پرش به محتوا

گله

از ویکی‌واژه
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

(گِ لِ یا لَ)

فارسی

ریشه‌شناسی

اسم

  1. شکایت، شکوه، اظهار دلتنگی و عدم رضایت.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(گُ لِ یا لَ)

  1. زلف پیچیده و مجعد زنان چون موی زنگی.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(گَ لَّ یا لُِ)

  1. رمه، رمة گاو و گوسفند.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. پارچه‌ای که بر سقف خانه‌ها مانند سایبان بندند؛ آسمانگیر.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. راهی که در میان دو کوه واقع شده باشد.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. دانة انگور که از خوشه جدا شده باشد.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

توده (هرچیز)

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

(عا.)

  1. گوشه.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(گِله)

  1. رنجش. شِکوه و شکایت.

آوایش

  1. galle
  1. دسته ای از حیوانات اهلی

آوایش

  1. gele

آوایش

  1. golle

اسم

  • لهجهٔ هراتی: توشله: تیله، گوی کوچک شیشه ای که کودکان با آن بازی کنند

برگردان‌ها

ایتالیایی

اسم

mandria

gregge

اسم

branco

انگلیسی
quarrel