ترابشریت
ترابشریّت جنبشی فکری و فرهنگی است که میگوید با پیشرفتِ فناوری و افزایش در دسترس بودنِ آن، میتوان به جلوگیری از افزایشِ سن پرداخت و یا به توانمندسازیِ انسانها به لحاظِ تواناییهایِ فیزیکی، ذهنی یا روانشناختی، دست زد. این مکتبِ فکری، چنین تغییرهایِ بنیادیای در وضعیتِ انسانها را ممکن میبیند و آن را هم ضروری و هم خوشایند میداند. متفکّرانِ ترابشریت، دربارهٔ مزیتها یا خطرهایِ بالقوهٔ فناوریهایِ نوپدیدی که میتوانند به محدودیتهایِ بنیادینِ انسان پایان دهند، مطالعه میکنند و همچنین دربارهٔ مسئلههای اخلاقیای که در گسترش دادن یا استفاده از این فناوریها پیش میآید، بحث میکنند. آنها پیشبینی میکنند که انسانها، در نهایت میتوانند خودشان را به موجودهایی تبدیل کنند که آنچنان نسبت به انسانهایِ فعلی ارتقاءیافتهاند که بتوان آنها را پساانسان نامید.
افام ۲۰۳۰، که در دههٔ ۶۰ میلادی، در دانشگاهِ نیواسکولِ نیویورک، «مفهومهایِ نوین از انسان» خوانده بود، نخستین استادِ آیندهپژوهی بود که مفهومِ امروزیِ ما از ترابشریت را موردِ معرفی و پیشبینی قرار داد. کسانی که از فناوریها، سبکهایِ زندگی و جهانبینیهایی استفاده میکردند که باعثِ تراگذری و انتقالِ انسان به پساانسان میشوند، توسطِ افام ۲۰۳۰، ترابشر نامیده شدند. این حرفها، زمینهسازِ ماکس مور، فیلسوفِ بریتانیایی شدند که در دههٔ ۹۰ میلادی، آغاز به معرفیِ اصلهایِ ترابشریت، به عنوانِ یک فلسفهٔ آیندهپژوه کرد و طبقهٔ روشنفکری را در کالیفرنیا سازماندهی کرد که در نهایت گسترش یافت و جنبشِ جهانیِ ترابشریت را شکل داد.
تا حدی تحتِ تاثیرِ اثرهایِ اولیهٔ علمیتخیلی، نگاهِ ترابشریتگرایان از آیندهٔ تراگذشته و انتقالیافتهٔ بشریت، موافقان و مخالفانِ بسیاری را طیفهایِ فکریِ مختلف برانگیخته است. یکی از منتقدان، فرانسیس فوکویاما، آن را به عنوانِ خطرناکترین ایدهٔ جهان، معرفی کردهاست، در حالیکه رونالد بیلی که از طرفدارانِ این ایده است، این جنبش را «دلیرانهترین، شجاعانهترین، انتزاعیترین و آرمانیترین اشتیاقِ بشری» معرفی کردهاست.
