معادله دیفرانسیل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
ویژگی پیوندهای پیشنهادی: ۱ پیوند افزوده شد. |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اشتباه نشود|معادله دیفرانس}} |
{{اشتباه نشود|معادله دیفرانس}} |
||
[[پرونده:Elmer-pump-heatequation.png|بندانگشتی|307x307پیکسل|تجسم انتقال حرارت در پوسته یک پمپ، که با حل [[معادله گرما]] ایجاد شدهاست. گرما در داخل بدنه تولید میشود و در مرز سرد شده و توزیع دمایی حالت پایدار را فراهم میکند.]] |
|||
{{معادلات دیفرانسیل}} |
{{معادلات دیفرانسیل}} |
||
'''معادله دیفرانسیل''' {{به انگلیسی|Differential Equation}} در [[ریاضیات]]، [[معادله|معادلهای]] است که یک یا چند [[تابع]] مجهول و [[مشتق|مشتقات]] آنها را به هم مرتبط میکند.<ref name="Zill20122">{{cite book|author=Dennis G. Zill|title=A First Course in Differential Equations with Modeling Applications|url=https://books.google.com/books?id=pasKAAAAQBAJ&q=%22ordinary+differential%22|date=15 March 2012|publisher=Cengage Learning|isbn=978-1-285-40110-2}}</ref> عموماً در کاربردها، توابع کمیتهای فیزیکی را نشان میدهند، مشتقها نرخ تغییر آنها را نشان میدهند، و ''معادله دیفرانسیل'' رابطه بین این دو را تعریف میکند. چنین روابطی بسیار رایج است، و به همین دلیل معادلات دیفرانسیل نقش برجستهای در بسیاری از رشتهها از جمله [[مهندسی]]، [[فیزیک]]، [[اقتصاد]] و [[زیستشناسی]] دارند. |
|||
'''معادله دیفرانسیل''' {{به انگلیسی|Differential Equation}} در ریاضیات، نوعی [[معادله|معادلهٔ ریاضی]] است که دارای یک (یا چند) [[تابع]] مجهول از یک یا چند [[متغیر (ریاضی)|متغیّر]] مستقل و [[مشتق|مشتق]]های آن [[تابع|توابع]] (با مرتبههای مختلف) است. |
|||
مطالعه معادلات دیفرانسیل عمدتاً شامل مطالعه جوابهای آنها (مجموعه توابعی که هر معادله را برآورده میکند) و خواص جوابهای آنها است. فقط معادلات دیفرانسیل ساده با فرمولهای صریح قابل حل هستند. با این حال، امکان تعیین بسیاری از خواص جوابهای یک معادله دیفرانسیل معین بدون محاسبه دقیق آنها وجود دارد. |
|||
اغلب هنگامی که یک [[عبارت فرم بسته]] برای جواب در دسترس نیست، میتوان با استفاده از [[رایانه]] به صورت عددی جوابها را تخمین زد. [[تئوری سامانههای پویا|تئوری سیستمهای دینامیکی]] بر تحلیل کیفی سیستمهایی که با معادلات دیفرانسیل توصیف شدهاند، تأکید میکند، در حالی که [[آنالیز عددی|روشهای عددی]] زیادی برای تعیین راهحلها با درجهای از دقت معین توسعه داده شدهاند. استفاده از روشهای مبتنی بر [[یادگیری ماشین]] در حل این معادلات رو به گسترش است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://medium.com/pasqal-io/solving-differential-equations-with-machine-learning-86bdca8163dc|عنوان=Solving differential equations with machine learning}}</ref> |
|||
این معادلات در [[مدل ریاضیاتی|مدلسازی ریاضیاتی]] بسیاری از پدیدههای طبیعی کاربرد دارند. بسیاری از قوانین عمومی طبیعت (در [[فیزیک]]، [[شیمی]]، [[زیستشناسی]] و [[ستارهشناسی]]) طبیعیترین بیان [[ریاضیات|ریاضی]] خود را در زبان ''معادلات دیفرانسیل'' مییابند. از جمله کاربردهای آن میتوان به [[مدار الکتریکی|مدارهای الکتریکی]]، [[سرعت حد|سرعت حدّی]]،<ref name=":0222">{{یادکرد کتاب|عنوان=Thomas' Calculus (14th Edition)|شناسه=978-0134438986|فصل=9}}</ref> [[غلظت]] [[ماده شیمیایی|مواد شیمیایی]] و [[رشد جمعیت|رشد جمعیّت]]<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=Elementary Differential Equations and Boundary Value Problems (11th Edition)|شناسه=978-1-119-38164-8|کوشش=William E. Boyce, Richard C. DiPrima, Douglas B. Meade}}</ref> اشاره کرد. ''معادلات دیفرانسیل'' همچنین در [[هندسه]] و نیز در [[مهندسی]] و بسیاری از حوزههای دیگر کاربردهای فراوانی دارند. |
|||
== تاریخچه == |
|||
هر زمان که [[مشتق|نرخ تغییرات]] یک (یا چند) [[تابع]] رابطهای با خود یا متغیّرهای خود داشته باشد، آن پدیده با معادلهٔ دیفرانسیل [[مدل ریاضیاتی|مدلسازی]] میشود. |
|||
معادلات دیفرانسیل با اختراع [[حسابان|حساب دیفرانسیل و انتگرال]] توسط [[آیزاک نیوتن]] و [[گوتفرید لایبنیتس]] به وجود آمد. نیوتن در فصل ۲ کتاب خود''Methodus fluxionum et Serierum Infinitarum،'' در سال ۱۶۷۱ سه نوع معادله دیفرانسیل را فهرست کرد: |
|||
<math>\begin{align} |
|||
بهعنوان مثال در [[مکانیک]]، حرکت جسم به وسیلۀ [[سرعت]] و مکان آن در زمانهای مختلف توصیف میشود و [[قوانین حرکت نیوتن|معادلات نیوتن]] به ما رابطهٔ بین مکان و [[سرعت]] و [[شتاب]] و [[نیرو]]های گوناگون وارده بر جسم را میدهند. در چنین شرایطی میتوانیم حرکت جسم را در قالب یک ''معادلهٔ دیفرانسیلی'' که در آن مکان ناشناختهٔ جسم [[تابع|تابعی]] از زمان است بیان کنیم. |
|||
\frac {dy}{dx} &= f(x) \\[4pt] |
|||
\frac {dy}{dx} &= f(x, y) \\[4pt] |
|||
x_1 \frac {\partial y}{\partial x_1} &+ x_2 \frac {\partial y}{\partial x_2} = y |
|||
\end{align}</math> |
|||
در تمام این موارد، y یک تابع مجهول از x (یا از x1 و x2)، و f یک تابع معین است. |
|||
== یافتن جواب == |
|||
[[پرونده:Sin integral.svg|بندانگشتی|300x300پیکسل|تابع انتگرال [[تابع سینک|سینک]] به صورت <math>\operatorname{Si}(x) = \int {\sin (x) \over x} \operatorname{d}\!x</math> تعریف میشود.]] |
|||
برای بسیاری از معادلات دیفرانسیل، ممکن است جوابی وجود نداشته باشد یا جوابشان [[اثبات یکتایی|یکتا]] نباشد.<ref name=":1"/> در صورتی که جواب یکتا وجود داشته باشد نیز، در اکثر مواقع اثبات میشود که جواب به صورت یک [[تابع مقدماتی|تابع مقدّماتی]] قابلبیان نیست.<ref name=":0"/> |
