پرش به محتوا

مشت

از ویکی‌واژه
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.

(مُ)

فارسی

ریشه‌شناسی

اسم

پنجة دست که آن را جمع و گره کرده باشند. ؛ ~ نمونة خروار کنایه از: معلوم شدن کیفیت (مرغوبیت یا نامرغوبی) یک چیز (کل) از طریق مشاهدة مقداری (جزیی)

  1. از آن به عنوان نمونه.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(مَ)

صفت

  1. انبوه، بسیار، فراوان.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

(مِ)

اسم

  1. جوی آب.

منابع

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ایتالیایی

اسم

pugno

انگلیسی
yerk