تایخچه
نیک باستروم معتقد است که پیشینه تعالی طلبی در گذشته حداقل به حماسهٔ گیلگمش و مفاهیمی مانند آب زندگانی یا اکسیر حیات و سایر تلاشهای اسطورهای برای دوری از پیری و مرگ بازمیگردد.[۱] نیچه در نگرش فلسفی خود مفهوم ابرانسان را توصیف میکند که از دید او غایتی برای بشر است. در این رابطه که آیا مفهوم ابرانسان نیچه با پساانسان یکسان است اختلاف نظر وجود دارد.[۲] زیرا تأکید ابرانسان نیچه بر مفهوم خودشکوفایی است و نه الزاماً دگرگونی با استفاده از فناوری. علیرغم این موضوع برخی از فلاسفه ترابشریت نظیر ماکس مور و استفان لورنز سورنر بشدت تحت تأثیر افکار نیچه قرار دارند.[۳] ایدههای اولیه ترابشریت برای اولین بار در سال ۱۹۲۳ میلادی توسط جان هالدین، زیستشناس تکاملی و متخصص ژنتیک در مقالهای با عنوان «دایدالوس: علم و آینده» مطرح شد. در این مقاله هادلین از مزایایی بسیار بزرگ کنترل بیولوژی انسانی به کمک ابزار علمی و ژنتیک سخن میگوید. او پیشبینی میکند که در آینده برای یک جامعه ثروتمند که از انرژی فراوان و پاکیزه استفاده میکند، بکارگیری ژنتیک جهت ایجاد افراد بلند قدتر، سالمتر و باهوشتر امری پیش پا افتاده خواهد بود.[۱] مقاله او برخی محافل علمی و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داد. جان دزموند برنال، بلورشناس از کمبریج در مقالهای با عنوان «جهان، گوشت و شیطان[۴]» در سال ۱۹۲۹ دیدگاهایی در مورد استعمار سیارات در فضا، ارتقاء توانایی جسمی از طریق ایمپلنتهای بیولوژیک و همچنین پیشرفتهای ذهنی ناشی از دستاوردهای علوم اجتماعی و روانشناسی منتشر کرد. از آن زمان تا کنون این موارد از جمله ایدههای رایج در باورهای ترابشری بودهاست.[۱]
اما بسیاری جولیان هاکسلی زیستشناس را بعنوان بنیانگذار ترابشریت میشناسند. او در سال ۱۹۵۷واژه ترابشریت را در عنوان مقالهای بکار برد. البته این واژه قبلاًدر مقالهای از فیلسوف کانادایی، ویلیام لایت هال استفاده شده بود.[۵] هاکسلی در مقاله خود مینویسد:
تابحال زندگی انسانی، همانگونه که هابز آنرا توصیف کردهاست 'کثیف، زننده و کوتاه ' بودهاست. اکثریت انسانها (اگر در دوران جوانی نمرده باشند) در زندگی خود دشواری و بدبختی را تجربه کردهاند… با دلایلی منطقی میتوانیم باور داشته باشیم که چنین پهنهای از فرصتها وجود دارد و محدودیتهای کنونی و ناامیدیهای خسته کننده وجودی ما میتواند از میان برداشته شود… نوع بشر اگر بخواهد میتواند خود را ارتقاء دهد، نه فقط به صورت گاه و بیگاه… شخصی در جایی به نوعی و شخصی در جایی دیگر به نوعی دیگر… بلکه تمامیت آن بعنوان جامعه بشری.[۶]
در سالهای دهه ۱۹۶۰ میلادی در ژاپن، پیروان سبک معماری متابولیسم، اعلامیهای[۷] را منتشر کردند که هدف آن 'تشویق به توسعه متابولیک جامعه' از طریق طراحی و فناوریهای جدید بود. در 'فصل ماده و انسان' این اعلامیه، نوبورو کاوازوئه اعلام میدارد که:
بعد از دههها، با پیشرفت سریع فناوری ارتباطات، هر انسانی از گیرنده امواج مغزی برخوردار خواهد شد که گوش وی جاسازی شدهاست. این گیرنده میتواند مستقیماً و دقیقاً آنچه را که انسان فکر میکند به دیگران انتقال دهد و برعکس. در چنین شرایطی دیگر ضمیر مستقل و منفردی وجود نخواهد داشت، آنچه خواهد بود اراده نوع بشر است بعنوان یک کل.[۸]
مفهوم تکینگی فناوری یا ظهور فوقالعاده سریع هوش ابرانسانی برای اولین بار توسط ریاضیدان و رمزگشای انگلیسی، اروین جان گود در سال ۱۹۶۵ میلادی پیشنهاد شد:
تصور کنید که یک ماشین ابرهوشمند، ماشینی باشد که بتواند از تمامی تواناییهای ذهنی یک انسان، هر چقدر هم که باهوش باشد ، فراتر رود. از آنجایی که طراحی خود ماشین نیز یکی از این فعالیتهای ذهنیست، آن ماشین ابر هوشمند میتواند ماشین بهتری طراحی کند. بنابراین بدون تردید از آن پس شاهد یک انفجار هوشمندی خواهیم بود و هوش انسانی به سرعت عقب خواهد ماند. به همین دلیل میتوان گفت که اولین ماشین ابرهوشمند، آخرین اختراعی خواهد بود که نیاز است آنرا بسازیم.[۹][۱]
به گفته ماروین مینسکی، دانشمند علوم رایانه، ارتباط بین انسان و هوش مصنوعی از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز گشت.[۱۰] در طی دهههای بعد، این شاخه با پیدایش متفکرین با نفوذی همچون هانس موراوک و ریموند کرزویل توسعه پیدا کرد، که در مرز فضاهای فنی مرتبط و تفکرات فلسفی آینده نگرانه ترابشریت در تکاپو بودند.[۱۱][۱۲] او در سال ۱۹۷۳ کتابی با عنوان "جناح بالا، مانیفست آیندهگرایی" منتشر کرد.[۱۳] رابرت اتینگر (پدر سرمازیستی) در سال ۱۹۷۲ در کتابی با عنون از "انسان به ابرانسان" مفاهیم و ویژگیهای ترابشریت را تشریح نمود. [۱۴]
رشد ترابشریت
اولین همایش رسمی که عنوان ترابشریت را بر خود داشت در اوایل دهه ۱۹۸۰ در دانشگاه کالیفورنیای لس آنجلس برگزار شد که به نوعی به مرکز تفکرات ترابشریت تبدیل شده بود. در آن همایش، افام ۲۰۳۰ یک سخنرانی با عنوان "راه سوم، ایدئولوژی آیندهگرایی" ارائه کرد. در محل نمایشگاه ای زد تی وی ناتاشا ویتا مور فیلمی ساخته خود به اسم گسست را به نمایش در آورد که موضوع آن فراتر رفتن انسان از محدودیتهای بیولوژیک خود و گذر جاذبه زمین به سوی فضا بود. پس از آن ویتا مور و افام ۲۰۳۰ شروع به برگزاری گردهماییهایی در مورد ترابشریت در لس آنجلس کردند که در آن دانشجویان کلاسهای افام ۲۰۳۰ و طرفداران تولیدات هنری ویتا مور شرکت میکردند. در سال ۱۹۸۲ ویتا مور بیانیه هنرهای ترابشری[۱۵] را تدوین کرد و شش سال بعد از آن نمایشی تلویزیونی با اسم ترانس ستتری آپدیت را تولید کرد که تعداد بینندگان آن به بیش از یکصد هزار نفر رسید.[۱۶]
در سال ۱۹۸۶ اریک درکسلر کتابی با عنوان موتورهای خلقت: عصر پیش روی فناوری نانو[۱۷] را منتشر کرد. در این کتاب او در مورد چشمانداز فناوری نانو و سازندههای مولکولی به بحث پرداخت. او همچنین انسیتو غیر انتفاعی فورسایت را با هدف تحقیق در مورد فناوری نانو راهاندازی کرد.[۱۸] بعنوان اولین مرکز غیر انتفاعی تحقیقات، حمایت و انجام عمل سرمازییستی، دفتر بنیاد افزایش طول عمر الکور در کارولینای جنوبی تبدیل به مرکزی مورد علاقه برای آینده گرایان شد.[۱۹] در سال ۱۹۸۸ ماکس مور و تام مارو اولین شماره مجلهای به نام مجله اکستروپی را منتشر کردند.[۲۰] در سال ۱۹۹۰ مور دکترین ترابشریت خود را ایجاد کرد که برداشتی بود از مبانی اکستروپی. این دکترین به نوعی مبانی و تعاریف مدرن ترابشریت را پایه ریزی کرد:[۲۱]
ترابشریت، مجموعهای از فلسفههاست که تلاش دارد ما را به سوی شرایط ابرانسانی هدایت کند. ترابشریت دارای وجوه مشترک زیادی با بشریت است از جمله احترام به علم و منطق و تعهد به پیشرفت و ارزشمندی وجودی بشر (یا ترابشر)... . اما ترابشریت با بشریت از جهاتی نیز متفاوت است از جمله در پیشبینی و به رسمیت شناختن تحولات بنیادین در طبیعت زندگی انسانی و فرصتهای موجود ناشی از علوم و فناوریهای مختلف...
در سال ۱۹۹۲ مور و مارو انستیتو اکستروپی را راهاندازی کردند .[۲۲] هدف از تاسیس این انستیتو تسهیل ارتباط بین آينده گرایان و کمک به ایده پردازی در ساختارهای میمی(واحدهای بنیادی نظری) از طریق برگزاری همایشها و همچنین ایجاد انجمنهای اینترنتی بود که در آن طرفداران ترابشریت دیدگاههای خود را در زمینه فرهنگ مجازی و روانشناسی سایبری به اشتراک بگذارند. در سال ۱۹۹۸ نیک بوستروم و دیوید پیرس انجمن جهانی ترابشریت را پایه گذاری کردند. سازمانی غیر دولتی که تلاش میکرد ترابشریت را بعنوان موضوعی مشروع درتحقیقات علمی و سیاستهای عمومی بگنجاند. این انجمن بعدها به سازمان "هیومنیتی +" تغییر نام یافت.
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ نیک باستروم (2005). "تاریخ تفکرات ترابشری" (PDF) (به انگلیسی).
{{cite web}}
: Unknown parameter|وبگاه=
ignored (help) - ↑ «Editorial: Nietzsche and European Posthumanisms». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۸.
- ↑ «Nietzche, the Overhuman, and Transhumanism». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۸.
- ↑ جان دزموند برنال (1929). "The World, the Flesh & the Devil" (به انگلیسی).
{{cite web}}
: Unknown parameter|وبگاه=
ignored (help) - ↑ Peter Harrison Joseph Wolyniak (12 July 2015). "The History of 'Transhumanism'" (به انگلیسی).
- ↑ «"Transhumanism" by Julian Huxley (1957)». ۲۰۱۶-۰۶-۲۵. دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۸.
- ↑ Metabolism: The Proposals for a New Urbanism (به انگلیسی). Bitjutu Syuppan Sha. 1960.
- ↑ Lin, Zhongjie (2010-03-04). Kenzo Tange and the Metabolist Movement: Urban Utopias of Modern Japan (به انگلیسی) (1 edition ed.). London: Routledge.
{{cite book}}
:|edition=
has extra text (help) - ↑ «Speculations Concerning the First Ultraintelligent Machine*». ۲۰۰۹-۰۴-۲۰. دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۹.
- ↑ «Steps Toward Artificial Intelligence - - -Marvin Minsky». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۹.
- ↑ «When will computer hardware match the human brain? by Hans Moravec». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۹.
- ↑ http://helldesign.net. «The Age of Spiritual Machines: When Computers Exceed Human Intelligence | KurzweilAI» (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۹.
- ↑ Esfandiary, F. M. (1973). Up-Wingers: A Futurist Manifesto (به انگلیسی). New York: John Day Co.
- ↑ «Man Into Superman». ۲۰۱۳-۰۸-۲۸. دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۰۹.
- ↑ "Digital Manifesto Archive" (به انگلیسی). Retrieved 2017-09-11.
- ↑ "Growth of transhumanism" (به انگلیسی).
- ↑ «Engines of Creation: The Coming Era of Nanotechnology - K. Eric Drexler». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۱۴.
- ↑ "سی سال فعالیت موسسه فورسایت" (به انگلیسی).
- ↑ "Alcor: About Cryonics" (به انگلیسی). Retrieved 2017-09-14.
- ↑ "Extropy Magazines - H+Pedia" (به انگلیسی). Retrieved 2017-09-14.
- ↑ «Transhumanism: A Futurist Philosophy». ۲۰۰۵-۱۰-۲۹. دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۱۴.
- ↑ Institute، Extropy. «Extropy Institute Resources». دریافتشده در ۲۰۱۷-۰۹-۱۵.
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Transhumanism». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲.