قاچ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
سغدی
اسم
[ویرایش]- یک بُرش از هندوانه یا خربزه.
- شکاف، ترک.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
ریشهشناسی ٢
[ویرایش]واژه ( قاچ ) برگرفته از واژه ( خراش ) بوده است. در زبانهایِ مغولی - شبه مغولی همه واژگانی که با ( خر ) یا ( کَر ) در زبانهای پارسی آغاز می شده اند، به دیسه یِ ( قار، قَر، قَرَ ) واگویی می شده اند. در واژه ( قاچ ) ، آوایِ ( ر ) در ( قَراچ، قاراچ ) افتاده و به دیسه یِ ( قاچ ) در آمده است؛ درست بمانندِ واژه ( خَرَتَرَ ) در زبان سغدی - سکایی که در زبانهای مغولی - شبه مغولی به دیسه یِ ( قارتر ) و سپس با افتادنِ آوای ( ر ) به گونه یِ ( قاتر ) در آمده است.
نمونه ها:
خراش:قاچ ( قراچ/قاراچ ) : زدایشِ آوایِ ( ر )
خربزه =قارپیز
خَرَتَرَ =قاتر ( قارتر ) :زدایشِ آوایِ ( ر )
خَرَباغ ( کَرَباغ ) =قَرَباغ ( خر در زبان پارسی به عنوان پیشوند به چمِ ( بزرگ ) است. )
خَرَتپه ( کَرَتپه ) =قَرَتپه
و. . .
اسم
[ویرایش]- برآمدگی قسمت جلو زین.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- plug
کردی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- قاچ