|||
او این مثالها و نمونههای دیگر را با استفاده از سریهای بینهایت حل میکند و در مورد منحصربهفرد نبودن جوابها بحث میکند. |
|||
به عنوان مثال، جواب معادلهٔ دیفرانسیل <math>y' = {\sin (x) \over x}</math> را ''تابع انتگرال سینوس'' مینامیم <math>y = \operatorname{Si}(x)</math>. با وجود این که این تابع یک [[تابع مقدماتی|تابع مقدّماتی]] نیست، همهٔ خصوصیات این تابع با کامپیوتر قابل محاسبهاند (که در این مورد با [[توابع مثلثاتی|توابع مثلّثاتی]] و [[تابع نمایی|نمایی]] تفاوتی ندارد). |
|||
[[یاکوب برنولی|ژاکوب برنولی]] در سال ۱۶۹۵ میلادی [[معادله دیفرانسیل برنولی]] را پیشنهاد کرد.<ref>{{Citation|last1=Bernoulli|first1=Jacob|author1-link=Jacob Bernoulli|title=Explicationes, Annotationes & Additiones ad ea, quae in Actis sup. de Curva Elastica, Isochrona Paracentrica, & Velaria, hinc inde memorata, & paratim controversa legundur; ubi de Linea mediarum directionum, alliisque novis|year=1695|journal=[[Acta Eruditorum]]}}</ref> این معادله یک [[معادله دیفرانسیل معمولی]] با شکل زیر است: |
|||
در حقیقت، [[تابع نمایی]] نیز به اینصورت تعریف میشود: [[تابع (ریاضیات)|تابعی]] که در معادلهٔ دیفرانسیل <math>y' = y</math> صدق کند را <math>\exp(x)</math> مینامیم (<math>e^x = \exp(x) = y</math>). در نتیجۀ ریاضیدانان جواب معادلات دیفرانسیل پرکاربرد را نامگذاری میکنند. به عنوان مثالی دیگر میتوان به [[تابع بسل|توابع بسل]] اشارهکرد. |
|||
<math>y'+ P(x)y = Q(x)y^n\,</math> |
|||
بنابرین، جواب اکثر معادلات دیفرانسیل خود یک تابع جدید است که با [[حل عددی معادلات دیفرانسیل معمولی|''روشهای عددی (تقریبی)'']] و [[آنالیز عددی|کامپیوتری]] (مانند [[روشهای رونگه‐کوتا|روشهای رونگه-کوتا]]) حل میشوند (از روشهای دیگر عددی میتوان به روش اویلر، روش هون، روش تیلور، آدامز-بشفورث-مولتون، روش میلن سیمپسون، روش هامینگ، روش رانگ-کوتا فلبرگ مرتبه ۵، روش رحمانزاده کای وایت{{مدرک}}، روشهای طیفی و شبه طیفی، روشهای شبکهای همانند [[روش اجزاء محدود|اجزای محدود]] و [[روش تفاضل محدود|تفاضل محدود]] و روشهای بدون شبکه اشارهکرد). |
|||
که سال بعد لایبنیتس با ساده کردن آن جوابهایی برای آن به دست آورد.<ref>{{Citation|last1=Hairer|first1=Ernst|last2=Nørsett|first2=Syvert Paul|last3=Wanner|first3=Gerhard|title=Solving ordinary differential equations I: Nonstiff problems|publisher=[[Springer-Verlag]]|location=Berlin, New York|isbn=978-3-540-56670-0|year=1993}}</ref> |
|||
در صورتی که جواب یک معادله وجود داشته باشد و یکتا باشد و به صورت یک [[تابع مقدماتی|تابع مقدّماتی]] قابل بیان باشد، برای پیدا کردن آن از روشهای حل تحلیلی استفاده میشود (تنها برای سادهترین معادلات دیفرانسیل [[عبارت فرم بسته|جواب صریح]] وجود دارد). |
|||
از نظر تاریخی، مسئله سیم ارتعاشی مانند یک ساز موسیقی توسط [[ژان لو رون دالامبر]]، [[لئونارد اویلر]]، [[دانیل برنولی]] و [[ژوزف لوئی لاگرانژ]] مورد مطالعه قرار گرفت.<ref>{{cite journal|last=Frasier|first=Craig|date=July 1983|title=Review of ''The evolution of dynamics, vibration theory from 1687 to 1742'', by John T. Cannon and Sigalia Dostrovsky|url=http://homes.chass.utoronto.ca/~cfraser/vibration.pdf|journal=Bulletin of the American Mathematical Society|series=New Series|volume=9|issue=1|access-date=۱۴ فوریه ۲۰۲۴|archive-date=۲۹ دسامبر ۲۰۱۶|archive-url=https://web.archive.org/web/20161229061211/http://homes.chass.utoronto.ca/~cfraser/vibration.pdf|url-status=dead}}</ref><ref>{{cite journal|last1=Wheeler|first1=Gerard F.|last2=Crummett|first2=William P.|year=1987|title=The Vibrating String Controversy|journal=[[American Journal of Physics|Am. J. Phys.]]|volume=55|issue=1|pages=33–37|bibcode=1987AmJPh..55...33W|doi=10.1119/1.15311}}</ref><ref>For a special collection of the 9 groundbreaking papers by the three authors, see [http://www.lynge.com/item.php?bookid=38975&s_currency=EUR&c_sourcepage= First Appearance of the wave equation: D'Alembert, Leonhard Euler, Daniel Bernoulli. - the controversy about vibrating strings] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20200209023122/http://www.lynge.com/item.php?bookid=38975&s_currency=EUR&c_sourcepage=|date=2020-02-09}} (retrieved 13 Nov 2012). Herman HJ Lynge and Son.</ref><ref>For de Lagrange's contributions to the acoustic wave equation, can consult [https://books.google.com/books?id=D8GqhULfKfAC&pg=PA18 Acoustics: An Introduction to Its Physical Principles and Applications] Allan D. Pierce, Acoustical Soc of America, 1989; page 18.(retrieved 9 Dec 2012)</ref> در سال ۱۷۴۶، دالامبر [[معادله موج]] یک بعدی را کشف کرد و در عرض ده سال اویلر معادله موج سه بعدی را کشف کرد.<ref name="Speiser">Speiser, David. ''[https://books.google.com/books?id=9uf97reZZCUC&pg=PA191 Discovering the Principles of Mechanics 1600-1800]'', p. 191 (Basel: Birkhäuser, 2008).</ref> |
|||
در این حالت نیز یک راه حل کلّی برای حل تمام معادلات دیفرانسیل (قابل حل تحلیلی) وجود ندارد. دلیل این موضوع میتواند این باشد که هنوز چنین راه حلّی کشف نشده باشد یا این که چنین راه حل کلّی وجود نداشته باشد. به همین دلیل این معادلات به چنددسته تقسیم میشوند که برای هر کدام راهحلّی کشف شدهاست. |
|||
[[معادله اویلر-لاگرانژ]] در دهه ۱۷۵۰ توسط اویلر و لاگرانژ در ارتباط با مطالعات آنها در مورد مسئله [[خم همزمانی|خم همزمانی]] ایجاد شد. این مسئله در رابطه با تعیین منحنیای است که در آن یک ذره وزندار در یک زمان ثابت، مستقل از نقطه شروع، به یک نقطه ثابت سقوط میکند. لاگرانژ این مسئله را در سال ۱۷۵۵ حل کرد و راه حل را برای اویلر فرستاد. آن دو روش لاگرانژ را بیشتر توسعه دادند و آن را در مکانیک به کار بردند که منجر به تدوین [[مکانیک لاگرانژی]] شد. |
|||
بعضی از معادلات دیفرانسیل در هیچکدام از این دستهها نیز قرار نمیگیرند و راه حلّی (تحلیلی) برای آنها وجود ندارد. در این میان روشهای نیمهتحلیلی نیز وجود دارد که از آنها میتوان به روش تجزیه آدومیان، [[روش تحلیل هموتوپی|آنالیز هموتوپی]]، تبدیل دیفرانسیل اشارهکرد. |
|||
در سال ۱۸۲۲، [[ژوزف فوریه]] کار خود را در مورد [[شار گرمایی|شارش گرما]] در کتاب ''Théorie analytique de la chaleur'' (نظریه تحلیلی گرما) منتشر کرد،<ref>{{Cite book|last=Fourier|first=Joseph|title=Théorie analytique de la chaleur|publisher=Firmin Didot Père et Fils|year=1822|location=Paris|language=fr|url=https://archive.org/details/bub_gb_TDQJAAAAIAAJ|oclc=2688081}}</ref> که در آن استدلال خود را بر [[قانون خنکسازی نیوتن]] استوار کرد. در این کتاب پیشنهاد فوریه از [[معادله گرما]] برای رسانش واپخشی گرما وجود داشت. در حال حاضر این معادله دیفرانسیل جزئی بخشی مشترک از درس [[ریاضی فیزیک|فیزیک ریاضی]] است. |
|||
در نتیجه، برای حل یک معادلهٔ دیفرانسیل ابتدا باید بررسی کنیم که آیا جواب یکتا برای آن وجود دارد یا خیر و سپس این که در چه شاخهای قرار دارد. اگر برای شاخهٔ مورد نظر حل تحلیلی وجود داشت، از آن روش استفاده میکنیم و در غیر این صورت از روشهای عددی استفاده میکنیم. مسلّماً اگر جواب عددی برایمان کافی باشد، میتوانیم از همان ابتدا از روش عددی استفاده کنیم. |
|||
== مسائل مقدار اولیه == |
== مسائل مقدار اولیه == |
||
خط ۵۸: | خط ۶۶: | ||
هر دو نوع این معادلات را میتوان از دیدگاه [[معادله دیفرانسیل خطی|خطی]] یا غیرخطی بودن تابع پاسخ هم دستهبندی کرد. اکثر معادلاتی (معمولی) که در فیزیک به آنها برمیخوریم خطی هستند. |
هر دو نوع این معادلات را میتوان از دیدگاه [[معادله دیفرانسیل خطی|خطی]] یا غیرخطی بودن تابع پاسخ هم دستهبندی کرد. اکثر معادلاتی (معمولی) که در فیزیک به آنها برمیخوریم خطی هستند. |
||
اگر درجهٔ مجهول و [[مشتق|مشتقاتش]] یک باشند، آن را ''خطی'' و در غیر این صورت غیرخطی مینامیم.<ref name=":0222"/> |
اگر درجهٔ مجهول و [[مشتق|مشتقاتش]] یک باشند، آن را ''خطی'' و در غیر این صورت غیرخطی مینامیم.<ref name=":0222">{{یادکرد کتاب|عنوان=Thomas' Calculus (14th Edition)|شناسه=978-0134438986|فصل=9}}</ref> |
||
به عنوان مثال، معادلهٔ <math>y' = 1</math> خطی است ولی معادلهٔ <math>(y')^2 = 1</math> غیرخطی است. |
به عنوان مثال، معادلهٔ <math>y' = 1</math> خطی است ولی معادلهٔ <math>(y')^2 = 1</math> غیرخطی است. |
||
خط ۷۴: | خط ۸۲: | ||
=== دستگاه معادلات دیفرانسیل === |
=== دستگاه معادلات دیفرانسیل === |
||
یک شاخهبندی دیگر این معادلات، تعداد مجهولهای این معادلات است. اگر یک مجهول وجود داشته باشد، یک معادله برای پیدا کردن جواب کافی است. اگر دو مجهول باشد دو معادله نیاز است که تشکیل [[دستگاه معادلات]] دیفرانسیل میدهند.<ref name=":0"/> |
یک شاخهبندی دیگر این معادلات، تعداد مجهولهای این معادلات است. اگر یک مجهول وجود داشته باشد، یک معادله برای پیدا کردن جواب کافی است. اگر دو مجهول باشد دو معادله نیاز است که تشکیل [[دستگاه معادلات]] دیفرانسیل میدهند.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=Elementary Differential Equations and Boundary Value Problems (11th Edition)|کوشش=William E. Boyce, Richard C. DiPrima, Douglas B. Meade|شناسه=978-1-119-38164-8}}</ref> |
||
از این معادلات میتوان به [[معادله لوتکا-ولتررا|معادله لوتکا-ولترا]] اشاره کرد که در مدلسازی جمعیّت شکار و شکارچی استفاده میشود. |
از این معادلات میتوان به [[معادله لوتکا-ولتررا|معادله لوتکا-ولترا]] اشاره کرد که در مدلسازی جمعیّت شکار و شکارچی استفاده میشود. |
||
خط ۸۹: | خط ۹۷: | ||
<math>M(x,y) \operatorname{d}\!x + N(x,y) \operatorname{d}\!y = 0 </math> |
<math>M(x,y) \operatorname{d}\!x + N(x,y) \operatorname{d}\!y = 0 </math> |
||
برای حل این معادلات روش کلی وجود ندارد. روشهای متعدّدی وجود دارد که هر کدام تنها برای دستهٔ خاصی از این معادلات کاربردی هستند. از |
برای حل این معادلات روش کلی وجود ندارد. روشهای متعدّدی وجود دارد که هر کدام تنها برای دستهٔ خاصی از این معادلات کاربردی هستند. از مهمترین آنها میتوان به ''مرتبه اول خطی'' و ''مرتبه اول تفکیکپذیر'' اشاره کرد که در ادامه به آنها میپردازیم. |
||
=== |
=== قضیهٔ وجود و یکتایی === |
||
''قضیهٔ پیکارد-لیندلوف'' {{به انگلیسی|Picard–Lindelöf theorem}}: این معادلات در [[بازه|بازهٔ]] وجودیشان دقیقاً یک جواب دارند. اگر <math>f</math> [[تابع پیوسته|پیوسته]] باشد، [[بازه|بازهٔ]] وجودی برابر <math>\mathbb{R}</math> است.<ref name=":0"/> |
''قضیهٔ پیکارد-لیندلوف'' {{به انگلیسی|Picard–Lindelöf theorem}}: این معادلات در [[بازه|بازهٔ]] وجودیشان دقیقاً یک جواب دارند. اگر <math>f</math> [[تابع پیوسته|پیوسته]] باشد، [[بازه|بازهٔ]] وجودی برابر <math>\mathbb{R}</math> است.<ref name=":0"/> |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۱۰: | ||
توجّه کنید که شروط ذکر شده ضروری نیستند؛ یعنی شاید بتوان به روشی دیگر و بدون کمک گرفتن از این قضیه، [[بازه|بازهٔ]] وجودی پیدا کرد. |
توجّه کنید که شروط ذکر شده ضروری نیستند؛ یعنی شاید بتوان به روشی دیگر و بدون کمک گرفتن از این قضیه، [[بازه|بازهٔ]] وجودی پیدا کرد. |
||
=== |
=== مرتبهٔ اول خطی === |
||
[[پرونده:AC RL series circuit.svg|بندانگشتی|256x256پیکسل|یک [[مدار آرال|مدار RL]] ساده]] |
[[پرونده:AC RL series circuit.svg|بندانگشتی|256x256پیکسل|یک [[مدار آرال|مدار RL]] ساده]] |
||
{{اصلی|معادله دیفرانسیل مرتبه اول خطی}}در صورتی که درجهٔ <math>y</math> و <math>y\prime</math> یک باشد به آن خطی گوییم. |
{{اصلی|معادله دیفرانسیل مرتبه اول خطی}}در صورتی که درجهٔ <math>y</math> و <math>y\prime</math> یک باشد به آن خطی گوییم. |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۲۰: | ||
معادلهٔ دیفرانسیل برنولی {{به انگلیسی|Bernoulli differential equation}} معادلهای ست که بتوان آن را به صورت <math>y' + p(t)y = q(t)y^n</math> نوشت. |
معادلهٔ دیفرانسیل برنولی {{به انگلیسی|Bernoulli differential equation}} معادلهای ست که بتوان آن را به صورت <math>y' + p(t)y = q(t)y^n</math> نوشت. |
||
برای حل این معادلات میتوان آنها را با [[تغییر متغیر|تغییر متغیّر]] <math>u = y^{ |
برای حل این معادلات میتوان آنها را با [[تغییر متغیر|تغییر متغیّر]] <math>u = y^{1 - n}</math> به معادلهٔ خطی تبدیل کرد:<ref name=":0"/> |
||
<math>y' + p(t)y = q(t)y^n \Longrightarrow y^{-n}y' + p(t)y^{1-n} = q(t) \Longrightarrow {1 \over 1 - n}{\operatorname{d}\!u \over \operatorname{d}\!t} + p(t)u = q(t) \Longrightarrow {\operatorname{d}\!u \over \operatorname{d}\!t} + (1-n)p(t)u = (1-n)q(t)</math> |
<math>y' + p(t)y = q(t)y^n \Longrightarrow y^{-n}y' + p(t)y^{1-n} = q(t) \Longrightarrow {1 \over 1 - n}{\operatorname{d}\!u \over \operatorname{d}\!t} + p(t)u = q(t) \Longrightarrow {\operatorname{d}\!u \over \operatorname{d}\!t} + (1-n)p(t)u = (1-n)q(t)</math> |
||
=== |
=== مرتبهٔ اول تفکیکپذیر === |
||
''معادلهٔ دیفرانسیل مرتبهٔ اوّل تفکیکپذیر'' {{به انگلیسی|separable first-order differential equations}} معادلاتی هستند که بتوان آنها را به فرم دیفرانسیلی زیر نمایش داد (<math>M</math> و <math>N</math> دلخواه):<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=Calculus: Early Transcendentals|کوشش=James Stewart|شناسه=978-1337613927|پیوند=https://www.stewartcalculus.com/_update/20/home.html|جلدها=9th edition}}</ref> |
''معادلهٔ دیفرانسیل مرتبهٔ اوّل تفکیکپذیر'' {{به انگلیسی|separable first-order differential equations}} معادلاتی هستند که بتوان آنها را به فرم دیفرانسیلی زیر نمایش داد (<math>M</math> و <math>N</math> دلخواه):<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=Calculus: Early Transcendentals|کوشش=James Stewart|شناسه=978-1337613927|پیوند=https://www.stewartcalculus.com/_update/20/home.html|جلدها=9th edition}}</ref> |
||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۸: | ||
<math>\int f(s)\operatorname{d}\!s = \int g(s)\operatorname{d}\!s</math> |
<math>\int f(s)\operatorname{d}\!s = \int g(s)\operatorname{d}\!s</math> |
||
==== |
==== مرتبهٔ اول همگن ==== |
||
{{اشتباه نشود|معادله دیفرانسیل خطی#همگن}}{{اصلی|معادله دیفرانسیل همگن}}{{همچنین ببینید|تابع همگن}} |
{{اشتباه نشود|معادله دیفرانسیل خطی#همگن}}{{اصلی|معادله دیفرانسیل همگن}}{{همچنین ببینید|تابع همگن}} |
||
اگر یک ''معادلهٔ دیفرانسیل مرتبه اوّل'' را به فرم <math>M(x,y) \operatorname{d}\!x + N(x,y) \operatorname{d}\!y = 0 </math> بنویسیم، در صورتی که [[تابع|توابع]] <math>M(x,y) </math> و <math>N(x,y) </math> هر دو [[تابع همگن|توابع همگن]] با درجه (مرتبه) یکسان باشند، آن معادله دیفرانسیل مرتبه اول همگن {{به انگلیسی|Homogeneous first-order differential equation}} است.<ref name="Zill2012">{{cite book|author=Dennis G. Zill|title=A First Course in Differential Equations with Modeling Applications|url=https://books.google.com/books?id=pasKAAAAQBAJ&q=homogeneous|date=15 March 2012|publisher=Cengage Learning|isbn=978-1-285-40110-2}}</ref> |
اگر یک ''معادلهٔ دیفرانسیل مرتبه اوّل'' را به فرم <math>M(x,y) \operatorname{d}\!x + N(x,y) \operatorname{d}\!y = 0 </math> بنویسیم، در صورتی که [[تابع|توابع]] <math>M(x,y) </math> و <math>N(x,y) </math> هر دو [[تابع همگن|توابع همگن]] با درجه (مرتبه) یکسان باشند، آن معادله دیفرانسیل مرتبه اول همگن {{به انگلیسی|Homogeneous first-order differential equation}} است.<ref name="Zill2012">{{cite book|author=Dennis G. Zill|title=A First Course in Differential Equations with Modeling Applications|url=https://books.google.com/books?id=pasKAAAAQBAJ&q=homogeneous|date=15 March 2012|publisher=Cengage Learning|isbn=978-1-285-40110-2}}</ref> |
||
خط ۱۷۸: | خط ۱۸۶: | ||
<math>{\operatorname{d}\!y \over \operatorname{d}\!x} = {\operatorname{d}\!Y \over \operatorname{d}\!X} = -{aX + bY \over eX + fY}</math> |
<math>{\operatorname{d}\!y \over \operatorname{d}\!x} = {\operatorname{d}\!Y \over \operatorname{d}\!X} = -{aX + bY \over eX + fY}</math> |
||
=== |
=== مرتبهٔ اول خودگردان === |
||
{{اصلی|سیستم خودگردان (ریاضیات)}} |
{{اصلی|سیستم خودگردان (ریاضیات)}} |
||
در صورتی که [[مشتق|نرخ رشد]] یک [[تابع]] (<math>y(x)</math>) تنها به مقدار [[تابع]] وابسته باشد، ''خودگردان'' {{به انگلیسی|autonomous differential equations}} نامیده میشود: <math>y\prime = f(y)</math> |
در صورتی که [[مشتق|نرخ رشد]] یک [[تابع]] (<math>y(x)</math>) تنها به مقدار [[تابع]] وابسته باشد، ''خودگردان'' {{به انگلیسی|autonomous differential equations}} نامیده میشود: <math>y\prime = f(y)</math> |
||
خط ۲۰۶: | خط ۲۱۴: | ||
حل این معادلات به صورت زیر است:<ref name=":0"/><math>y\prime = {\operatorname{d}\!y \over \operatorname{d}\!t} = r(1 - {y \over K})\ y \Longrightarrow r \operatorname{d}\!t = {\operatorname{d}\!y \over {(1 - {y \over K})\ y}} = ({1 \over y} + {{1 \over K} \over 1 - {y \over K}})\operatorname{d}\!y \Longrightarrow \int r \operatorname{d}\!t = \int {1 \over y} + {{1 \over K} \over 1 - {y \over K}}\operatorname{d}\!y \Longrightarrow rt + c = \ln y - \ln (1 - {y \over K}) \Longrightarrow e^{rt + c} = {y \over 1 - {y \over K}} </math><math>\Longrightarrow y = {y_0 K \over y_0 + (K - y_0)e^{-rt}} </math> |
حل این معادلات به صورت زیر است:<ref name=":0"/><math>y\prime = {\operatorname{d}\!y \over \operatorname{d}\!t} = r(1 - {y \over K})\ y \Longrightarrow r \operatorname{d}\!t = {\operatorname{d}\!y \over {(1 - {y \over K})\ y}} = ({1 \over y} + {{1 \over K} \over 1 - {y \over K}})\operatorname{d}\!y \Longrightarrow \int r \operatorname{d}\!t = \int {1 \over y} + {{1 \over K} \over 1 - {y \over K}}\operatorname{d}\!y \Longrightarrow rt + c = \ln y - \ln (1 - {y \over K}) \Longrightarrow e^{rt + c} = {y \over 1 - {y \over K}} </math><math>\Longrightarrow y = {y_0 K \over y_0 + (K - y_0)e^{-rt}} </math> |
||
=== |
=== مرتبهٔ اول کامل === |
||
اگر یک معادلهٔ دیفرانسیل مرتبه اوّل را به فرم <math>M(x,y) \operatorname{d}\!x + N(x,y) \operatorname{d}\!y = 0 </math> بنویسیم، با فرض این که <math>M_y(x,y) = {\partial {M} \over \partial y} </math> و <math>N_x(x,y) = {\partial N \over \partial x} </math> [[مشتق جزئی|مشتقهای جزئی]] این توابع باشند (که در یک ناحیهٔ خاص [[تابع پیوسته|پیوسته]] است)، |
اگر یک معادلهٔ دیفرانسیل مرتبه اوّل را به فرم <math>M(x,y) \operatorname{d}\!x + N(x,y) \operatorname{d}\!y = 0 </math> بنویسیم، با فرض این که <math>M_y(x,y) = {\partial {M} \over \partial y} </math> و <math>N_x(x,y) = {\partial N \over \partial x} </math> [[مشتق جزئی|مشتقهای جزئی]] این توابع باشند (که در یک ناحیهٔ خاص [[تابع پیوسته|پیوسته]] است)، |
||
خط ۲۷۴: | خط ۲۸۲: | ||
* معادله موج برای تار مرتعش. |
* معادله موج برای تار مرتعش. |
||
* نوسانگر همساز در [[مکانیک کوانتومی]]. |
* نوسانگر همساز در [[مکانیک کوانتومی]]. |
||
* نظریه پتانسیل. |
* [[نظریه پتانسیل]]. |
||
* معادله موج برای غشای مرتعش. |
* معادله موج برای غشای مرتعش. |
||
* معادلات شکار و شکارچی. |
* معادلات شکار و شکارچی. |
||
خط ۲۹۳: | خط ۳۰۱: | ||
== جستارهای وابسته == |
== جستارهای وابسته == |
||
[[مدل ریاضیاتی|مدلسازی ریاضیاتی]] |
* [[مدل ریاضیاتی|مدلسازی ریاضیاتی]] |
||
== منابع == |
== منابع == |
||
خط ۳۲۵: | خط ۳۳۳: | ||
{{شاخههای اصلی ریاضیات}} |
{{شاخههای اصلی ریاضیات}} |
||
⚫ | |||
{{آنالیز-پاورقی}} |
{{آنالیز-پاورقی}} |
||
{{موضوعات حسابان}} |
{{موضوعات حسابان}} |
||
{{ریاضیات صنعتی و کاربردی}} |
{{ریاضیات صنعتی و کاربردی}} |
||
⚫ | |||
[[رده:حساب دیفرانسیل]] |
[[رده:حساب دیفرانسیل]] |
||
[[رده:معادلات دیفرانسیل|معادلات دیفرانسیل]] |
[[رده:معادلات دیفرانسیل|معادلات دیفرانسیل]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۱
معادلات دیفرانسیل |
---|
طبقهبندی |
پاسخها |
معادله دیفرانسیل (به انگلیسی: Differential Equation) در ریاضیات، معادلهای است که یک یا چند تابع مجهول و مشتقات آنها را به هم مرتبط میکند.[۱] عموماً در کاربردها، توابع کمیتهای فیزیکی را نشان میدهند، مشتقها نرخ تغییر آنها را نشان میدهند، و معادله دیفرانسیل رابطه بین این دو را تعریف میکند. چنین روابطی بسیار رایج است، و به همین دلیل معادلات دیفرانسیل نقش برجستهای در بسیاری از رشتهها از جمله مهندسی، فیزیک، اقتصاد و زیستشناسی دارند.
مطالعه معادلات دیفرانسیل عمدتاً شامل مطالعه جوابهای آنها (مجموعه توابعی که هر معادله را برآورده میکند) و خواص جوابهای آنها است. فقط معادلات دیفرانسیل ساده با فرمولهای صریح قابل حل هستند. با این حال، امکان تعیین بسیاری از خواص جوابهای یک معادله دیفرانسیل معین بدون محاسبه دقیق آنها وجود دارد.
اغلب هنگامی که یک عبارت فرم بسته برای جواب در دسترس نیست، میتوان با استفاده از رایانه به صورت عددی جوابها را تخمین زد. تئوری سیستمهای دینامیکی بر تحلیل کیفی سیستمهایی که با معادلات دیفرانسیل توصیف شدهاند، تأکید میکند، در حالی که روشهای عددی زیادی برای تعیین راهحلها با درجهای از دقت معین توسعه داده شدهاند. استفاده از روشهای مبتنی بر یادگیری ماشین در حل این معادلات رو به گسترش است.[۲]
تاریخچه
[ویرایش]معادلات دیفرانسیل با اختراع حساب دیفرانسیل و انتگرال توسط آیزاک نیوتن و گوتفرید لایبنیتس به وجود آمد. نیوتن در فصل ۲ کتاب خودMethodus fluxionum et Serierum Infinitarum، در سال ۱۶۷۱ سه نوع معادله دیفرانسیل را فهرست کرد:
در تمام این موارد، y یک تابع مجهول از x (یا از x1 و x2)، و f یک تابع معین است.
او این مثالها و نمونههای دیگر را با استفاده از سریهای بینهایت حل میکند و در مورد منحصربهفرد نبودن جوابها بحث میکند.
ژاکوب برنولی در سال ۱۶۹۵ میلادی معادله دیفرانسیل برنولی را پیشنهاد کرد.[۳] این معادله یک معادله دیفرانسیل معمولی با شکل زیر است:
که سال بعد لایبنیتس با ساده کردن آن جوابهایی برای آن به دست آورد.[۴]
از نظر تاریخی، مسئله سیم ارتعاشی مانند یک ساز موسیقی توسط ژان لو رون دالامبر، لئونارد اویلر، دانیل برنولی و ژوزف لوئی لاگرانژ مورد مطالعه قرار گرفت.[۵][۶][۷][۸] در سال ۱۷۴۶، دالامبر معادله موج یک بعدی را کشف کرد و در عرض ده سال اویلر معادله موج سه بعدی را کشف کرد.[۹]
معادله اویلر-لاگرانژ در دهه ۱۷۵۰ توسط اویلر و لاگرانژ در ارتباط با مطالعات آنها در مورد مسئله خم همزمانی ایجاد شد. این مسئله در رابطه با تعیین منحنیای است که در آن یک ذره وزندار در یک زمان ثابت، مستقل از نقطه شروع، به یک نقطه ثابت سقوط میکند. لاگرانژ این مسئله را در سال ۱۷۵۵ حل کرد و راه حل را برای اویلر فرستاد. آن دو روش لاگرانژ را بیشتر توسعه دادند و آن را در مکانیک به کار بردند که منجر به تدوین مکانیک لاگرانژی شد.
در سال ۱۸۲۲، ژوزف فوریه کار خود را در مورد شارش گرما در کتاب Théorie analytique de la chaleur (نظریه تحلیلی گرما) منتشر کرد،[۱۰] که در آن استدلال خود را بر قانون خنکسازی نیوتن استوار کرد. در این کتاب پیشنهاد فوریه از معادله گرما برای رسانش واپخشی گرما وجود داشت. در حال حاضر این معادله دیفرانسیل جزئی بخشی مشترک از درس فیزیک ریاضی است.
مسائل مقدار اولیه
[ویرایش]در حل مسائل کلّی به ثابت انتگرال برمیخوریم. به عنوان مثال:
به این معنی که مقدار پادمشتق میتواند هر تابع (به ازای هر ) باشد. به عبارتی دیگر تابع ممکن است یا یا موارد مشابه باشد.
در صورتی که مقدار اوّلیّهٔ را بدانیم، میتوان آن را به صورت دقیق پیدا کرد. در مثال قبلی، اگر بدانیم از این موضوع نتیجه میگیریم:
به عنوان مثال، اگر بدانیم سرعت یک جسم () برابر ۱ است و همچنین در ثانیهٔ ۱ در مکان ۲ قرار داشته ()، از روش مذکور برای پیدا کردن معادلهٔ مکان-زمان استفاده میکنیم.
شاخهبندی
[ویرایش]معادلات دیفرانسیل را بهطور کلی به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
- معادلات دیفرانسیل معمولی (به انگلیسی: ordinary differential equation): در این نوع معادلات تابع پاسخ دارای تنها یک متغیّر مستقل است. یک معادله شامل یک متغیّر مستقل ، تابع و مشتقات آن را یک معادله دیفرانسیل عادی یا معمولی (به انگلیسی: ODE) مینامند.
- معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزئی (به انگلیسی: partial differential equation): در این نوع معادلات تابع پاسخ دارای چندین متغیّر مستقل میباشد. معادلهای پدید آمده از تابعی با بیش از یک متغیّر مستقل همراه با مشتقات جزئی آن را معادله دیفرانسیل جزئی (به انگلیسی: PDE) مینامند.
خطی
[ویرایش]هر دو نوع این معادلات را میتوان از دیدگاه خطی یا غیرخطی بودن تابع پاسخ هم دستهبندی کرد. اکثر معادلاتی (معمولی) که در فیزیک به آنها برمیخوریم خطی هستند.
اگر درجهٔ مجهول و مشتقاتش یک باشند، آن را خطی و در غیر این صورت غیرخطی مینامیم.[۱۱]
به عنوان مثال، معادلهٔ خطی است ولی معادلهٔ غیرخطی است.
به دلیل این که معادلات خطی حل (نسبتاً) سادهتری دارند، میتوان معادلات غیرخطی را با تقریب خطی به معادلات خطی تبدیل و آنها را با روشهای معمول حل کرد. به این عمل خطیسازی میگویند.
از کاربردهای فیزیکی این معادلات میتوان به مدلسازی حرکت سیارات، که از قانون دوم نیوتن به دست میآیند اشاره کرد. در مورد حرکت موشکها در نزدیکی سطح زمین و در فضا، معادلات دیفرانسیل پیچیدهتر هستند. در رشته سینتیک شیمیایی، معادلات دیفرانسیل نقش منحصر به فردی به عهده دارند. همچنین در مواردی چون سود مرکب، واپاشی رادیواکتیو و قانون سرمایش نیوتن کاربرد فراوانی دارد.
مرتبه
[ویرایش]مرتبهٔ یک معادلهٔ دیفرانسیل عبارت است از مرتبهٔ مشتقی که بالاترین مرتبه را در معادله دارد.
به عنوان مثال، مرتبهٔ معادلهٔ یک است و مرتبهٔ دو است.
همچنین مرتبه معادلات دیفرانسیل را میتوان به صورت کسری در نظر گرفت که به معادلات دیفرانسیل کسری مشهورند. این نوع از معادلات دیفرانسیل غیرخطی نیز روشهای حل گوناگونی دارند که میتوان به روش تجزیه آدومیان، هموتوپی و تکرار تغییرات اشاره نمود.
دستگاه معادلات دیفرانسیل
[ویرایش]یک شاخهبندی دیگر این معادلات، تعداد مجهولهای این معادلات است. اگر یک مجهول وجود داشته باشد، یک معادله برای پیدا کردن جواب کافی است. اگر دو مجهول باشد دو معادله نیاز است که تشکیل دستگاه معادلات دیفرانسیل میدهند.[۱۲]
از این معادلات میتوان به معادله لوتکا-ولترا اشاره کرد که در مدلسازی جمعیّت شکار و شکارچی استفاده میشود.
مرتبه اول
[ویرایش]معادلات دیفرانسیل مرتبهٔ اوّل (به انگلیسی: First-Order Differential Equations) گروهی از معادلات دیفرانسیل هستند که تنها شامل مشتق مرتبهٔ اوّل تابع مجهول هستند (و البتّه خود آن تابع). اگر تابعی مجهول از متغیّر باشد، یک معادله دیفرانسیل مرتبه اوّل معادلهای ست که بتوان آن را به صورت زیر نمایش داد (که در آن میتواند هر تابع پیوستهای باشد):[۱۱]
به عنوان مثال یک معادله دیفرانسیل مرتبه اوّل است () و حل آن ما را به میرساند.
یکی از فرمهای دیگر این معادلات به شکل زیر است:
برای حل این معادلات روش کلی وجود ندارد. روشهای متعدّدی وجود دارد که هر کدام تنها برای دستهٔ خاصی از این معادلات کاربردی هستند. از مهمترین آنها میتوان به مرتبه اول خطی و مرتبه اول تفکیکپذیر اشاره کرد که در ادامه به آنها میپردازیم.
قضیهٔ وجود و یکتایی
[ویرایش]قضیهٔ پیکارد-لیندلوف (به انگلیسی: Picard–Lindelöf theorem): این معادلات در بازهٔ وجودیشان دقیقاً یک جواب دارند. اگر پیوسته باشد، بازهٔ وجودی برابر است.[۱۲]
در غیر این صورت، پیدا کردن بازهای که جواب در آن وجود دارد میتواند سخت باشد. بازهٔ وجودی جواب شاید هیچ ارتباطی با بازهٔ پیوستگی نداشته باشد.[۱۲]
اگر توابع و در یک مربّع فرضی (مثل ) پیوسته باشند،
بازهای از (مثل ) وجود دارد که معادلهٔ (با مقادیر اوّلیّهٔ دلخواه) در آن جواب دارد.[۱۲]
توجّه کنید که شروط ذکر شده ضروری نیستند؛ یعنی شاید بتوان به روشی دیگر و بدون کمک گرفتن از این قضیه، بازهٔ وجودی پیدا کرد.
مرتبهٔ اول خطی
[ویرایش]در صورتی که درجهٔ و یک باشد به آن خطی گوییم.
در مدارهای RL، به کمک قانون اهم به معادلاتی مشابه میرسیم ( و و ثابت و تابعی از ) و برای پیدا کردن باید از معادلات دیفرانسیل مرتبه اوّل خطی کمک بگیریم.[۱۱]
برنولی
[ویرایش]معادلهٔ دیفرانسیل برنولی (به انگلیسی: Bernoulli differential equation) معادلهای ست که بتوان آن را به صورت نوشت.
برای حل این معادلات میتوان آنها را با تغییر متغیّر به معادلهٔ خطی تبدیل کرد:[۱۲]
مرتبهٔ اول تفکیکپذیر
[ویرایش]معادلهٔ دیفرانسیل مرتبهٔ اوّل تفکیکپذیر (به انگلیسی: separable first-order differential equations) معادلاتی هستند که بتوان آنها را به فرم دیفرانسیلی زیر نمایش داد ( و دلخواه):[۱۳]
برای حل این معادله، آن را به فرم زیر مینویسیم:
با فرض این که و پادمشتق و باشند:
طبق قاعدهٔ زنجیرهای:
در نتیجه تساوی بالا را میتوان به صورت زیر نوشت:
در نتیجه، با انتگرالگیری نسبت به داریم:
به عبارتی دیگر، جواب به صورت زیر به دست میآید:[۱۲]
مرتبهٔ اول همگن
[ویرایش]اگر یک معادلهٔ دیفرانسیل مرتبه اوّل را به فرم بنویسیم، در صورتی که توابع و هر دو توابع همگن با درجه (مرتبه) یکسان باشند، آن معادله دیفرانسیل مرتبه اول همگن (به انگلیسی: Homogeneous first-order differential equation) است.[۱۴]
به عبارتی دیگر و .
توجّه کنید که مرتبهٔ همگنی توابع () با مرتبهٔ معادله (یک) اشتباه نشود.
حال درصورتی که :
به عبارتی دیگر را میتوان به صورت تابعی از تنها کسر بیان کرد ( یک تابع همگن درجه صفر است). این معادلات را میتوان با تغییر متغیّر به معادلات تفکیکپذیر تبدیل کرد.[۱۲]
به عنوان مثال، معادلهٔ را میتوان به صورت نمایش داد (پس همگن است). با فرض ، میتوان معادله را به صورت تفکیک کرد. ادامهٔ حل، به روش حل معادلات تفکیکپذیر است.
یک حالت خاص
[ویرایش]اگر یک معادلهٔ دیفرانسیل به فرم یا باشد، میتوان معادلهٔ مذکور را با تغییر متغیّر به یک معادلهٔ همگن تبدیل کرد.
جوابهای دو معادله دومجهولی و به صورت زیر به دست میآید (اگر ):
سپس با تغییر متغیّر و میتوان معادلهٔ مذکور را به یک معادلهٔ همگن تبدیل کرد:
مرتبهٔ اول خودگردان
[ویرایش]در صورتی که نرخ رشد یک تابع () تنها به مقدار تابع وابسته باشد، خودگردان (به انگلیسی: autonomous differential equations) نامیده میشود:
رشد نمایی
[ویرایش]معادلهٔ رشد نمایی سادهترین نوع معادلات خودگردان است و برای مدلسازی رشد بعضی گونهها (مثل میکروبها) استفاده میشود. به این معادله «قانون رشد طبیعی» نیز میگویند.[۱۳]
این معادلات را میتوان به فرم نوشت ( یک عدد و تابعی از است) و جواب آن برابر است.[۱۲]
رشد لجستیک
[ویرایش]معادلهٔ لُجِستیک یا معادلهٔ ورهولست (به انگلیسی: Verhulst equation or Logistic equation) از انواع معادلات خودگردان است که اوّلین بار توسّط یک ریاضیدان بلژیکی (به فرانسوی: Pierre François Verhulst) برای مدلسازی رشد جمعیّت معرّفی شد.
به عنوان مثال در حالت کشت سلّول در یک پتریدیش، اگر در ابتدا تعداد میکروبها کم باشند به صورت نمایی رشد میکنند؛ امّا به دلیل محدود بودن فضای رشد، تعداد آنها از مقدار خاصی فراتر نمیرود و سرعت رشد به مرور کاهش پیدا میکند. همچنین اگر تعداد اوّلیّهٔ میکروبها از این حد فراتر بود تعدادی از آنها نابود میشدند.
این معادلات را میتوان به فرم یا به شکل معمولترِ نوشت ().
به ثابت نرخ رشد ذاتی (به انگلیسی: intrinsic growth rate) گفته میشود، زیرا در ابتدا (یعنی ) که است، میشود.
به ثابت حد اشباع یا ظرفیّت تحمّل محیطی (به انگلیسی: environmental carrying capacity) گفته میشود. تمام توابع لجستیک (با هر مقدار اوّلیّهٔ مثبتی) به میل میکنند.
حل این معادلات به صورت زیر است:[۱۲]
مرتبهٔ اول کامل
[ویرایش]اگر یک معادلهٔ دیفرانسیل مرتبه اوّل را به فرم بنویسیم، با فرض این که و مشتقهای جزئی این توابع باشند (که در یک ناحیهٔ خاص پیوسته است)،
معادلهٔ مورد نظر کامل (به انگلیسی: exact differential equations) است اگر و تنها اگر .
به بیانی دیگر معادله کامل است اگر و تنها اگر تابعی مانند وجود داشته باشد که و .[۱۲] در آن صورت میشود.
برای حل این معادلات میتوان از این روش استفاده کرد:
در نتیجه با قرار دادن به جواب میرسیم.[۱۲]
عامل انتگرالساز
[ویرایش]در بعضی موارد که معادلهٔ کامل نیست میتوان با یک ترفند آن را به یک معادلهٔ کامل تبدیل کرد و سپس آن را به روش مذکور حل کرد. در این ترفند ساده معادله را در یک عامل انتگرالساز (به انگلیسی: integrating factor) (مثل ) ضرب میکنیم به صورتی که معادلهٔ به دست آمده () کامل باشد.
مشکل این ترفند در پیدا کردن عامل انتگرالساز مناسب است. طبق تعریفِ معادلهٔ کامل برای معادلهٔ جدید:
امّا پیدا کردن با حل این معادله بسیار دشوار است (همچنین احتمالاً یکتا نیست). برای حل این مشکل حدس میزنیم که باشد و امیدوار میمانیم که همینطور باشد. اگر با این فرض به دست آمد و معادلهٔ طبق تعریف کامل شد، به این نتیجه میرسیم که فرضمان درست بوده. گاهی نیز با حدس میتوان به جواب رسید.[۱۲]
یک مثال
[ویرایش]معادلهٔ کامل نیست. و .
برای پیدا کردن عامل انتگرالساز از حدس استفاده میکنیم:
معادلهٔ جدید به صورت به دست میآید.
باید بررسی کنیم که آیا معادلهٔ جدید کامل هست یا نه، زیرا شاید حدسمان اشتباه بوده. پس از بررسی (تعریف کامل بودن) مشاهده میکنیم که معادله کامل شده. حال باید معادلهٔ کامل را حل کنیم تا جواب به دست بیاید.
تابعی مانند وجود دارد که و .
از طرفی میدانستیم که . پس:
برای حل معادلات کامل باید از استفاده کرد:
در ادامه میتوان را بر حسب به دست آورد.
همچنین توجّه داشته باشید که یکتا نبود. به عنوان مثال یک عامل انتگرالساز دیگر است که به کمک آن باز هم به همین جواب میرسیم.[۱۲]
معادلات دیفرانسیل مشهور
[ویرایش]- قانون دوم نیوتن در دینامیک (مکانیک)
- معادلات همیلتون در مکانیک کلاسیک
- واپاشی هستهای در فیزیک هستهای
- معادله موج
- معادلات ماکسول در الکترومغناطیس
- معادلات پواسن
- معادله لاپلاس که توابع هارمونیک را تعریف میکند
- مسئله منحنی کوتاهترین زمان.
- فرمول انیشتین.
- قانون گرانش نیوتن.
- معادله شرودینگر در مکانیک کوانتوم
- معادلات ناویه-استوکس در دینامیک شارهها
- معادلات کوشی-ریمان در آنالیز مختلط
- معادله پواسون-بولتزمن در دینامیک ملکولی
- معادله موج برای تار مرتعش.
- نوسانگر همساز در مکانیک کوانتومی.
- نظریه پتانسیل.
- معادله موج برای غشای مرتعش.
- معادلات شکار و شکارچی.
- مکانیک غیر خطی.
- مسئلهٔ مکانیکی آبل.
- معادلات دسته لین-امدن
- معادله ابرگاز کروی
- معادله کوتوله سفید
- معادلات امدن-فاولر
- معادله جمعیتی ولترا
- معادله توماس فرمی
- معادله بلاسیوس
- معادله فالکنر اسکن
- معادله فوکر-پلانک
- معادله لوتکا ولترا در مدلسازی جمعیّت شکار و شکارچی
- معادله زابولوتسکایا-خوخولوف
- معادله برنولی
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ Dennis G. Zill (15 March 2012). A First Course in Differential Equations with Modeling Applications. Cengage Learning. ISBN 978-1-285-40110-2.
- ↑ «Solving differential equations with machine learning».
- ↑ Bernoulli, Jacob (1695), "Explicationes, Annotationes & Additiones ad ea, quae in Actis sup. de Curva Elastica, Isochrona Paracentrica, & Velaria, hinc inde memorata, & paratim controversa legundur; ubi de Linea mediarum directionum, alliisque novis", Acta Eruditorum
- ↑ Hairer, Ernst; Nørsett, Syvert Paul; Wanner, Gerhard (1993), Solving ordinary differential equations I: Nonstiff problems, Berlin, New York: Springer-Verlag, ISBN 978-3-540-56670-0
- ↑ Frasier, Craig (July 1983). "Review of The evolution of dynamics, vibration theory from 1687 to 1742, by John T. Cannon and Sigalia Dostrovsky" (PDF). Bulletin of the American Mathematical Society. New Series. 9 (1). Archived from the original (PDF) on 29 December 2016. Retrieved 14 February 2024.
- ↑ Wheeler, Gerard F.; Crummett, William P. (1987). "The Vibrating String Controversy". Am. J. Phys. 55 (1): 33–37. Bibcode:1987AmJPh..55...33W. doi:10.1119/1.15311.
- ↑ For a special collection of the 9 groundbreaking papers by the three authors, see First Appearance of the wave equation: D'Alembert, Leonhard Euler, Daniel Bernoulli. - the controversy about vibrating strings بایگانیشده در ۲۰۲۰-۰۲-۰۹ توسط Wayback Machine (retrieved 13 Nov 2012). Herman HJ Lynge and Son.
- ↑ For de Lagrange's contributions to the acoustic wave equation, can consult Acoustics: An Introduction to Its Physical Principles and Applications Allan D. Pierce, Acoustical Soc of America, 1989; page 18.(retrieved 9 Dec 2012)
- ↑ Speiser, David. Discovering the Principles of Mechanics 1600-1800, p. 191 (Basel: Birkhäuser, 2008).
- ↑ Fourier, Joseph (1822). Théorie analytique de la chaleur (به فرانسوی). Paris: Firmin Didot Père et Fils. OCLC 2688081.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ «۹». Thomas' Calculus (14th Edition).
- ↑ ۱۲٫۰۰ ۱۲٫۰۱ ۱۲٫۰۲ ۱۲٫۰۳ ۱۲٫۰۴ ۱۲٫۰۵ ۱۲٫۰۶ ۱۲٫۰۷ ۱۲٫۰۸ ۱۲٫۰۹ ۱۲٫۱۰ ۱۲٫۱۱ ۱۲٫۱۲ Elementary Differential Equations and Boundary Value Problems (11th Edition). به کوشش William E. Boyce, Richard C. DiPrima, Douglas B. Meade.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Calculus: Early Transcendentals. ج. ۹th edition جلد. به کوشش James Stewart.
- ↑ Dennis G. Zill (15 March 2012). A First Course in Differential Equations with Modeling Applications. Cengage Learning. ISBN 978-1-285-40110-2.
- سیمونز آرش دارابی فرد ج.اف. معادلات دیفرانسیل و کاربرد آنها، ترجمه:علی اکبر بابایی، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ یازدهم
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Differential equation». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی.
مطالعهٔ بیشتر
[ویرایش]- Abbott, P.; Neill, H. (2003). Teach Yourself Calculus. pp. 266–277.
- Blanchard, P.; Devaney, R. L.; Hall, G. R. (2006). Differential Equations. Thompson.
- Boyce, W.; DiPrima, R.; Meade, D. (2017). Elementary Differential Equations and Boundary Value Problems. Wiley.
- Coddington, E. A.; Levinson, N. (1955). Theory of Ordinary Differential Equations. McGraw-Hill.
- Ince, E. L. (1956). Ordinary Differential Equations. Dover.
- Johnson, W. (1913). A Treatise on Ordinary and Partial Differential Equations. John Wiley and Sons. In University of Michigan Historical Math Collection
- Polyanin, A. D.; Zaitsev, V. F. (2003). Handbook of Exact Solutions for Ordinary Differential Equations (2nd ed.). Boca Raton: Chapman & Hall/CRC Press. ISBN 1-58488-297-2.
- Porter, R. I. (1978). "XIX Differential Equations". Further Elementary Analysis.
- Teschl, Gerald (2012). Ordinary Differential Equations and Dynamical Systems. Providence: American Mathematical Society. ISBN 978-0-8218-8328-0.
- Daniel Zwillinger (12 May 2014). Handbook of Differential Equations. Elsevier Science. ISBN 978-1-4832-6396-0.