پرش به محتوا

حیدربابایه سلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز واگردانی خودکار خرابکاری بر پایه امتیاز خرابکاری. واگردانی اشتباه ربات را همراه با پیوند تفاوت در کاربر:Dexbot/گزارش اشتباه اعلام کنید. همچنین توصیه میشود حساب کاربری بسازید.
برچسب: واگردانی
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
'''حیدربابایا سالام''' یا '''''حیدربابایه سلام''''' (به فارسی: سلام بر حیدربابا) که اغلب به صورت کوتاه «حیدربابا» خوانده می‌شود، نام منظومه‌ای از [[محمدحسین شهریار]] است که به [[ترکی آذربایجانی]] سروده شده‌است.{{سخ}}
'''حیدربابایا سالام''' یا '''''حیدربابایه سلام''''' (به فارسی: سلام بر حیدربابا) که اغلب به صورت کوتاه «حیدربابا» خوانده می‌شود، نام منظومه‌ای از [[محمدحسین شهریار]] است که به [[ترکی آذربایجانی]] سروده شده‌است.{{سخ}}
شهریار در این اثر از [[دوران کودکی]] خود در [[خشکناب]]، که در پای کوهی به نام حیدربابا قرار دارد یاد می‌کند. او کوه کوچک حیدربابا را خطاب قرار داده و توصیف گیرائی از طبیعت و مردمان آن سامان به دست می‌دهد و گاه احساس خود از اوضاع گذشته و حال را با زبانی ساده و بی‌تکلف و نزدیک به زبان عامهٔ مردم بیان می‌کند.
شهریار در این اثر از [[دوران کودکی]] خود در [[خشکناب]]، که در پای کوهی به نام حیدربابا قرار دارد یاد می‌کند. او کوه کوچک حیدربابا را خطاب قرار داده و توصیف گیرائی از طبیعت و مردمان آن سامان به دست می‌دهد و گاه احساس خود از اوضاع گذشته و حال را با زبانی ساده و بی‌تکلف و نزدیک به زبان عامهٔ مردم بیان می‌کند.

'''در بخشی از کتاب ترجمه پارسی حیدربابایه سلام به انضمام زندگینامه‌‌ی استاد شهریار می‌خوانیم''':

محمدحسین که دوران مدرسه را در تبریز به پایان برده، با راهنمایی‌های پدر و تشویق‌های او، کعبه‌ی آمال خود را در دارالفنون می‌یابد و در سال 1300 در سن 15 - 16 سالگی راهی تهران می‌شود. خودِ استاد در این باره چنین نقل می‌کند: «پدرم مرا همراه سیدی که از نزدیکان ما بود، راهی تهران کرد و مبلغ 500 تومان به ایشان داد تا مرا سالم به تهران برساند، یادم می‌آید از بابت زیادی پول به پدرم اعتراض کردم ولی در جواب به من گفت: پسرم سخت نگیر با این پول تو را بیمه کردم. این موضوع بعدها در تهران به حقیقت پیوست و چند بار توسط این سیداز خطر مرگ نجات یافتم.»

این نوجوان که از همان اوایل جوانی به چندین هنر از جمله شعر، موسیقی، خوشنویسی و خوش صدایی و خوش سیمایی آراسته و پیراسته است، در مدرسه‌ی دارالفنون ثبت نام نموده و شروع به تحصیل می‌کند. این دوران با آشنایی او با دوست گرمابه و گلستان ایام جوانی‌اش، سید ابوالقاسم شهیار که هر جا او را همراهی می‌کند آغاز می‌شود و آشنایی با شخصیت‌هایی چون لطف ا... زاهدی، استاد ابوالحسن خان صبا، حبیب ساعی، قمرالملوک وزیری، ملک الشعرای بهار، عارف قزوینی، اسماعیل امیرخیزی، اشتری و... ادامه پیدا می‌کند.

در همان سالی که محمدحسین به تهران برای تحصیل مهاجرت می‌کند، اعتصام الملک پدر شاعره‌ی توانای ایران زمین، پروین اعتصامی نیز به تهران نقل مکان می‌کند و در این زمان پروین که هفت ساله است که میان پدرش و محمد حسین دوستی و مراوداتی برقرارمی شود که موجب دلگرمی میرآقا می‌شود که دل در گرو سفر فرزندش به تهران دارد.

محمدحسین که تحصیلات متوسطه خود را در دارالفنون باتمام رسانده، در سال 1303 خورشیدی در 19 سالگی وارد مدرسه طب دارالفنون می‌شود، مدرسه‌ای که هرگز نتوانست آن را به پایان برساند


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۳۷: خط ۲۷:


=== وزن ===
=== وزن ===
وزن این اشعار بر خلاف اکثر اشعار کلاسیک ترکی آذربایجانی که [[وزن عروضی|عروضی]] هستند، بر اساس [[وزن هجایی]] است به این ترتیب که مصرع‌ها از سه قسمت «چهار، چهار، سه» هجایی تشکیل شده‌است برای نمونه:
شعر بر اساس نوع وزن و نوع هجاها و تعداد آن به دو بخش هجائی و شعر عروضی تقسیم بندی شده است و از طرف دیگر عمده قالب های رایج شعری ، عروضی و قالب هایی کاملا عربی هستند که وارد دیگر زبان ها شده اند. غزل، قصیده، مثنوی، مسمط، رباعی و بسیاری از قالب های رایج در شعر و ادبیات فارسی و ترکی، کاملا عربی می باشند که بر اساس وزن عروضی سروده می شوند.

در زبان فارسی به علت مشابهت ساختاری اش با عربی(نسبت به ترکی) از چالش های زبانی و کلامی و تلفظی و حتی مکتوبی کمتری برخوردار هستند برخلاف زبان ترکی. چراکه اساس شعر ترکی بر وزن هجائی است نه عروضی اصلا شعر هجائی مخصوص تر کها بوده و ذات اصلی شعر ترکی را تعداد هجاها تشکیل می دهد نه نوع هجاها، آنچنانکه در عربی و فارسی و زبان های مشابه این دو رایج است. همانطور که می دانیم قالب های عروضی بعد از ورود دین مقدس اسلام به آزربایجان وارد ادبیات ترکی نیز شدند از جمله غزل، مثنوی، قصیده و...

و شاعران بزرگ آزربایجان مانند مولانا فضولی، انواری، خاقانی، نظامی، بیلقانی، نسیمی، استاد شهریار و بسیاری از شاعران متقدم و متاخر آزربایجان در قالب های عروضی نه تنها به زبان مادری خود(ترکی) بلکه اشعار بسیار بسیار قوی حتی به زبان های عربی و فارسی سروده و می سرایند. ولی سلاست و روانی موسیقایی شعر عروضی(ترکی) که عاریتی است هرگز به زیبایی و دلنشینی و سلاست و آهنگین بودن و مردمی بودن شعر هجائی اش نمی رسد چرا که وزن هجائی در شعر ترکی ذات زبان ترکی می باشد نه عاریتی.

قالب های شعر عروضی قالبهایی کاملا عربی هستند. بدینصورت که در رکن بندی و تقسیم بندی و هجابندی آن علاوه بر تعداد هجاها نوع هجا ها نیز مطرح می شود یعنی در یک قالبی اگر مصراع اول 10 هجا باشد حتما تمام مصراع های بعدی آن نیز 10 هجا خواهد بود و مهمتر از همه اگر مصراع اول بر وزن "مفعول فاعلاتن فاعلات" باشد تمام مصراع های بعدی نیز باید بر وزن "مفعول فاعلاتن فاعلات" بیاید به تعبیری دیگر در شعر عروضی باید هجاهای کشیده و بلند و کوتاه دقیقا در مقابل هم قرار بکیرند (مگر اینکه از اختیاران شاعری در برخی موارد جزئی استفاده شود). در حالیکه در شعر هجائی تقسیم بندی بر اساس تعداد هجاها صورت می گیرد نه نوع هجا . حالا ممکن است که هجای کوتاه و بلند و کشیده دقیقا در مقابل هم قرار نگرفته باشند. پس نوع هجاها یکی از تفاوت های اصلی شعر هجائی با عروضی می باشد.

شعر بر مبنای هجا؛

اساس شعر ترکی هجائی است و شعر هجائی مختص ملت ترک می باشد . در شعر هجائی برخلاف شعر عروضی ما با نوع هجا ها سروکار نداریم یعنی شعر هجائی به این صورت نیست که حتم باید هجاهای بلند در مقابل هجاهای بلند و هجاهای کوتاه نیز در مقابل هجاهای کوتاه قرار بکیرد شعر هجائی بیشتر بر اساس تعداد هجاها صورت می گیرد مثلا در قالب گرایلی هر مصراع باید 8 هجا باشد، بایاتی 7 هجا، بئشلیک هر مصراع به دو قسمت 5 هجائی تقسیم می شود، قالب قوشمالار هر مصراع باید 11 هجا داشته باشد در قالب دیوانی هر مصراع 15 هجا دارد که به دو قسمت 7 هجائی و 8 هجائی تقسیم می شود.

در کتاب دیوان لغات الترک که در حدود 1000 سال پیش توسط محمود کاشغری در خصوص زبان ترکی و لهجه و گویش های مختلف آن، شعر و ادبیات ترکی، تاریخ و تمدن ترکها(پیش از اسلام و بعد از اسلام) ، فرهنگ ملت ترک،وسعت جغرافیای ترک ها، میتولوژی ملت ترک و ... به زبان عربی برای عربها نوشته شده و در آن از زبان الهی و مقدس عربی در کنار زبان ساختارمند ترکی به عنوان بازوهای زبان اسلام و قرآن یاد شده است، در این کتاب، ذات و طبیعت اصلی شعر ترکی را هجائی دانسته و شعر هجائی را از اختراعات ترک ها ذکر کرده است و حتی تمام اشعار مذکور در کتاب(دیوان لغات الترک) دارای وزن هجایی هستند. در کتاب مذکور قدمت اشعار هجائی به بیش از 4 هزار سال(تا زمان مولف ) ذکر شده است.(دیوان لغات الترک، محمود کاشغری، ترجمه و تصحیح دکتر حسین محمدزاده صدیق، نشر اختر ص 34)

وزن هجایی، وزن بومی و ملی ترکی است که از گذشته های بسیار دور تغذیه می شود . برخی از قالب های هجایی به سبب کاربرد بیشتر، نامهای خاصی یافته اند، نظیر : گرایلی، قوشما، بایاتی ، بئشلیک، دیوانی و ...

با تدبر در کتاب "دیوان لغات الترک" می توان قالبهای اشعار هجائی را دانست که چندی از آنها به این شرح اند :

1. قالب پنج هجایی

2. قالب شش هجایی

3. قالب هفت هجایی

4. قالب هشت هجایی

5. قالب ده هجایی

6. قالب یازده هجایی

7. قالب دوازده هجایی

8. ...و

وزن حیدربابایه سلام بر خلاف وزن اکثر اشعار، بر اساس [[وزن هجایی]] است به این ترتیب که مصرع‌ها از سه قسمت «چهار، چهار، سه» هجایی تشکیل شده‌است برای نمونه:


حیدر بابا ایلدریملار شاخاندا
حیدر بابا ایلدریملار شاخاندا
خط ۷۸: خط ۳۴:


== ترجمه به زبان‌های دیگر ==
== ترجمه به زبان‌های دیگر ==
نکته حائز اهمیت در این ترجمه ها نوع نگاه شاعر به ساختار وزنی و کلامی حیدربالایه سلام است .

بطوریکه تنها در سروده منظوم آقای دادرس کنده که چندان نام آشنا نیز نیست یافت میشود که متاسفانه در ترجمه سایر عزیزان مغفول مانده


یکی ترجمه شعر به زبان محاوره آنچنان که اصل اثر بصورت محاوره سروده شده است.

دوم وزن سروده شده اغلب شاعران بدون توجه به اصل اثر عروضی بوده لکن ترجمه این شاعر جوان همانند خود اثر بصورت هجایی سروده شده است .

مانند:

حی در بابا وق تی که رعد می غر ره


دقیقا از ۱۱ هجا تشکیل شده همانند اصل اثر.

این اثر به زبان‌های مختلف چه به صورت نظم و چه به صورت نثر ترجمه شده‌است.
این اثر به زبان‌های مختلف چه به صورت نظم و چه به صورت نثر ترجمه شده‌است.


خط ۱۱۱: خط ۵۱:
بر شوکت و تبارِ تو بادا سلام من}}
بر شوکت و تبارِ تو بادا سلام من}}
{{ب|گاهی رَوَد مگر به زبانِ تو نامِ من |}}
{{ب|گاهی رَوَد مگر به زبانِ تو نامِ من |}}
{{پایان شعر}}و ترجمه فاخر دیگر اثر اسماعیل دادرس کنده
{{پایان شعر}}

حیدبابا وقتی که رعد می غره

سیلاب از اون جاری میشه تو دره

دخترکا صف میزنن دوباره


سلام من به شوکت و ایلتون

کاشکی بیاد اسم منم پیشتون


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۲۹: خط ۵۸:
* [https://web.archive.org/web/20100105153357/http://www.farhangsara.com/fshahriar.htm بیوگرافی شهریار و اشعار وی با صدای خودش]
* [https://web.archive.org/web/20100105153357/http://www.farhangsara.com/fshahriar.htm بیوگرافی شهریار و اشعار وی با صدای خودش]
* [http://ganjoor.net/shahriar/heydarbaba/ ترجمهٔ فارسی حیدر بابا توسط دکتر بهروز ثروتیان]
* [http://ganjoor.net/shahriar/heydarbaba/ ترجمهٔ فارسی حیدر بابا توسط دکتر بهروز ثروتیان]
* [http://dx.doi.org/10.13140/RG.2.2.13725.05607 متن کامل حیدر بابا با توضیحات]
{{ادبیات ترکی آذربایجانی}}
{{ادبیات ترکی آذربایجانی}}
[[رده:ادبیات آذربایجان]]
[[رده:ادبیات آذربایجان]]
[[رده:شعر جمهوری آذربایجان]]
[[رده:شعرهای ۱۹۵۴ (میلادی)]]
[[رده:شعرهای ۱۹۵۴ (میلادی)]]
[[رده:کتاب‌های ترکی]]
[[رده:کتاب‌های ترکی]]
[[رده:محمدحسین شهریار]]
[[رده:شعرهای شهریار]]
[[رده:شعر جمهوری آذربایجان]]

نسخهٔ کنونی تا ۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۸

حیدربابایا سالام یا حیدربابایه سلام (به فارسی: سلام بر حیدربابا) که اغلب به صورت کوتاه «حیدربابا» خوانده می‌شود، نام منظومه‌ای از محمدحسین شهریار است که به ترکی آذربایجانی سروده شده‌است.
شهریار در این اثر از دوران کودکی خود در خشکناب، که در پای کوهی به نام حیدربابا قرار دارد یاد می‌کند. او کوه کوچک حیدربابا را خطاب قرار داده و توصیف گیرائی از طبیعت و مردمان آن سامان به دست می‌دهد و گاه احساس خود از اوضاع گذشته و حال را با زبانی ساده و بی‌تکلف و نزدیک به زبان عامهٔ مردم بیان می‌کند.

ساختار

[ویرایش]

این اثر در ۱۲۱ بند نوشته شده‌است که ۷۶ بند آن متعلق به قسمت نخست می‌باشد.

حیدربابا گؤیلر بوْتوْن دوماندی

گونلریمیز بیر-بیریندن یاماندی

بیر-بیروْزدن آیریلمایون، آماندی

یاخشیلیغی الیمیزدن آلیبلار

یاخشی بیزی یامان گوْنه سالیبلار

حیدربابا تمام جهان، غم گرفته‌است

وین روزگارِ ما همه ماتم گرفته‌است

ای بد، کسی که که دست کسان کم گرفته‌است

نیکی برفت و در وطنِ غیر لانه کرد

بد در رسید و در دل ما آشیانه کرد

وزن

[ویرایش]

وزن این اشعار بر خلاف اکثر اشعار کلاسیک ترکی آذربایجانی که عروضی هستند، بر اساس وزن هجایی است به این ترتیب که مصرع‌ها از سه قسمت «چهار، چهار، سه» هجایی تشکیل شده‌است برای نمونه:

حیدر بابا ایلدریملار شاخاندا

حی در با با _ ایل د ریم لار _ شا خان دا

ترجمه به زبان‌های دیگر

[ویرایش]

این اثر به زبان‌های مختلف چه به صورت نظم و چه به صورت نثر ترجمه شده‌است.

نمونه‌ای از ترجمه نظم به فارسی اثر کریم مشروطه چی (سونمز):

حیدر بابا به گاه چکاچک رعد و برق کامواج سیل غرد و کوبد به صخره فرق
صف بسته دختران، به تماشا شوند غرق از من درود بر شرف و دودمانتان
باشد که نام من گذرد بر زبانتان

نمونه ای از ترجمهٔ بهروز ثروتیان به زبان فارسی:

حیدربابا چو ابر شَخَد، غُرّد آسمان سیلابهای تُند و خروشان شود روان
صف بسته دختران به تماشایش آن زمان بر شوکت و تبارِ تو بادا سلام من
گاهی رَوَد مگر به زبانِ تو نامِ من

منابع

[ویرایش]