردند
برای آمادهسازی این اردوگاه، تدارکات بسیار مهم بود. نازیها میخواستند این کار به سرعت انجام شود تا جایی که ممکن است، تعداد زیادی را بکشند. آنها در برنامه ریزی، کشتار جمعی و ثبت سوابق مرگ مهارت داشتند.
اما آلمان کشتار دستهجمعی گروههای مختلف مردم را خیلی پیشتر آغاز کرده بود. بلافاصله پس از حمله آلمان به پولند در اوایل سال ۱۹۳۹، کشتار دستهجمعی توسط تیراندازی در شرق اروپا رخ داد. این جنایات نیز به خوبی مستند شده اند.
زمانی که آلمان هیتلر و ارتش آن کنترول قسمتهای وسیع اروپا را به دست گرفتند، برنامه این بود که یهودیان را کاملاً نابود کنند. برای طرحاین برنامه، آنها در ۲۰ جنوری ۱۹۴۲ در یک ویلا در نزدیکی دریاچه «وانسه» در غرب برلین نشستی را برگزار کردند که در آن زمان مهمانخانه پولیس و واحدهای «اساس» بود.
۱۵ مرد عضو رژیم نازی مدت یک و نیم ساعت باهم جلسه کردند تا اخراج گروهی و کشتار یهودیان اروپایی را برنامه ریزی کنند. یکی از شرکت کنندگان این نشست، رودولف لانگ، افسر ارشد اساس، یک روز پیش از سفر به برلین، دستور شلیک به بیش از ۹۰۰ یهودی را در نزدیکی ریگا صادر کرده بود.
بازدیدکنندگان محل جلسه در ویلای «وانسه» که نوشتههای بجا مانده از این نشست ۹۰ دقیقهای را به دقت خوانده اند، در هیچ جایی از این یادداشتها، کلمههای «قتل» یا «کشتار» را پیدا نتوانستند. در این یادداشتها فقط «راه حل نهایی» نوشته شده، اما همه افراد دخیل در قضیه میدانستند که این به چه معناست. همچنین در همان روز برنامهریزی شده بود تا اردوگاههای بیشتر برای کشتار ایجاد شود. اندکی بعد، در ماه مارچ ۱۹۴۲، قطارهایی که اخراج شدگان را از سراسر اروپا انتقال میدادند، به سمت پولند اشغالی حرکت کردند. هدف نازیها «نابودی» مردم یهود بود.
قطارهای مرگ از سراسر اروپا حرکت کردند
آخرین ایستگاه بسیاری قطارهایی که از آلمان و اروپا حرکت میکردند آشویتس بود. اردوگاه کشتار آشویتس-بیرکناو راه آهن خاص خود را داشت. بازداشت شدگان پس از خارج شدن از قطار مجبور میشدند به سمت جایی که «رمپ» نامیده میشد، حرکت کنند. بسیاری از آنها از «رمپ» مستقیماً به داخل اتاقهای گاز برده میشدند تا به قتل برسند و برخیها ابتدا برای انجام کار اجباری به اردوگاهها منتقل میشدند.
بناهای یادبود در بسیاری از شهرهای آلمان از جمله کلن، اشتوتگارت، هامبورگ و ویسبادن برای گرامیداشت از تبعید شدگان به اردوگاههای مرگ ایجاد شده است. بنای یادبود «تَرَک۱۷» در ایستگاه قطار گرونوالد در برلین یکی از شناخته شدهترین بناهایی است که سیاستمداران و هیئتهای رسمی اغلب از آن دیدار میکنند. تنها از همین ایستگاه حدود ۳۵ قطار حامل ۱۷ هزار یهودی به آشویتس-بیرکناو منتقل شدند.
قطارهایی که توسط نازیها استفاده میشدند تا یهودیان و سایر گروهها را از کشورهای دیگر اروپایی به آشویتس و کمپهای دیگر انتقال بدهند، اغلباً از واگونهایی که برای انتقال حیوانات استفاده میشوند، برای انتقال بازداشتیها استفاده میکردند. این قطارها از اروپای مرکزی و شرقی و همچنین از فرانسه، بلجیم، هالند، ایتالیا، مجارستان، یونان، بالکان، کرواسیا، بلغاریا و مقدونیه حرکت میکردند.
انیتا لاسکر-والفیش از برسلاو، که در ماه جولای سالروز تولد ۱۰۰ سالگی خود را جشن خواهد گرفت، زمانی که دختر خردسال بود با قطار به آشویتس منتقل شد، ولی او خوشبخت بود که از این اردوگاه جان سالم بدر برد، زیرا میتوانست گیتار بنوازد و به همین دلیل حضور او در «ارکستر دختران» نیاز بود.
از دسمبر ۱۹۴۳ تا نوامبر ۱۹۴۴ او در آشویتس بود، سپس به اردوگاه کار اجباری «برگن-بلسن» منتقل شد. او در سال ۲۰۱۸، در بوندستاگ یا پارلمان آلمان در مراسم یادبود قربانیان ناسیونال سوسیالیسم سخنرانی کرد.
عکسها از آرشیف دویچه وله:
او با یاد آوری از آن روزها گفت: «اگر همزمان با ورود به اردوگاه مستقیماً به اتاق گاز فرستاده نمیشدید، باز هم مدت زیادی در آشویتس زنده نمیماندید. شانس زنده ماندن حد اکثر سه ماه بود.» مهارت موسیقی اما سبب شد که او زنده بماند.
لاسکر-والفیش گفت: «مردم زیادی به آنجا (آشویتس) انتقال داده میشدند و به دلیل انتقال تعداد زیاد مردم، اتاق گاز جای کافی برای گنجایش همه آنها را نداشت.» او افزود: «آنهایی که در اتاقهای گاز جا نمیشدند تیرباران شدند. در بسیاری موارد، مردم را در حالی که هنوز زنده بودند به داخل حفرهها برای سوزاندن میانداختند. من هم این را دیدم.»
آشویتس-بیرکناو یک ماشین کشتار بود که کورههای صنعتی داشت.
نظامیان شوروی «آنچه را میدیدند باور نمیکردند»
بازدیدکنندگانی که از اردوگاه آشویتس دیدار کرده و بلاکهای آن را به چشم دیده اند، از وحشت مات و مبهوت شده اند. موهای انباشته شده انسان با یک متر ضخامت، عینک، شمار انبوه اعضای بدن انسان و وسایل شخصی قربانیان در معرض دید عموم قرار گرفته است که همه به قتل و کشتار شهادت میدهند.
مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!
در ۲۷ جنوری ۱۹۴۵، سربازان ارتش شوروی سابق به اردوگاه آشویتس رسیدند. هوبنر که مدت زیادی معاون کمیته آشویتس بوده و با بسیاری بازماندگان صحبت کرده است، وضعیت آن زمان را به طور خلاصه اینگونه گزارش داده است:
«در آنجا آرامش مطلق حکم فرما بود. آزادی خواهان، سربازان جوان از اوکرایین، روسیه و دیگر جمهوریهای سابق اتحاد جماهیر شوروی، در مقابل دروازههای آشویتس ایستاده بودند و آنچه را با چشمان خود میدیدند، باور نمیکردند. آنها قبلاً چیزهای وحشتناکی را دیده بودند. اما نه مانند آنچه را که در آنجا دیدند. مردگانی که با دو پا ایستاد بودند. آنها تنها زمانی که به صورت و چشمان شان نگاه کردند، فهمیدند که اینها اسکلیتهای زنده هستند.»
«وسعت فاجعه غیرقابل درک بود»
به هر زندانی در آشویتس شماره داده شده بود و این شماره توسط نازیها روی بازوی شان خالکوبی شده بود. ابعاد فاجعه به حدی عظیم و غیرانسانی بود که به سختی فراموش میشود.
لاسکر-والفیش در سال ۲۰۱۸ در بوندستاگ گفت: «غیرقابل تصورترین جنایات علیه مردم بیگناه به آرامی و به تدریج آشکار و عمومی شد. وسعت فاجعه غیرقابل درک بود.»
هوبنر میگوید: «این صحنه یک جنایت سازمان یافته دولتی بود. و جنایت این بود که دولت زمینههای کشتار صنعتی مردم را فراهم کرده بود.»
دههها طول کشید تا پروسه گستردهتر برای مواجهه با وحشت آشویتس در آلمان آغاز شود. برخی از آخرین شاهدان هنوز زنده هستند.
عکسها از آرشیف دویچه وله: